یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال به امواج الیوت مربوط میشود که رالف نلسون الیوت در قرن بیستم آن را معرفی کرد. او مشاهدات و مطالعات خود را در قالب نظریهای ارائه داد که تغییرات قیمتی را با امواج تکرار شوندهای توصیف میکرد. نظریه امواج الیوت بر روی مسائل روانشناسی معاملهگران در بازارهای مالی بنا شده و رفتار آنها را در قالب الگوهای تکرار شوندهای نشان میدهد.
امواج الیوت بحث بسیار مفصل و پیچیدهای است که تنها در شرح و توضیح آن میتوان کتاب هم نوشت. با این حال در ادامه به اصول اولیه و ابتدایی امواج الیوت نگاهی خواهیم انداخت و شما را با مفاهیم اصلی امواج الیوت آشنا خواهیم کرد.
مقدمهای بر امواج الیوت
امواج الیوت بر پایه این منطق استوار است که تفکر جمعی توده مردم در ابعاد گسترده، از الگوهای تکرار شوندهای پیروی میکند. بازارهای مالی هم از جمله نقاطی است که شاهد تجمع افکار مختلف افراد است و به همین خاطر الگوهای تکرار شونده که به نظر الیوت در قالب امواج خود را نشان میدهند، در این بازارها پیدا میشوند. در حالت کلی و از نظر الیوت امواج به دو دسته انگیزشی (Impulsive) و اصلاحی (Corrective) تقسیم میشوند. الگوی پایهای امواج از ۵ موج انگیزشی و ۳ موج اصلاحی تشکیل شده است.
امواج انگیزشی که با رنگ آبی در شکل نشان داده شدهاند، خود از ۳ موج انگیزشی و ۲ موج اصلاحی تشکیل شده است. امواج اصلاحی نیز که با رنگ نارنجی نشان داده شده، از ۲ موج انگیزشی و یک موج اصلاحی تشکیل شدهاند.
این الگوی پایه برای هر دو روند صعودی و نزولی در شکل بالا آمده است. قابل توجه است که هر یک از مجموعه امواج انگیزشی یا اصلاحی (امواج آبی و نارنجی) خود بخشی از یک موج بزرگتر را تشکیل میدهند.
این دید کلی در نظریه امواج الیوت وجود دارد و باید این نکته را به یاد داشته باشید که هر موج انگیزشی از ۵ ریز موج و هر موج اصلاحی از ۳ ریز موج تشکیل شده است.
معمولاً برای نمایش امواج انگیزشی از اعداد ۱ تا ۵ و امواج اصلاحی از حروف انگلیسی B ، A و C استفاده میشود.از امواج الیوت برای ۳ هدف استفاده میشود: پیشگویی مسیر بازار ، تعیین نقاط بازگشت و تعیین استراتژی برای ورود و خروج از معاملات.
سه قانون کلی برای الگوی پایه امواج الیوت وجود دارد که شامل قوانین زیر است:
- موج شماره ۲ نمیتواند تا نقطهای که موج شماره ۱ آغاز شده اصلاح شود. منظور از اصلاح قیمت، بازگشت قیمت در خلاف جهت روند شکل گرفته است.
- موج شماره ۳ نباید کوتاهترین موج انگیزشی باشد.
- موج شماره ۴ با موج شماره ۱ نباید همپوشانی داشته باشد.
طبق قانون دوم در واقع پس از اینکه موج شماره ۱ و ۲ شکل گرفت، برای شناسایی موج ۳ نباید به دنبال موجی باشید که از این دو موج کوتاهتر است. گاهی اوقات موج ۳ در نقاط برابر و با فاصله یکسان بسته میشود اما هیچگاه کوتاهتر از امواج دیگر نیست. طبق قانون سوم نیز موج شماره ۴ نمیتواند وارد محدوده قیمتی موج شماره ۱ شود.
معمولا یکی از امواج انگیزشی که میتواند موج شماره ۱، ۳ یا ۵ باشد، بصورت گسترش یافته است و از امواج دیگر بزرگتر است. این قاعده در بازار سهام و فارکس بیشتر درباره موج شماره ۳ صدق میکند.
در برخی حالات خاص و در بازار صعودی با گسترش موج ۳، موج ۵ نمیتواند قله بالاتری را رقم بزند و این موج اصطلاحاً به صورت کوتاه شده (Truncation) درمیآید. این حالت در بازار نزولی با عدم موفقیت موج ۵ در ثبت کف جدید اتفاق میافتد.
قوانین اصلی و نکات پایهای لازم درباره نظریه امواج الیوت بدین شرح بود و با استفاده از آنها میتوان امواج الیوت را در نمودارهای قیمتی شناسایی کرد ولی با این وجود بازهم شناسایی دقیق این امواج کار بسیار سختی است که تنها با تمرین میتوان در آن به مهارت رسید. اصطلاحی در این باره وجود دارد که اگر ۱۲ الیوتیشن (اصطلاحا کسانی که با استفاده از این نظریه معامله میکنند) را در یک اتاق بگذارید، هیچ کدام از آنها با شمارش یکسان امواج خارج نخواهند شد!
قواعد امواج اصلاحی
دو راهنمای کاربردی در امواج اصلاحی وجود دارد که دانستن آنها به شما در معاملات کمک خواهد کرد.
قاعده دگرگونی (Alteration)
طبق این قاعده در صورتی که موج اصلاحی در موج دوم بصورت عمودی و سریع اتفاق بیفتد، موج اصلاحی ۴ بصورت ممتد و کشیده خواهد بود. در صورتی هم که موج ۲ به صورت ادامهدار و کشیده اصلاح شود (که معمولا این اتفاق کمتر رخ میدهد)، موج ۴ به صورت سریع اصلاح خواهد شد.
قاعده برابری (Equality)
طبق این قاعده موج اصلاحی A و B، معمولاً تمایل دارند که کم و بیش طول مشابهی داشته باشند.
انواع امواج اصلاحی
امواج اصلاحی به ۴ دسته زیگزاگ، تخت، مثلثی و اصلاح ترکیبی تقسیم میشوند.
اصلاح زیگزاگی (Zigzag)
این نوع از اصلاح شامل امواج B ، A و C میشود که هر کدام به ترتیب دارای ۵ ، ۳ و ۵ زیر موج هستند. البته ۲ یا ۳ زیگزاگ هم میتوانند بصورت متوالی پشت هم قرار گیرند.
اصلاح تخت (Flat)
این امواج اصلاحی نیز از ۳ موج B ، A و C تشکیل شدهاند که هر کدام به ترتیب ۳ ، ۳ و ۵ زیر موج دارند. یکی از خصوصیاتی که این امواج اصلاحی دارند این است که موج C طول کمتری از موج A خواهد داشت و به این خاطر این امواج اصلاحی ضعیف تلقی میشوند. پس از این امواج اصلاحی معمولاً موج انگیزشی قدرتمندی شکل میگیرد.
اصلاح مثلثی (Triangle)
اصلاح مثلثی شامل امواج D ، C ، B ، A و E است که هر کدام از آنها از ۳ زیر موج تشکیل شدهاند. این مثلث از اتصال نقاط انتهایی A ، C و همچنین B ، D به یکدیگر تشکیل شده است. این نوع اصلاح همیشه در موج ۴ اتفاق میافتد و موج ۵ انگیزشی که پس از شکستن مثلث ایجاد میشود، معمولاً به اندازه بزرگترین موج ایجاد شده درون مثلث است.
اصلاح ترکیبی
این اصلاح که شکلی تقریباً افقی دارد، از ترکیب سه نوع اصلاح قبلی به وجود میآید. این اصلاح در موج ۴ دیده میشود و با زیرموجهای X ، W و Y نمایش داده میشود. تصویر زیر مثالی از یک اصلاح ترکیبی است.
کانالها
گاهی اوقات امواج الیوت درون کانال حرکت میکنند. این کانالها از انتهای امواج ۱ و ۳ و یا ابتدای امواج ۲ و ۴ به وجود میآیند. نکتهای که در این حالت وجود دارد این است که شکست کانال باید زیرنظر گرفته شود. حالتهای مختلفی که میتوان برای امواج الیوت متصور شد، در تصویر زیر آمده است.
سطوح فیبوناچی
اعداد فیبوناچی در بسیاری از پدیدههای طبیعی از جمله نسبت اندازههایی که در بدن موجودات زنده وجود دارد، مشاهده شدهاند. سری اعداد فیبوناچی با اعداد صفر و یک شروع و عدد بعدی از مجموع دو عدد قبلی به وجود میآید. سری فیبوناچی از اعداد … ،۵۵ ، ۳۴، ۲۱، ۱۳، ۸، ۵، ۳، ۲، ۱، ۱ تشکیل شده و طبق این سری «سطوح فیبوناچی» (Fibonacci Levels) به وجود آمدهاند. سطوح فیبوناچی شامل اعداد ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ (نسبت طلایی)، ۰.۷۸۶ ، ۱.۲۷۲ و ۱.۶۱۸ هستند.
کاربرد این سطوح در امواج الیوت تعیین نقاط بازگشت و سطوح حمایت و مقاومتی است که میتواند در تشخیص نقاط ورود به معامله کمک زیادی کند. در ادامه استفاده از سطوح فیبوناچی را در امواج الیوت شرح خواهیم داد.
نقاط بازگشت
سطوح بازگشت این امکان را به تریدرها میدهد که خود را برای مناطق بازگشت روند، سطوح حمایتی و مقاومتی آماده کنند. این سطوح با توجه به حرکت قیمتی قبلی به وجود میآیند. در این سطوح احتمال بازگشت بخشی از موج نزولی قبلی و یا توقف موج صعودی آغاز شده وجود دارد. برای مثال در نمودار یک روزه بیت کوین که در شکل زیر نشان داده شده است، در صورتی که نقطه صحیح ورود به معامله را درست تشخیص داده باشیم، با کنترل سطوح مختلف نقطه خروج را میتوان تعیین کرد. در این نمودار نقش مقاومتی در سطح ۰.۲۳۶ و تمرکز بازه قیمتی در سطح ۰.۳۸۲ و مقاومت اصلی در سطح ۰.۶۱۸ قابل مشاهده است.
نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی در روند نزولی و روند صعودی با هم تفاوت دارد. برای مثال در روند نزولی که در تصویر قبل مشاهده کردید نقطه شروع، بالاترین سقف رقم زده و نقطه پایان پایینترین کف در این روند است. بنابراین تشخیص صحیح روند فعلی و روند پیشرو اهمیت خود را در این بخش نشان میدهد. کاربرد ابزار فیبوناچی در روندهای صعودی برعکس است. یعنی نقطه ابتدایی، پایینترین نقطه (کف موج) و نقطه انتهایی بالاترین نقطه (سقف موج) خواهد بود.
نکته مهم دیگر، محبوبیت استفاده از سطوح فیبوناچی در تعیین نقاط ورود در اصلاحات انجام گرفته در امواج الیوت ۲ و ۴ است. تریدرهایی که از فرصت ورود به روند جدید در نقاط ابتدایی جا میمانند، معمولاً با تشخیص نقاط انتهایی امواج و ترسیم سطوح فیبوناچی، برای بازگشت و اصلاحی که در امواج اصلاحی رخ میدهد محدودهای مشخص میکنند تا نقاط جدیدی برای ورود به معامله بیابند.
همچنین پس از پایان یافتن ۵ موج انگیزشی که در پی آن امواج اصلاحی آغاز میشوند، جهت تعیین نقطه بازگشت امواج اصلاحی، باید نقاط ابتدایی و انتهایی سطوح فیبوناچی را از روی ۵ موج ابتدایی انگیزشی تعیین کنیم. همچنین به یاد داشته باشید که از نظر بسیاری از تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال، سطح ۰.۶۱۸ یک حمایت یا مقاومت اساسی محسوب میشود و نقش آن را در اصلاحهای قیمتی به عنوان یک حمایت نباید دستکم گرفت.