پس از چندین هفته طوفانی در بازارهای جهان، کمی وضعیت بهتر شده است. هر چند طوفانها خرابی به بار میآورند، اما پس از آرام شدن هوا همه چیز شفافتر و واضحتر از قبل دیده میشود.
خانم نوئل آچسون (Noelle Acheson)، یکی از تحلیلگران خبره و مدیر تحقیقات نشریه کوین دسک، در مقالهای که به تازگی منتشر کرده است، وضعیت کلاسهای دارایی مختلف را در بحبوحه بحرانهای اقتصادی بررسی میکند و به این سوال پاسخ میدهد که آیا بیت کوین میتواند پناهگاهی امن برای سرمایهگذاران باشد یا نه.
در زمان نگارش این مقاله، بیت کوین در حال جهش قیمت است اما به خاطر نوسانات دیوانهوار، شاید در زمان خواندن این مقاله وضعیت طور دیگری باشد. از همین رو، قیمت بیت کوین چیزی نیست که در زمانی مثل الان، به دنبال شفافیت در آن باشیم.
گذشته از هرج و مرجی که در هفتههای گذشته سبب شد همه چیز در بازار به هم بریزد، تمایز روشنی بین کلاسهای دارایی مختلف دارایی پدید آمده است که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.
قطعاً شفایت بیشتر به خودیِ خود میتواند خبر خوبی باشد، اما چیزی که در حال حاضر با آن رو به رو هستیم، اصلاً خوشایند نیست.
اوضاع خوب یا بد در بازار
ابتدا باید دید که در چند هفته گذشته چه مشکلاتی برای هر کلاس دارایی به وجود آمده است:
بازارهای سهام
درآمدهای پیشبینیشده در همه انواع سهام، به شدت در حال کاهش است. چندین هفته پیش در ایالات متحده و اروپا، کسبوکارها هر چند ضعیف، فعال بودند. اما حالا رستورانها و کافهها در مراکز پرجمعیت بسته شدهاند، رویدادها لغو شدهاند، مغازهها بستهاند و هواپیماها تا اطلاع ثانوی پروازی ندارند. فهرست بخشهایی که تحتتأثیر اقدامات احتیاطی به دلیل ویروس جدید قرار گرفتهاند، طولانی و نگرانکننده است.
اوراق
قرضه دولتی
اگر یک چیز وجود داشته باشد که بازار اوراق بهادار از آن نفرت دارد، تورم است. وضعیت آشفته جهان زنجیرههای زنجیرههای تأمین را محدود کرده است و این هزینههای تولید را افزایش خواهد داد که به ناچار باید آن را از طریق افزایش قیمت تأمین کرد و این یعنی تورم. در بحران ذخایر و تأمین مایحتاج، وقتی با تزریق آزادانه پول به سیستم بخواهید افراد را به خرج کردن ترغیب کنید، مسلماً تورم را هم به آنها تحمیل خواهید کرد. در وضعیت فعلی، بازده اسمی بدهی دولت در پایینتر سطح خود قرار دارد؛ تورم حتی بازدههای مثبت را به سمت ناحیه منفی خواهد برد و سبب کاهش شدید آنها خواهد شد. بنابراین:
کسانی که نگران تورم هستند، باید بدانند که بیت کوین حتی از طلا هم مقاومتر است.
درباره اوراق قرضه شرکتی هم افت شدید درآمد همراه با افزایش هزینهها، میتواند سبب به راه افتادن موجی از پرداخت نکردن بدهیها شود که «نکول» نام دارد.
طلا
اما درباره طلا چطور؟ این دارایی سنتی که همواره به عنوان یک سرپناه امن برای سرمایهها شناخته میشود، احتمالاً در میانمدت عملکرد خوبی خواهد داشت، زیرا سرمایهگذاران کاملاً از ویژگیهای ضد تورمی آن آگاهند. طلا از قدیم در جوامعی که بازده اقتصادی آنها پایین است و تعدادشان کم هم نیست خوب عمل کرده است. به علاوه، حاشیه سود پایین آن در چنین جوامعی سبب میشود در برابر افت فعالیتهای اقتصادی آسیبپذیری چندانی نداشته باشد.
بیت
کوین
بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل نوسانات شدید بیت کوین، آن را دارایی مناسبی برای ذخیره ارزش نمیدانند. با این حال، طرفداران طلا به احتمال زیاد بیت کوین را دقیقتر بررسی خواهند کرد، مخصوصاً بعد از سقوط قیمت این فلز گرانبها که دیدگاه بسیاری از آنها را تغییر داده است. حتی افرادی که هنوز شک دارند باید طلا را در سبد دارایی متنوعشان جای دهند یا نه، درباره جایگزین دیجیتال آن (بیت کوین) تا حد زیادی کنجکاو شدهاند. هر چه باشد نقطهضعفهایی در این فلز گرانبها هست که در بیت کوین دیده نمیشود.
با این حال، همانطور که در مقاله قبلی خانم آچسون آمده است، بیت کوین نیز یک پناهگاه امن نیست. حقیقت این است که اصلاً لازم نیست باشد. همه داراییها باید برای متنوعسازی سبد دارایی انتخاب شوند و هیچ یک از آنها نمیتواند برای همیشه سرمایهگذاران را از زیان مصون نگه دارد. اما اگر از هر دارایی درصدی را وارد سبدمان کنیم، در صورت شکست یکی، میتوانیم به دیگری تکیه کنیم.
نگرانی
درباره تورم
آنهایی که درباره تورم نگران هستند، باید بدانند بیت کوین در برابر تورم حتی از طلا هم مقاومتر است. عرضه محدود و از پیش برنامهریزی شده آن، در هنگام نوسانات قیمتی آسیبی نمیبیند. با این حال درباره طلا، یک جهش قیمتی بزرگ احتمالاً استخراج آن را سریعتر و سبب افزایش عرضه آن به بازار خواهد شد که با سودآورتر شدن روشهای استخراجِ جایگزین، میتواند بر میزان عرضه برآورد شده تأثیر بگذارد.
نگرانی
درباره رکود شدید اقتصادی
برای کسانی که نگران رکود شدید اقتصادی هستند، بیت کوین عملاً تنها داراییای است که به شکل مستقیم از اقتصاد کلان تأثیر نمیپذیرد. درآمد آن قطع نمیشود و زنجیره تأمین آن طوری نیست که چیزی مانع از دسترسی به آن شود. عوامل خارجی مانند هزینههای انرژی و زنجیرههای تأمین میتوانند بر اقتصاد ماینرها تأثیر بگذارند، اما بیت کوین خودش برای حفظ شبکهاش تغییرات لازم را تنظیم میکند. این بدان معناست که اگر شرکتهای ماینر تعطیل شوند، هزینه استخراج بیت کوین هم کمتر خواهد شد که در نهایت به سودآوری مجدد ماینرهای جدید خواهد انجامید.
بیت کوین را برای روز مبادا ذخیره کنید
چیزی که سبب میشود بیت کوین فراتر از یک کلاس دارایی منحصربهفرد باشد، این است که میتواند به شکل غیرمستقیم (و نه مستقیم) از اقتصاد کلان تأثیر بپذیرد. متغیرهای زیادی این تأثیر را ایجاد میکنند، اما در بین آنها سیاست پولی ضعیف، بازارهای ارزی، اقتصادهای نوظهور و گرایشهای عوام گرایانه نقش پررنگتری دارند. در ادامه هر یک از این چهار بردار را توضیح میدهیم:
۱)
سیاست پولی ضعیف
بانکهای مرکزی که در سراسر جهان با هر چیزی که بتوانند به بازارها ضربه میزنند، تقریباً فراموش کردهاند که عرضه پول باید محدودیتهایی داشته باشد. با آشکار شدن این بحران، مقدار پولی که برای کمک به بازارها، شهروندان و شرکتها وارد سیستم خواهد شد، آنقدر زیاد خواهد بود که بحران سال ۲۰۰۸ در برابرش ناچیز جلوه خواهد کرد. در گذشته این بازارها بودند که تهدیدی برای قرار دادن اقتصاد در موقعیت بد به شمار میرفتند، اما امروزه قرار گرفتن بازارها در موقعیت بد چیزی است که اقتصاد را تهدید میکند. بنابراین اکنون دیگر نمیتوان از تاکتیکهای معمول آرامسازی بازار برای تحریک تقاضایی که به دلیل تعطیلیهای اجباری، از دست دادن شغل و ترس عمومی با وضعیت بدی روبهرو شده است، استفاده کرد.
چاپ پول فقط زمانی میتواند کمککننده باشد که واقعاً در دست مصرفکنندگان قرار بگیرد. در غیر این صورت تورم را به اقتصاد تحمیل میکند که هیچ ابزاری برای مبارزه با آن وجود ندارد. معمولترین سلاح مبارزه با تورم افزایش نرخ بهره است که آن هم میتواند در جوامع با بدهیهای زیاد (شخصی، شرکتی یا دولتی) موجبات نکول و عقب افتادن پرداختها را فراهم آورد.
افزایش فشار تورم و کاهش مداوم ارزش ارز، به احتمال زیاد سبب میشود افراد به داراییهای ضد تورمی مانند بیت کوین و طلا که میتوانند برای پرداخت هم از آنها استفاده کنند، علاقه بیشتری نشان دهند.
۲) بازارهای ارزی
در همه جای دنیا، سرمایهگذاران دلار را ترجیح میدهند و همین امر سبب افزایش ارزش آن نسبت به سایر ارزها میشود. اگر واردات به دلیل محدودیتهای زنجیره تأمین با اشکال مواجه نمیشد، این امر میتوانست به ارزانتر شدن کالاهای وارداتی بیانجامد و به نفع مصرفکننده آمریکایی باشد. اما هر چه دلار قویتر شود، تولیدات ایالات متحده بیرقیبتر خواهد شد و در این صورت آنهایی که بدهیهای دلاری دارند (اعم از افراد، شرکتها یا دولتهای خارجی)، نمیتوانند بدهیهایشان را پرداخت کنند و نکول اتفاق میافتد. به این ترتیب، هزینههای واردات و خدمات وامدهی در سایر کشورها به شدت افزایش مییابد و ارزهای آنها را تضعیف میکند. این بدان معناست که ارزش دلار باز هم بیشتر میشود.
افزایش شدید تقاضا برای دلار میتواند نقدشوندگی ارزها را با مشکل مواجه کند. فدرال رزرو که روز یکشنبه کانالهای تبادلات ارزی را به بانکهای مرکزی کشورهای دیگری هم گسترش داد، در روز پنجشنبه تعدادی بانک مرکزی دیگر را هم اضافه کرد که نشانهای نگرانکننده است؛ زیرا این بدان معناست که اقدامات قبلی برای کاهش فشار روی بازارهای تبادل ارز خارجی کافی نبوده که فدرال رزرو چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است.
در حال حاضر بسیاری خواستار انجام اقداماتی نظیر توافقنامه الحاقی پلازا آکورد سال ۱۹۸۵ (قراردادی که بین فرانسه، آلمان غربی، آمریکا، ژاپن و انگلستان امضا شد تا با دخالت در بازارهای ارز، ارزش دلار را نسبت به ین ژاپن و مارک آلمان کاهش دهند) هستند، اما دستیابی به قدرت اقتصادی به پیروی از دولتی که بر کمپینهایش و کشیدن دیوار مرزی متکی است و با شعار«اول آمریکا» سیاست عدم مداخله را ترجیح میدهد، بسیار دشوارتر از غلبه بر ناامیدیِ حاصل از دوران «تورم همراه با رکود» اواخر قرن بیستم است. با این مشکلاتی که در نظام پولی جهانی وجود دارد و هر روز آشکارتر میشود، سؤال اقتصاددانان و سرمایهگذاران این است که نظام پولی بعدی چگونه خواهد بود. شاید بیت کوین بخشی از این راهحل باشد یا نباشد، اما در هر صورت به عنوان ابزاری جدید در نظر گرفته خواهد شد.
۳)
اقتصادهای نوظهور
افزایش شدید قیمتهای دلاری همراه با کاهش تقاضا، میتواند اقتصادهای غیردلاری را به سمت رکود سوق دهد که احتمال دارد به ناآرامیهای اجتماعی بیانجامد. شاید در مناطقی از جهان، شاهد حملات انتقامی گسترده یا حتی تغییر سیستمهای سیاسی باشیم. جهتگیری احزاب که درگیر مبارزه بر سر قدرت هستند، میتواند علاقه به یک ابزار ذخیره ارزش نقدشونده و نیمه محرمانه را افزایش دهد.
۴)
گرایشهای پوپولیستی
با اینکه حکومتهای باثباتتر از طریق مذاکرات و بده بستانها با رکود و ناآرامی اجتماعی مقابله خواهند کرد، اما امکان تغییر جهت آنها به سمت گرایشهای پوپولیستی هم وجود دارد. ممکن است این گرایشها در قالب پشتیبانی بیشتر از سیستمهای بهداشت و درمان یا حمایت از شهروندان و شرکتهایی که به دلیل تعطیلیهای اجباری و در نتیجه کاهش شدید تقاضا تحتتأثیر قرار گرفتهاند، باشد.
برای اینکه تعادل بودجه حفظ شود، احتمالاً این حمایت از آن طرف باید با سیاستهای مالیاتی جبران شود که به معنای افزایش مالیاتها است. درست است که بیت کوین هرگز نباید به عنوان ابزاری برای فرار از مالیات به کار رود، اما ممکن است برخی از سرمایهگذاران احساس کنند که فوقش گیر بیفتند و جریمه مالیاتی بدهند ولی ارزشش را دارد.
از همه مهمتر، ضوابط مالیاتی برای سود سرمایه معمولا به سفت و سختی قوانین مربوط به مالیات برای درآمد بالا نیست. دلیلش این است که دولتها اغلب میخواهند افراد را به سرمایهگذاری تشویق کنند. این امر میتواند ثروتمندان را به سوی داراییهایی سوق دهد که بازگشت سرمایه در آنها با ریسک زیادی همراه است.
وقتی چشمهای بصیرت به روی بازار باز میشوند
در این بازار شاید نتوان آنطور که باید و شاید تصویر شفاف و واضحی از وضعیت به دست آورد. اما همانطور که بعد از یک طوفان سیلآسا، ممکن است خیلی چیزها آسیب ببیند ولی بعد از آن گرد و غبار از بین میرود و همه چیز شفافتر میشود، در بازار فعلی هم وضعیت به همین منوال است. وقتی به فرضیاتی که قبلا داشتیم دوباره نگاه میکنیم، میبینیم که احتمالش زیاد است که سرمایهگذاران سراسر دنیا به ویژگیهای بیت کوین که تاکنون برایشان اهمیت نداشته است، بیشتر دقت کنند.
این مقاله یک مشاوره سرمایهگذاری
نیست و میدانیم که سرمایهگذاران با پارامترهای ریسکپذیر مختلفی برای رسیدن به
سود کار میکنند. این فقط یک یادآوری است که به ما میگوید همه باید در در فرضیاتی
که داریم تردید کنیم، اطلاعات به دست آوریم، سؤالات مختلفی را بپرسیم و به آنها
فکر کنیم. اکنون بهترین زمان برای انجام این کار است.