ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال از عددی کمتر از ۲۰۰ میلیارد دلار در ۲۲ آوریل به بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار در زمان ویرایش این نوشته رسیده است. حرکت به سمت این اعداد، افزایش خرید و انباشت دارایی در سطوح فعلی و اصلاحات را به عنوان احساسات عمومی بازار نشان میدهد. انتقال این حجم از سرمایه به بازار میتواند علامتی برای رشد آن تا ۲۵۰ میلیارد دلار نیز باشد. نشانهی مثبت دیگر قدرت گرفتن اکثریت آلت کوینها در این حرکت در کنار بیت کوین است.
در حالی که قیمت بیت کوین تا هاوینگ در دو هفتهی آینده مورد توجه قرار گرفته است، آلت کوینهای متعددی در حال تشکیل الگوی صعودی هستند. بنابراین اگر بیت کوین همچنان با قدرت عمل کند، این آلت کوینها میتوانند عملکرد مناسبی از خود نشان دهند.
با نزدیک شدن به سومین رویداد هاوینگ بیت کوین، فعالان بازار باید به مجموعهی عواملی مانند حرکات بازارهای سهام و نفت، چاپ شدن پولهای بدون پشتوانه و مبانی بنیادی و اصلی بیت کوین بیش از پیش توجه کنند. قیمت بیت کوین پس از رشد تقریبا ۱۰ درصدی در هفته گذشته، در حال حاضر و در زمان ویرایش این نوشته در قیمت ۷٬۷۰۰ دلار معامله میشود.
بازارهای سهام و شاخصهای اقتصادی همچنان به سمت بالا در حرکت هستند و بیت کوین نیز در راستای احساسات این بازارها همچنان به حرکت خود ادامه میدهد. بنابراین باید به این نکته توجه داشت که بیت کوین در عین کاهش همبستگی در هفتههای اخیر، همچنان نسبت به حرکات اصلی در وال استریت حساس است. نکتهی دیگر این که بیت کوین به طور کلی نسبت به سایر بازارها، کمتر تحت تأثیر مسائل نفتی قرار میگیرد.
از طرفی بانکهای مرکزی همچنان در حال تزریق پول به اقتصادهای آسیب دیده خود هستند. سوال اصلی اینجاست که فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا تا چه زمانی این کار را ادامه خواهند داد! ترازنامهی فدرال رزرو ایالات متحده اخیراً به رکورد ۶.۶ تریلیون دلار رسیده است. اين ترازنامه در واقع وسيلهاي براي تفكیک دارایی و بدهیهای این بانک مرکزی است و عدد گزارش ترازنامه میزان پول جدید وارد شده به چرخهی اقتصاد را نشان میدهد.
مهمترین عنصر در این میان برای سرمایهگذاران و فعالان شبکهی بیت کوین، عوامل بنیادی است. همانطور که میدانیم در کمتر از دو هفته مانده به رویداد هاوینگ، این رخداد باعث کاهش چشمگیر درآمد ماینرها میشود. این اتفاق باعث افزایش نسبت ذخیره به موجودی در گردش بیت کوین میشود، زیرا مقدار کمتری بیت کوین به میزان موجودی فعلی وارد خواهد شد.
مهمترین سؤال افراد درباره هاوینگ این است که آیا روی قیمت بیت کوین تأثیر خواهد گذاشت؟ پاسخ این است که کسی نمیداند. در واقع، روی کاغذ و از نظر تئوری، با فرض ثابت بودن تقاضا، اگر عرضه نصف شود، قیمت باید دو برابر قبل باشد تا به تقاضا پاسخ بدهد، اما لزوماً نمیتوان گفت که تقاضا ثابت بماند و کاهش پیدا نکند. با این حال، هنوز هم استدلالهای موجود حاکی از این است که یا قیمت افزایش مییابد و یا هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد. حال بهتر است با دیدگاه تحلیل تکنیکال به دیدی نسبی از آیندهی قیمت پس از هاوینگ دست پیدا کنیم. به سراغ نمودار لگاریتمی بیت کوین به دلار آمریکا در تایم فریم هفتگی میرویم.
در نمودار بالا تاریخ دو هاوینگ آخر بیت کوین به همراه هاوینگ پیشرو با خط عمودی سیاهرنگ مشخص شدهاند. اگر بازهی زمانی بین هر دو هاوینگ را به سه قسمت تقسیم کنیم به نکتهی جالبی برخورد میکنیم. قیمت در قسمت اول بازهی زمانی بین دو هاوینگ، حرکت اصلی و صعودی خود را آغاز میکند. این حرکت منجر به تشکیل سقف تاریخی قیمت (ATH) در قسمت دوم و آغاز روند نزولی میشود. در قسمت سوم، نوسانات قیمت نسبت به رالی های صعودی اصلی کمتر است و قیمت شروع به کفسازی و آماده شدن برای شروع رالی بعدی میکند.
اگر به کانالیزه شدن روند قیمت در نمودار توجه کنیم، به راحتی در مییابیم که کانال صعودی ترسیمی دارای دو سقف و دو کف تایید شده است. این موضوع به همراه واکنشهای قیمت به میدچنل (خط وسط کانال) و بالا بودن تایم فریم نمودار (هفتگی) اعتبار این کانال را چند برابر میکند.
موضوع حائز اهميت بعدی شروع روند نزولی قيمت در قسمت دوم بازهی بين دو هاوينگ است. در نهایت قيمت در قسمت سومِ بازهی بين هاوينگ اول و دوم پس از شكست اين روند نزولی، حرکت صعودی خود را آغاز کرده است. این روند نزولی در قسمت سوم بازهی بین هاوینگ دوم تا هاوینگ آینده دست نخورده باقی مانده و هنوز قیمت خود را به آن نرسانده است. بنابراین میتوان این انتظار را داشت که قیمت تا هاوینگ، خود را به خط روند منفی در ۱۰٬۰۰۰ دلار برساند و برای شکست آن تلاش کند؛ اما در عین حال نمیتوان مقاومتهای قوی بر سر راه قیمت و سایر فاکتورهای یاد شده را نادیده گرفت.
با شکست این خط روند منفی طبق دو هاوینگ گذشته، میتوان انتظار داشت قیمت تا میدچنل و حتی تا سقف کانال در بلندمدت صعود کند. اگر به حرکت قیمت در قسمت سوم بازهی بین دو هاوینگ سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ دقت کنیم، متوجه دو مرتبه برخورد قیمت به کف کانال قبل از شکست روند نزولی میشويم. بنابراين همچنان انتظار ريزش قيمت در كوتاه مدت از سطوح فعلي (۷٬۸۰۰ دلار) تا ناحيهی حمايتی ذكر شده در تحليل گذشته در ۵,۵۰۰ دلار را داريم. اين ناحيه اتفاقاً كف اين كانال صعودی نيز هست.
اگر قيمت برخلاف انتظار مقاومت ۷٬۸۰۰ دلار را نقض كند، ايستگاه بعدی قيمت قبل از برخورد به روند نزولی، ناحيهی مقاومتی ۸,۷۵۰ الی ۸,۸۵۰ دلار خواهد بود.
جمعبندی
قبل از رویداد هاوینگ، همچنان انتظار شروع اصلاح قیمت از سطوح فعلی (۷٬۸۰۰ دلار) را در كوتاهمدت داریم. این سطوح حمایتی در ۶,۰۰۰ و سپس ۵,۵۰۰ دلار قرار گرفتهاند که در نزدیکی كف كانال صعودی بلندمدت نيز هست.
اگر قيمت در این هفته برخلاف انتظار در بالای مقاومت ۷٬۸۰۰ دلار بسته شود، مقاومت بعدی قبل از برخورد به روند نزولی در ۱۰,۰۰۰ دلار، سطوح ۸,۷۵۰ الی ۸,۸۵۰ دلار خواهد بود.
با شکست خط روند منفی در ۱۰,۰۰۰ دلار مشابه دو هاوینگ گذشته، انتظار داریم قیمت تا میدچنل و اهدافی مانند ۲۰,۰۰۰ دلار و حتی بالاتر تا سقف کانال صعود کند. توجه داشته باشید تحلیلی که مطالعه کردید، بر اساس بررسی فراکتالی قیمت با توجه به دادهها و رفتار گذشتهی قیمت است. در واقع دیدگاه این تحلیل مبتنی بر اصل تکرار تاریخ است و تا رخ دادن هاوینگ و واکنش قیمت در سطوح اصلی مانند ۱۰,۰۰۰ دلار هیچگونه تضمینی برای حرکات قیمت وجود نخواهد داشت.