افراد زیادی معتقدند شرایط جهان آنطور که اغلب مردم فکر میکنند پیش نمیرود، بلکه برنامهریزی دقیقی برای همه اتفاقات وجود دارد؛ چیزی که از نظر علمی به آن «تئوری توطئه» گفته میشود. در یک کلام، میتوان تئوری توطئه را عدم باور شکل ظاهری و رسمی اتفاقات سیاسی و اقتصادی و تاریخی دانست؛ باور نداشتن به آنچه بهطور رسمی پذیرفته شده است. با اندکی دقت در فلسفه ایجاد فناوریهای بدون نیاز به اعتماد و واسطه، همچون بیت کوین و بلاک چین، درمییابیم که اغلب طرفداران جوامع ارزهای دیجیتال نیز به چیزی که از نظر رسمی و قانونی پذیرفته شده و مطرح میشود، شکاک یا بیاعتقاد هستند. درواقع، ایجاد سیستمی مالی که بدون نیاز به عرضهکننده و پشتیبان مرکزی کار کند، خود گواه مهمی بر ناباوری افراد نسبت به سازمانهای مرکزی است که قدرت را در دست دارند. با این حال، خیلیها همچنان عقیده دارند که همین بیت کوین هم شاهکار قدرتهای متمرکز است.
اندرو فنتون (Andrew Fenton)، نویسنده فعال در حوزه ارزهای دیجیتال، در مقالهای که در مجله کوین تلگراف منتشر کرده است، ردپای تئوریهای توطئه را در ایجاد و شکلگیری جوامع ارزهای دیجیتال بررسی میکند. او مطلب خود را با داستانی از وین آرمانی (Vin Armani)، یکی از طرفداران تئوریهای توطئه آغاز میکند.
در آوریل ۲۰۲۰ (فروردین)، وین آرمانی خانوادهاش را جمع کرد و با آخرین پرواز (قبل از قرنطینه سراسری) خود را به یک جزیره ناشناخته در وسط اقیانوس آرام رساند.
این فعال حوزه ارزهای دیجیتال، در حساب توییتری خود، که ۱۴,۰۰۰ دنبالکننده دارد، بارها گفته است که از شیوع ویروس کرونا برای تحمیل «استبداد تمامیتخواه» در آمریکا استفاده خواهد شد. او میگوید:
تمامیتخواهی همیشه از یک وضعیت بحرانی آغاز میشود.
آرمانی مدیر ارشد اجرایی در کوینتکست (CoinText)، پلتفرمی برای انتقال ارز دیجیتال از طریق تلفن همراه، است. او نگران بود که بیان صریح دیدگاهها و پیوندهایی که با صنعت ارزهای دیجیتال داشت باعث شود که «گشتاپو» او را «برباید»! آرمانی در حال حاضر، در سایپن (Saipan)، یکی از جزایر اقیانوس آرام، با ۵۰,۰۰۰ نفر جمعیت، زندگی میکند.
او با اشاره به فرار یهودیها از آلمان پیش از شروع جنگ جهانی دوم، میگوید:
این پایان ماجرا نیست. توانایی ما برای سفر بهشدت در حال محدود شدن است و شما دارید گرفتار میشوید. این دقیقاً به گذرگاهها ختم میشود… جایی که افرادی را که نمیخواهند از صحنه روزگار محو میکنند. افرادی که در فهرست هستند.
بسیاری افراد در جامعه ارزهای دیجیتال درباره از بین رفتن آزادیهای مدنی در طول شیوع ویروس کرونا ابراز نگرانی کردهاند، اما آرمانی پا را بسیار فراتر گذاشته است؛ هزار کیلومتر فراتر.
او خود را نه یک تئوریپرداز توطئه بلکه فقط کسی میداند که سعی دارد مفروضات جامعه را در مورد پول و قدرت به چالش بکشد. آرمانی میگوید وایت پیپر (مقاله معرفی) بیت کوین اغلب همان وسیلهای است که افراد را «بیدار» کرده و آماده یک سفر اکتشافی میکند. او اظهار میدارد:
من از تئوریهای توطئه متنفر هستم. اصلاً احتیاجی به توطئه ندارید. تمام چیزی که لازم دارید انگیزهای برای سنتشکنی است. جهان بهشکلی خاص کار میکند. افراد فقط بهنفع خودشان رفتار میکنند. همانطور که لرد آکتون میگوید، قدرت متمایل به فساد است و قدرتِ مطلق تماماً فاسد است. فکر میکنم کسانی که شما در جامعه ارزهای دیجیتال میبینید، افرادی هستند که مطالعات اقتصادی داشتهاند… افرادی را میبینید که میدانند دولت و ملت چه معنایی دارند. این افراد بهدنبال قدرت ملت هستند.
بهنظر میرسد آرمانی در موضعی است که برخی آن را «سبک پارانویید (بدبین)» در سیاست آمریکایی مینامند. او یکی از طرفداران بزرگ نظریهپرداز انگلیسی توطئه، دیوید آیک (David Icke)، است و دو مرتبه نیز با او در برنامه خود در یوتیوب مصاحبه کرده است. او آیک را اینگونه توصیف میکند:
۱۵ سال پیش که اتفاقی با آثار او آشنا شدم، آیک مرا بیدار کرد… طی ۳۰ سال گذشته، هر آنچه که دیوید گفته درست بوده است.
نظریات آیک
آیک بر این باور است که عدهای بیگانهی خزنده و خونسرد جهان را اداره میکنند که از سیاره آلفا دراکونیس (Alpha Draconis) آمدهاند و میتوانند ظاهر خود را بهشکل انسان تغییر دهند. یکی از این بیگانهها بهشکل «ملکه» درآمده است.
بهگفته آرمانی، نظریات آیک «تکامل» یافتهاند. اخیراً، بهعلت دامنزدن به تئوریهای توطئهای که ادعا میکردند اینترنت ۵G سبب شیوع ویروس کرونا است، حسابهای فیسبوک و یوتیوب آیک مسدود شد.
کیلب چن (Caleb Chen)، یکی دیگر از اعضای جامعه بیت کوین که طرفدار نظریات سنتشکنانه است، مسئولیت بازاریابیِ یکی از ارائهدهندگان محبوب VPN را برعهده دارد. اگرچه چن در مورد بسیاری از تئوریهای توطئه چندان قاطع و مطمئن نیست، اما هنوز بخشی از هر روزِ خود را به جستجو و بررسی مفصل تالارهای گفتگوی ردیت (Reddit) درباره تئوریهای توطئه میگذراند و بهدنبال «توضیحات جایگزین» برای اتفاقات کنونی جهان است.
بهگفته چن، او برای اولین بار در جامعه ارزهای دیجیتال با نظریهپردازان افراطی توطئه آشنا شد. چن اظهار داشت:
اولین جلسه بیت کوینی که شرکت کردم در سال ۲۰۱۳ بود. بله، همانجا بود که کمکم با این افراد آشنا شدم. تا زمانی که در کنفرانسها و گردهمآییهای بیت کوین شرکت نکرده بودم، هرگز کسی را ندیده بودم که باور نداشته باشد انسان واقعا بر کره ماه فرود آمده است، یا اینکه به تئوری توطئه گِردنبودن زمین اعتقاد داشته باشد.
تئوری توطئه ۵G
بهگفته کربی فرگوسن (Kirby Ferguson)، نویسنده و کارگردان مستند «این یک تئوری توطئه نیست» (This Is Not A Conspiracy Theory)، تفکر توطئه درون جامعه ارزهای دیجیتال اندیشه غالبی است، گرچه سفتهبازیها و حواشی این حوزه از مهمترین دغدغهها به شمار میروند. فرگوسن میگوید:
قطعاً نوعی خرده فرهنگ تئوری توطئه در این حوزه وجود دارد. حس میکنم ترکیبی از روحیه سنتشکنی و شکوتردید نسبت به رسانهها در جامعه ارزهای دیجیتال وجود دارد.
این خُرده فرهنگ بهاندازهای بزرگ هست که قابل مشاهده باشد.
تقریباً نیم میلیون نفر ویدیوی یوتیوب کریپتو چیکو (Crypto Chico) را تماشا کردهاند. این کاربر در این ویدیو توضیح میدهد که ارزهای دیجیتال تا چه اندازه با یک تئوری توطئه مربوط به شیوع بیماری کووید ۱۹، تحت عنوان «شیوع جهانی برنامهریزیشده» مرتبط هستند.
اوقاتی که کاربر بیت کوین بن (Bitcoin Ben) در یوتیوب و توییتر در حال تبلیغ برای بیت کوین نیست، مایل است در مورد تئوری کیواِنان (QAnon) مطلب بنویسد و به اشتراک بگذارد. تئوری کیواِنان یک تئوری توطئه درباره دولتی پنهان در ایالات متحده است که قصد براندازی دولت ترامپ را دارد. نشریه واشنگتن پست (Washington Post) این ایده را اینگونه توصیف میکند:
این دسیسهای جهانی است از سوی منحرفان جنسی شیطانپرست که بر جهان حکمرانی میکنند.
حالا این تئوری توطئه ۵G که ظاهرا در حال حاضر، از هر هشت نفر، یک نفر به آن اعتقاد دارند، چیست؟ این تئوری میگوید: شیوع بیماری کووید ۱۹ مسئلهای ساختگی بود تا افراد در سرتاسر جهان از تاثیرات مخرب امواج ۵G غافل بمانند و بیل گیتس بتواند با واکسنهایش در بدن هر فرد یک ریزتراشه جایگذاری کند. کل این داستان ساخته و پرداخته ذهن یک کشیش طرفدار ارزهای دیجیتال از شهر کوچک لوتون در انگلستان است.
نشریه تراستنودز (Trustnodes) نیز که تخصصی روی ارزهای دیجیتال فعالیت میکند، طی ماههای اخیر بخش زیادی از مطالب خود را به تئوریهای توطئه اختصاص داده است. از جمله تیترهای اخیر این نشریه «آمریکا در آستانه یک دیکتاتوری» بوده است و به این ایده میپردازد که قرنطینه درواقع راهی برای «سرکوب، به زنجیر کشیدن و بردگی بشریت» است.
این نشریه در یکی از مقالات منتخب سردبیر خود نوشت:
عجیب نیست که افراد دستهدسته بهسمت نظریات الکس جونز (Alex Jones) متمایل میشوند.
الکس جونز یکی از نظریهپردازان مشهور در زمینه تئوریهای توطئه است.
تئوریهای توطئه درباره ارزهای دیجیتال
اقدامات مشکوک افراد سودجو در فضای ارزهای دیجیتال یکی از دلایل تبدیلشدن این فضا به بستری مناسب برای تئوریهای توطئه است. بهعنوان مثال، نهنگهایی وجود دارند که بازارها را دستکاری میکنند و به همین علت، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده بهطور مستمر از پذیرفتن صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF) بیت کوین طفره میرود.
از سوی دیگر، اثبات شده است که تتر درواقع پشتیبانیِ یک به یک با دلار ایالات متحده ندارد؛ یعنی پشتوانه دلاریِ تتر کامل نیست. همچنین بسیاری از پروژههای این حوزه فقط داستانهای پرآبوتابی هستند که ساخته شدهاند تا سرمایه و دارایی سرمایهگذاران سادهلوح را به جیب بزنند. بهعلاوه، در مورد حواشی مرگ مدیرعامل صرافی کوآدریگا (Quadriga)، جرالد کاتن (Gerald Cotten)، شک و تردیدها زیاد است. پس از مرگ کاتن، صرافی کوآدریگا نتوانست به ۱۴۵ میلیون دلار ارز دیجیتال کاربران آن دسترسی پیدا کند و ماجرا تا سرحد انجام اقدامات قانونی برای نبش قبر کاتن پیش رفت.
تورستن هوفمن (Torsten Hoffman)، فیلمسازی است که در مستند جدید خود کریپتوپیا (Cryptopia)، تئوری توطئهای را به تصویر میکشد که در خصوص بلاکاستریم (Blockstream)، شرکتی که کار اصلی توسعه بیت کوین را انجام میدهد، شکل گرفته بود. او اظهار داشت:
همیشه هر تئوری توطئهای بر اساس نوعی از حقیقت شکل گرفته و واقعیتی درون آن نهفته است که باورش را سادهتر میکند.
افرادی در جامعه بیت کوین کش وجود دارند که واقعاً معتقد هستند اندازه محدود و اندک بلاکهای بیت کوین کاری عمدی و بخشی از نقشه بزرگتر بلاکاستریم، برای اجبار افراد به استفاده از راهحلهای مقیاسپذیری مانند شبکه لایتنینگ (Lightning) و لیکویید (Liquid)، است. بهعنوان مثال، یکی از کاربران ردیت، بهنام بیت اِلیِن (BitAlien)، نوشت:
این تئوری توطئه نیست، بلکه خود توطئه است. بلاکاستریم قصد دارد بیت کوین را فلج کند و به بانکها اجازه دهد تا کنترل ما را بهدست بگیرند. باید از خواب خرگوشی بیدار شوید!
همچنین، برخی در جامعه بیت کوین بر این باور هستند که راجر ور (Roger Ver)، حامی سابق بیت کوین و بنیانگذار بیت کوین کش، قصد دارد بیت کوین را نابود کند تا بتواند قیمت بیت کوین کش را افزایش دهد.
هوفمن تأیید میکند که بررسی عمیق و دقیقی روی این تئوری توطئه داشته و زمان بسیار زیادی را صرف بررسی «اطلاعات محرمانه» بلاکاستریم کرده است، شرکتی که متهم به پرداخت رشوه به نهادهای مختلف برای بازکردن راه خود است. اما در نهایت، واقعیت بسیار معمولیتر و عادیتر از چیزی است که بهنظر میرسد: این دو جامعه فقط دیدگاههای متفاوتی درباره مقیاسپذیری بلاک چین دارند. بهگفته هوفمن، درواقع، جریان فقط بر سر یک پرسش است:
بیت کوین، پول دیجیتال است یا طلای دیجیتال؟ اگر به یکی از این دو اعتقاد داشته باشید، یعنی دو راهحل فنی متفاوت در نظر دارید.
طبق نظریه تیغ اوکام، برای هر اتفاق، سادهترین حدس درباره علت آن، از همه به واقعیت نزدیکتر است. با این حال، این نظریه توضیح نمیدهد که افراد چگونه به نتیجهگیریهای بسیار عجیب میرسند. مثلاً، یکی از کاربران ردیت با نام کاربری «ShadowOfHarbinger»، اخیراً در مطلبی در بخش بیت کوین این سایت نوشت که بلاکاستریم در واقع، متعلق به سازمان سیآیاِی (CIA) آمریکا است. این کاربر با لحنی بیتفاوت، گویی که همه از ماجرا آگاه هستند، نوشت:
سیآیاِی بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ در امور بیت کوین دخالت کرده است. همه اینها یک سری عملیات دولتی و تضادی است که بهنفع دولت تمام میشود.
این کاربر برای نظر جنجالی خود ۱۲ رأی مثبت دریافت کرد.
این مطلب بر مبنای این نظریه شکل گرفته است که سیآیاِی بیت کوین را اختراع کرده است، نظریهای که میگوید آژانس امنیت ملی (NSA) ایالات متحده الگوریتم هش SHA-256 را که بیت کوین از آن استفاده میکند ابداع کرده و ساتوشی ناکاموتو در زبان ژاپنی بهمعنای «سازمان اطلاعات مرکزی» است.
در جستجوی پاسخ
بهگفته هوفمن، واقعا عجیب نیست که برخی از افراد در جامعه بیت کوین دیدگاههایی سنتشکن دارند. او اظهار داشت:
بیت کوین از حاشیه شروع شد و شروع کرد به چالش کشیدن آنچه که معمول و مرسوم بود: قوانین اقتصادی، نظام سرمایهداری و همه چیز. درواقع، بیت کوین تمام جهان را به چالش کشید. بنابراین، این افراد مسائل دیگری را نیز در جامعه ما به چالش میکشند و این احتمالاً جایی است که این تئوریهای توطئه جای خود را باز میکنند.
هر دو گروه طرفداران ارزهای دیجیتال و تئوریپردازان توطئه انگیزههای مشابهی دارند: هر دو گروه، خود را جنگجویانی میدانند که علیه طبقه فاسد مبارزه میکنند، چه این طبقه بانکدارها باشند و چه سازمانهای سرّی. هر دو گروه نسبت به سازمانها مشکوک هستند و هنگامی که نوبت به بیان ایدههای چپگرا میرسد، از همه روشنفکرتر هستند.
و با توجه به اینکه سیستم مالی بهشدت مبهم و فوقالعاده پیچیده است، احتمالاً عجیب نیست که برخی افراد در جستجوی حقیقت، به بیراهه بروند. بهباور دیوید گولومبیا (David Golumbia)، نویسنده کتاب «سیاست بیت کوین: نرمافزار بهعنوان افراطگرایی راستگرا» (The Politics of Bitcoin: Software as Right Wing Extremism)، پاسخدادن به پرسش «پول چیست؟»، اصلاً ساده نیست. او میگوید:
سردرآوردن از آن کار آسانی نیست… حتی کارشناسها نیز نمیتوانند توضیح دقیق و کاملی ارائه دهند. بهنظر من، بسیاری از افراد بهدنبال توضیحی آسان هستند. آنها چیزی میخواهند که برایشان معنیدار باشد. ما میخواهیم همه چیز ساده باشد و درک میکنم که وقتی واقعیت مطابق میل ما ساده نیست، چقدر میتواند ناامیدکننده باشد.
بهعقیده گولومبیا، تئوری توطئه یک پاسخ ساده و تمیز برای پرسشی پیچیده است.
در همین راستا، راب ویجیلیون (Rob Viglione)، بنیانگذار هوریزن (Horizen) نیز میگوید برخی افراد، خصوصاً طرفداران ارزهای دیجیتالِ حریمخصوصی محور (پرایوسی کوینهایی مانند مونرو)، بهسمت ایدهها و سناریوهای بزرگ کشیده میشوند. او گفت:
فرضیهای وجود دارد که میگوید پشت هر چیزی در جهان دستهای پشت پرده در کار است. نیروهای بزرگ بهدست برخی سازمانها و افراد بالاتر هدایت میشوند… نیروهای بزرگ و مرموز عامل مسائل مختلف هستند. بهنظر من، برخی افراد که وارد حوزه بیت کوین میشوند، اینگونه فکر میکنند. شبیه به اینکه: ما داریم جهان را تغییر میدهیم. آنها ایدههای بزرگی در سر دارند و البته، ساده است که فکر کنید فرد یا سازمان خاصی پشت رویدادهای تصادفی هست.
پدیدهای مشابه در سایر بخشهای دنیای اقتصاد دیده میشود. تحلیلگر اقتصادی، جاستین فاکس (Justin Fox) نیز در نشریه تایم مگزین (Time Magazine) در بخشی در خصوص یک منبع خبری مشکوک بهنام زیرو هج (Zero Hedge)، نوشت معاملهگران والاستریت عاشق تئوریهای توطئه هستند. حساب توییتری زیرو هج اخیراً بهعلت انتشار اخبار اشتباه در مورد شیوع ویروس کرونا، مسدود شد. فاکس مینویسد:
معاملهگران وال استریت از جمله طرفداران سرسخت تئوری توطئه هستند. علت این امر اول این است که برخی تئوریهای توطئه واقعا در بازار مالی اتفاق میافتد و دوم اینکه اگر دستاویزی در قالب یک تئوری نداشته باشید، در هیاهوی حرکات روزانه بازار کاملاً سردرگم میشوید.
نیمه تاریک فدرال رزرو
سازمان فدرال رزرو ایالات متحده یا همان بانک مرکزی آمریکا، مدتها مورد سوءظن اهالی جامعه بیت کوین بوده است. این سازمان به پنج مقام دولتی که توسط مردم انتخاب نشدهاند این قدرت را میدهد تا بهشکلی کاملاً مختار و مصون از انتقاد، سیاستهای دلار، ارز ذخیره اصلی جهان، را تغییر دهند. همانطور که هوفمن اشاره میکند، کل این مفهوم عجیب است. او میگوید:
فدرال رزرو یک نهاد دولتی نیست، بلکه بانکهای خصوصی مالک آن هستند. اگر این را به کسی که نمیداند بگویید، شبیه به یک تئوری توطئه بهنظر میرسد.
ممکن است به نظر برسد که گروهی از توطئهگران در حال کاهش بهای ارز هستند و نقشههای مختلفی با نیتهای خبیثانهای در سر دارند. با این حال، ویجیلیون میگوید احتمال دارد سهواً و کورکورانه در اشتباه باشند و فقط اقداماتی بیهدف انجام میدهند، به امید اینکه به اقتصاد کمک شود.
ویجیلیون که برای پایاننامه دکترای خود اقدامات فدرال رزرو را مورد بررسی قرار داده بود، توضیح میدهد:
به جرأت میتوانم بگویم که بهنظر من، آنها اصلاً نمیدانند چه میکنند.
هرچه افراد در کار «بانکداران حریص و طماع» دقیقتر شوند، احتمال اینکه به حقایق ناخوشایند برسند، بیشتر میشود. فرگوسن در این خصوص میگوید:
بسیاری از نظریاتی که علیه فدرال رزرو مطرح میشود، به تئوریهای توطئه مربوط به یهود و خانواده روتشیلد (Rothschilds) برمیگردد و همچنین پروتکل بزرگان صهیون و چیزهایی از این دست. اگر در مورد فدرال رزرو برایتان سؤالی پیش بیاید، مثلاً در مورد اینکه این همه پول از کجا میآیند و موارد دیگر، احتمالاً از نظریاتی سر در میآورید که یهودیان را مسبب تمام مشکلات و مسائل میداند.
خانواده روتشیلد، خانوادهای یهودی و اشرافی هستند که فعالیتهای بانکداری خود را از قرن ۱۸ آغاز کردند. این خانواده موضوع بسیاری از تئوریهای توطئه، در مورد کنترل ثروت و بانکهای جهانی، بودهاند. پروتکل بزرگان صهیون/یهود نیز یکی دیگر از تئوریها است که رهبران یهودی را کنترلکننده اقتصاد و سیاست در جهان میداند.
حتی اگر بخواهیم خیلی وارد این قبیل نظریات نشویم، بازهم قطعاً مسائلی وجود دارند. مباحث مرتبط با معاملات ارزهای دیجیتال در انجمن آنلاین 8chan سرشار از نفرت علیه راستگرایی و تفکرات ضدیهود بود. این وبسایت هنگامی تعطیل شد که کاربران آن سه بار دست به کشتار جمعی با سلاح گرم زدند. البته، این پلتفرم بعداً بهلطف فورک مونرو، لوکی (Loki)، و با عنوان 8kun دوباره در دارکنت راهاندازی شد.
نئونازیها، ازجمله دانشمند علوم رایانه، اندرو آرنهایمر (Andrew Auernheimer)، وبسایت استورمفرانت (Stormfront) و وبسایت دیلی استورمر (Daily Stormer)، نیز با اهدای بیت کوین تغذیه و پشتیبانی میشوند. چندی پیش، مرکز حقوقی فقر جنوبی (Southern Poverty Law Centre) با استناد به هویت پشت چند آدرس بیت کوین روی وبسایت خود نوشت:
بسیاری از راستگراهای افراطی اولین پذیرندگان بیت کوین بودند… و بسیاری از صعود بهای این ارز دیجیتال سود بردند.
متعصبهای طلای دیجیتال
گولومبیا قبلاً در والاستریت کار میکرد و چند سال پیش، هنگامی که بیت کوین تازه ظهور کرده بود، متوجه شد که پیش از این نیز تئوریهای توطئه مشابه بسیاری را شنیده بوده است. او در این خصوص اظهار داشت:
آنها بسیار شبیه به تئوریهای توطئهای بودند که من در مورد طلا میشنیدم.
شیفتگان متعصب طلا (gold bugs) همیشه ایدههای جالبی داشتهاند. برخی کاربران در دیکشنری اربن (Urban Dictionary)، که واژهها و اصطلاحات عامیانه را معنی میکند، اصطلاح «gold bug» را اینگونه تعریف کردهاند:
مرتبط با پارانویا (بدگمانی افراطی)، تئوریهای توطئه، طرفداران تئوری توطئه ماجرای ۱۱ سپتامبر، افرادی که بهطور مداوم و افراطی در حال آمادگی برای مواقع اضطراری بهجهت حفظ بقای خود هستند، مخالفان پرداخت مالیات، نژادپرستها، یهودستیزها و راستگراهای افراطی. بهعنوان مثال، از نظر یک شیفته و متعصب طلا، پول واقعی طلا است و پول کاغذی فیات هیچ ارزشی ندارد و کلاهبرداری است.
روایتهای مختلف بیت کوین در مورد پول کمیاب، عرضه ثابت، محافظت از تورم، دستکاری در بازار و اختلال در کار چاپ پول فدرال رزرو، همگی را میتوان به شیفتگان متعصب طلا هم ربط داد.
اوِرِت میلمن (Everett Millman)، متخصص فلزات گرانبها در شرکت گینزویل کوینز (Gainesville Coins)، شرکتی که در حال توسعه یک ارز دیجیتال با پشتوانه طلا است، بر این باور است که ایده «پول کمیاب» مستقیماً مربوط به یک بیاعتمادی ریشهای به جهان اقتصاد است. میلمن میگوید:
چنین دیدگاهی از اساس ریشه در تئوری توطئه دارد. تئوری این است که فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ تأسیس شد تا کودتایی علیه سیستم صادق و بیمشکل پول مبتنی بر طلا باشد. بنابراین، کل فرض از ابتدا درگیر تئوری توطئه است. میتوان گفت این مسئله راه سایر تئوریهای توطئه را نیز برای شیفتگان افراطی طلا باز میکند. اگر شما باور کنید که در مورد چیزی ابتدایی، مانند نحوه کارکرد پول، به شما دروغ گفته شده است، بهراحتی ممکن است بقیه مسائل دنیا را نیز زیر سؤال ببرید. همین احساسات موجب تحریک جامعه ارزهای دیجیتال میشود.
میلمن میگوید افکار مرتبط با کنترل جهان بهدست یهود که بر بخشی، هر چند کوچک، از جوامع طلا و ارزهای دیجیتال حاکم است باعث سوقدادن این قبیل افکار و اندیشهها به بخشی از گفتمان اصلی حوزه مالی میشود. بهعقیده او، این خود میتواند تبدیل به پدیدهای واقعی و جدی شود. میلمن میگوید:
اگر به نظر برسد که کل جامعه سرمایهگذاری علیه شما کار میکند، تئوریهای بزرگتر توطئه نیز قدرت بیشتری پیدا میکنند و آنها را راحتتر میپذیرید.
بیت کوین زاده پارانویا (بدگمانی افراطی) است
گولومبیا طرفدار بیت کوین نیست و در هر چیز، سناریوی توطئه میبیند، از مفهوم «واسطه»ها (که بهگفته او یادآور عقاید مرتبط با قدرت یهودیان است) گرفته تا تنفر نسبت به فدرال رزرو. با این حال، او با اطمینان استدلال میکند که بیت کوین زاده پارانویا است و ریشه در تفکرات و دغدغههای سایفرپانکهایی دارند که معتقدند همیشه تحتنظر قدرتهای بزرگتر هستند. سایفرپانک (cypherpunk) به فردی گفته میشود که عقیده دارد باید با رمزنگاریهای قدرتمند و فناوریهای تقویت حریمخصوصی، وضعیت اجتماعی و سیاسی را تغییر داد. فرگوسن در این خصوص اشاره میکند:
پارانویا در قلب منطق توطئه جای دارد.
گولومبیا در کتاب خود اشاره میکند فهرست ایمیل سایفرپانک (Cypherpunks Mailing List) که بیت کوین هم با آن معرفی شد، مکانی برای رشد و گسترش عقایدی افراطی در جهت استفاده از کدنویسی و رمزنگاری برای افزایش حریم خصوصی و آزادیهای فردی بود. تا سال ۱۹۹۴، ۷۰۰ سایفرپانک با استفاده از این گروه مجازی با یکدیگر در ارتباط بودند. ازجمله آن سایفرپانکها میتوان به بنیانگذار بلاکاستریم (Blockstream)، آدام بک (Adam Back)، فردی که با ساتوشی ناکاموتو مرتبط بود، هال فینی (Hal Finney)، خالق بیت گلد (Bit Gold)، نیک سابو (Nick Szabo) و حتی فردی که خود را ساتوشی مینامد، کریگ رایت (Craig Wright)، اشاره کرد.
سایفرپانکها بیش از اندازه به حریمخصوصی آنلاین و نظارت دولت بر روابط خود اهمیت میدادند. این افراد رمزنگاری را ابزاری برای ایجاد فضایی عاری از نظارت قدرتها میدیدند.
گولومبیا توضیح میدهد:
مشکلی که بهطور مداوم با آن روبرو بودند پول بود. پرسش آنها این بود که چطور میتوانیم پول پرداخت کنیم، وقتی آنها از کارتهای اعتباری ما استفاده کرده و حسابهای بانکیمان را ردیابی میکنند تا ببینند چه میکنیم؟ بهتر نیست که بدون واسطه، به یکدیگر پول بپردازیم و بدون اینکه ردیابی شویم پول با هم ردوبدل کنیم؟ بنابراین، آنها از فناوریهای رمزنگاری برای ایجاد ابزار متنوع مشابه با پول استفاده کردند.
گولومبیا در ادامه میگوید:
بیت کوین احتمالاً از پنج یا شش طرح و پروژه مشابه استفاده کرده تا ارزی را بهوجود آورد که دولت نتواند آن را قانونگذاری یا متوقف کند.
از این نظر، فناوری و هدف بیت کوین براساس «سبک پارانوید (بدبین)» شکل گرفته است. هوریزن، بنیانگذار ویجیلیون، اشاره میکند که یکی از آن ۷۰۰ سایفرپانک، زوکو ویلکاس اوهرن (Zooko Wilcox O’Hearn) بود. او کسی بود که کوین خصوصی زیکش را ساخت و این کوین بعدها، فورکی بهنام هوریزن پیدا کرد. ویجیلیون میگوید:
این فناوریها تقریباً بهطور مستقیم از دل جنبش سایفرپانک بیرون میآیند. ایده این است که قدرتهای بزرگ ما را زیر نظر دارند، پس بیایید چیزی بسازیم که دیگر زیر نظر نباشیم.
جوزف هلر (Joseph Heller) میگوید، حتی اگر نسبت بدگمانی و پارانویا به شما زده شود، بازهم به این معنا نیست که آنها بهدنبال شما نیستند. همانطور که ویجیلیون اشاره کرد:
شاید بزرگترین تئوری توطئه این ایده باشد که قدرتهای بزرگ یا ناسا، هر آنچه انجام میدهیم را زیر نظر دارند. این مسئله، البته، دور از حقیقت نیست.
درخشش جامعه ارزهای دیجیتال
با وجود این که جامعه ارزهای دیجیتال کوچک و در اقلیت هستند، اما به قدری سروصدا و نفوذ دارند که بتوانند تئوریهای توطئه مربوط به امواج ۵G را رسانهای کنند. هوفمن اشاره میکند که بسیاری از طرفداران ارزهای دیجیتال، مدتها پیش از رسانههای اصلی، اطلاعات درست مربوط به شیوع ویروس کرونا را ارائه میدادند و تحلیل میکردند. او میگوید:
اطلاعاتی که از برخی منابع خوب ارزهای دیجیتال میگیریم، بسیار بسیار بهتر و کاملتر از اطلاعات رسانههای اصلی است. اعضای جامعه ارزهای دیجیتال، بهعلت بیاعتمادی به مقامهای دولتی از جمله خبرنگاران، خود امور را بهدست میگیرند و اعتقاد دارند که میتوانند گزارشگران بهتری باشند. آنها معتقدند که نسبت به نشریه وال استریت ژورنال (Wall Street Journal) میتوانند مدل بهتری از ویروس ارائه و خبرنامه خود را بهتر بهروز کنند.
هوفمن بر این باور است که دیدگاههای غیرسنتی و تمایل به نگاهی فراتر از روایت پذیرفتهشده، ازجمله نقاط قوت مهم در جامعه ارزهای دیجیتال است. او میگوید:
سرمایهگذارانی که باورهای متداول را زیر سؤال میبرند، افرادی هستند که هر دهه متوجه چیزهایی میشوند که دیگران نمیتوانند ببینند. در این صورت، شما احتمالا میتوانید قوی سیاه (رویدادی غیرمعمول و پیشبینینشده) را ببینید و راهحل ویژهای برای مشکلی بهکار بگیرید که دیگران حتی از آن خبر ندارند، مانند کاری که ساتوشی ۱۱ سال پیش کرد.