کاربر Hasu در وبسایت مدیوم که یکی از محققین مطرح ارزهای دیجیتال است، در مقاله به بررسی سرمایهگذاری در بیت کوین پرداخته است. ترجمه کامل این مقاله خواندنی را در ادامه میخوانید. وبسایت انتخاب مطالب مندرج در این مقاله را رد یا تایید نمیکند.
من معمولا درباره قیمت ارزهای دیجیتال در وبلاگم چیزی نمینویسم. اما امروز قصد دارم درباره شیوه ارزشگذاری بیت کوین با رویکردی سطح بالا صحبت کنم. در این مطلب به بررسی سه روند مهم در دنیا و اینکه چطور هر یک از آنها میتواند به افزایش تقاضا برای پولهای خنثی در آینده بیانجامند میپردازم.
چطور بیت کوین را ارزشگذاری کنیم؟
ارزشگذاری بیت کوین در یک بازه زمانی طولانی، کار چندان پیچیدهای نیست. بازار همیشه قیمت را بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میکند. هر قدر تعداد خریداران بیت کوین از فروشندگان بیشتر باشد، قیمت بیت کوین بالا میرود و برعکس، اگر تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر شود، قیمت بیت کوین رو به پایین خواهد رفت.
در اکثر داراییها میبینیم که افزایش قیمت سبب تحریک تولیدکنندگان به تولید و عرضه بیشتر میشود و این افزایش در عرضه نیز به کاهش قیمت میانجامد. همچنین کاهش قیمت سبب کاهش در عرضه میشود و این امر، به بالارفتن قیمت منجر میشود. در نتیجه، بیشتر کالاها قیمتی نزدیک به هزینه تولید دارند.
اما بیت کوین تا حدی متفاوت است. تعداد کل بیت کوین موجود و ثابت است. در مجموع ۲۱ میلیون بیت کوین قابل استخراج است. همیشه میتوان از تعداد بیت کوینهای موجود آگاه شد. بازار همیشه میکوشد «کالاهای جایگزین» (سایر ارزهای دیجیتال مشابه بیت کوین) را روانه بازار کند تا عرضه افزایش یابد. انتظار داریم این روند همچنان ادامه پیدا کند. اما پول به شدت تحت تاثیر «ارزش برند» قرار دارد و در نتیجه مواردی نظیر اثر شبکهای، نقدشوندگی و استفاده از زیرساختهای مالی از جمله مواردی هستند که سبب میشود یک پول با پولی دیگر متفاوت باشد. البته این طور نیست که عرضه بیت کوین در برابر تغییرات تقاضا کاملا بدون تغییر باشد. بااینحال، واکنش عرضه در بیت کوین به مراتب کمتر از تغییرات واکنش مشابه در داراییهای دیگر است. همین امر سبب میشود سود بیشتری نصیب دارندگان کنونی بیت کوین (و نه تولیدکنندگان) آن شود.
ارزش تعداد بیت کوینهای موجود در دنیا ضرب در قیمت لحظهای آن، ارزش کل بازار (market capitalization) آن را نشان میدهد. مقایسه ارزش بازار داراییهای مختلف نظیر پولهای فیات، املاک، سهام و مواد خام به ما امکان میدهد ارزشی را که مجموع این سرمایهها برای مردم دارد مشاهده کنیم. ارزش بازار بیت کوین این روزها حدود ۸۰ میلیارد دلار است. این مقدار هنوز بسیار اندک است و بههمیندلیل، نباید انتظار تحولآفرینی از بیت کوین داشته باشیم. برای درک بهتر این موضوع کافی است بدانید که:
- اسکناسهای دلار در خارج از ایالات متحده ارزشی برابر با ۱ تریلیون دلار دارند که این شامل ۷۵ درصد از اسکناسهای ۱۰۰ دلاری موجود میشود.
- مجموع پول کشورهای مختلف، ۱۹/۶ تریلیون دلار است.
- طلای نگهداریشده بهعنوان سرمایهگذاری، حدود ۱/۱ تریلیون دلار است که بهصورت خصوصی نگهداری میشود (و شامل جواهرات هم میشود) و همچنین ۱/۳ تریلیون دلار طلا توسط بانکهای مرکزی کشورهای مختلف نگهداری میشود.
از آنجا که عرضه بیت کوین (و نیز محصولات جایگزین) از انعطافپذیری کمتری در برابر تغییرات تقاضا برخوردار است، انتظار داریم افزایش تقاضا به افزایش قیمت آن بیانجامد. سه دلیل عمده را میتوان برای افزایش تقاضا در آینده ذکر کرد:
تقاضا برای پول نقد دیجیتال
حدود ۹۰ درصد از مجموع پولی که در دنیا مبادله میشود، مجازی است. هنگامیکه کسی مبلغ مشخصی وام میگیرد، این پول ایجاد و در دفتر کل بانک مربوطه ثبت میشود. این بدهی تا وقتیکه پرداخت نشده یا به صورت نقدی برداشت نشده، در دفتر کل بانک باقی میماند.
روند کنونی حرکت از پول نقد به پرداختهای دیجیتال، امری کامل قابلدرک است. پول نقد دارای یک سری ویژگیهاست که سبب میشود نتوان بهراحتی از آن در پرداختها استفاده کرد. بسیاری از ما، حقوق و دستمزدمان را بهصورت دیجیتالی دریافت میکنیم. اگر کسی بخواهد تراکنشهای خود را همیشه با پول نقد انجام دهد، باید بخشی از موجودی دیجیتالش را هر از گاهی نقد کند.
برخی کشورها در دنیا به سمت حذف کامل پول نقد رفتهاند. سوئد یکی از این کشورهاست که برای این کار از هیچ اجبار قانونی استفاده نکرده است. هند هم در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد اسکناسهای درشت روپیه دیگر اعتبار نخواهند داشت.
بانکهای مرکزی در سراسر دنیا به شدت از ایده «نرخ سود منفی» استقبال میکنند. نرخ سود منفی را میتوان هدف نهایی در کنترل پولی جامعه دانست. در یک اقتصاد بدون پول نقد، دولت بهراحتی میتواند مالیات هر شهروند را از حساب بانکی او کسر کند. نرخ سود منفی سبب میشود شهروندان تشویق شوند بهجای پسانداز، به خرید و مصرف بیشتر روی آورند تا با این کار، چرخ اقتصاد کشور بیشتر به گردش درآید.
پرداختهای دیجیتال بسیار کارآمدتر و راحتتر از پرداخت با پول نقد هستند. بااینحال، اگر از دید یک فرد در گذشته (مثلا در ۲۰ سال قبل) به پدیده پرداخت دیجیتال بنگریم، نمیتوانیم آن را «پول» ببینیم. پرداختهای دیجیتال از این روی کارآمدتر هستند که در فرایند خود، از یک طرف سوم معتمد استفاده میکنند. در واقع یک واسطه همیشه وجود دارد که تراکنش صورت گرفته را در دفتر کل درج میکند. این ساختار معایبی نیز دارد. واسطه بر همه فعالیتهای مالی نظارت دارد و میتواند تراکنشهایی را که با انجامش مخالف است، رد کرده و یا حتی موجودی کاربر را توقیف کند.
اما پول نقد این گونه نیست و میتوان آن را بدون نیاز به واسطه، رد و بدل کرد. تراکنشهای صورتگرفته با پول نقد نیازی به مجوز ندارند، محرمانه میمانند و هیچکسی هم نمیتواند آن را لغو کند.
هر قدر وابستگی ما به واسطههای مالی افزایش یابد، اهمیت کسی که کنترل این واسطهگری را در دست دارد هم بیشتر میشود. امروزه تعداد اندکی از شرکتها در این زمینه فعالیت دارند که باید و نبایدها و مقرراتی را که افراد و کسبوکارها ملزم به رعایت آن هستند تعیین میکنند. پول، خون اقتصاد است. اگر این واسطهها یک فرد یا کسبوکار را از دسترسی به تراکنشهای مالی محروم کنند، در واقع گویی شاهرگ او را زدهاند و در نتیجه، هیچ شانسی برای زنده ماندنش در بازار باقی نمیماند.
با گذشت زمان، بیشتر و بیشتر به سمت اقتصاد «بدون پول نقد» حرکت میکنیم. با اینکه مزایای پرداخت دیجیتال برای کاربران مشخص و ملموس است، معایب آن هنوز برای بسیاری از آنها مشخص نیست. با گذشت زمان، از میزان عرضه پول نقد در دنیا کاسته میشود. البته این کاهش الزاما به معنای کاهش تقاضا نیست، بلکه دولتها، بانکهای مرکزی و شرکتهای بزرگ همگی از انگیزه بالایی برای سوقدادن جامعه به سمت اقتصاد بدون پول نقد برخوردارند. این در حالی است که هیچ سازمان و قدرت حاکمیتی و اقتصادی وجود ندارد که از پول نقد دفاع کند. همچنین حتی ممکن است نهادهای واسطه مالی به تقاضاها برای پول نقد توجهی نکنند. تا وقتی که این نهادها مورد اعتماد هستند، مشکل خاصی پیش نمیآید. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این روند همچنان ادامه یابد.
بیت کوین اولین و تنها شکل پول است که علاوهبر داشتن ویژگیهایی مشابه پول نقد، از قابلیت ذخیره و انتقال بهصورت دیجیتال هم برخوردار است. وقتی حکومتها دست از عرضه پول نقد بردارند، تقاضا برای داراییهایی با قابلیتی مشابه پول نقد بالا میرود. بیت کوین یکی از اصلیترین داراییهایی است که از این ویژگی برخوردار است.
تقاضا برای یک شبکه خنثی و جهانی بهمنظور تسویه حساب
پرداختهای دیجیتال نیازمند یک واسطه است که طرفین تراکنش به آن اعتماد داشته باشند. از جنگ جهانی دوم به این سو، ایالات متحده نقش این واسطه مورد اعتماد را در بسیاری از کشورهای توسعهیافته ایفا کرده است. اما ایالات متحده در چند وقت اخیر بهشدت بهدنبال سوءاستفاده از جایگاه خود در نظام مالی جهانی در راستای منافع سیاسی خود بوده است. فشار به سوئیفت برای قطع همکاری با روسیه و ایران در راستای تحریمهای ایالات متحده، از جمله این موارد است. این شیوه رفتار از سوی ایالات متحده مورد استقبال متحدانش قرار نگرفته است.
از سویی دیگر، الگوی سیاسی در بسیاری از کشورها در دنیا به سمت درونگرایی و پرهیز از اتحاد با سایرین میرود. برای نمونه در اروپا شاهد برگزیت و آشوب در فرانسه بودیم و در ایالات متحده نیز تشدید جنگ تجاری با چین و تهدید به لغو پیمان کاهش تسلیحات هستهای با روسیه از دیگر نمونههای این روند است. همچنین موسسات مالی که به نوعی به ایالات متحده وابسته هستند (نظیر صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی) نیز بهتدریج قدرت و اعتبار خود را از دست میدهند. این نهادها اصلیترین ابزارهای ایالات متحده برای اعمال نفوذ در کشورهای دیگر بوده است. کاهش قدرت و تأثیرگذاری این نهادها سبب ایجاد خلاء قدرت میشود. ما بر این باوریم که جهان بهتدریج از اعتماد به یک واسطه، به سمت جهان چندقطبی و نظم نوین چندجانبه پیش میرود.
با افزایش درگیریها بین قدرتهای جهانی، از میزان تمایل به استفاده از زیرساختهای تحتکنترل دیگران نیز کاسته میشود. این امر سبب ایجاد تقاضا برای شبکهای مالی میشود که از نظر سیاسی خنثی بوده و تحت کنترل هیچ حکومتی نباشد. چنین ساختاری باید بتواند در برابر محدودیتها و تحریمها مقاوم باشد.
شبکه بیت کوین رویکرد سیاسی خنثی دارد و در برابر انواع محدودیت و تحریم نیز مقاوم است. با اینکه فعالیتهای بحثبرانگیزی با بیت کوین انجام میشد (نظیر تأمین مالی تروریستها یا بازارهای سیاه غیرقانونی)، اما دنیا بهتدریج به مزایای یکی از اصلیترین ویژگیهای بیت کوین یعنی مقاومت در برابر محدودیتهای سیاسی پی میبرد.
نیاز به پناهگاه برای در امان ماندن از فروپاشی نظام مالی کنونی
افراد زیادی هستند که از آینده وضعیت اقتصاد دنیا و نظام مالی موجود در آن نگرانند. سطح بدهی در مقایسه با تولید ناخالص ملی به بالاترین سطح خود رسیده است و در مقابل، نرخ بهره بهویژه در اروپا و ژاپن صفر است. وقتی از سرعت اقتصاد کاسته میشود، بانکهای مرکزی نمیتوانند اقدام خاصی برای کاهش این مشکل و رونقبخشی به اقتصاد انجام دهند.
افزونبراین، تغییر قابلتوجه در الگوی جمعیتی سبب ایجاد شکافی عمیق بین بدهیهای آینده دولتها و درآمد ناشی از مالیاتها شده است. برای نمونه، بدهی دولت ایالات متحده برابر با ۲۰ تریلیون دلار است که ۱۰ برابر بدهی داخلی این کشور است. بسیاری بر این باورند که تنها راه برای بازپرداخت این بدهی، کنار گذاشتن دلار از نظام مالی است.
تردیدی نیست که این سناریو بههیچوجه خوشایند نیست و حتی فکرکردن به آن هم آزاردهنده خواهد بود. اما این واقعیتی اجتنابناپذیر است و سرمایهگذاران باید همین امروز فکری به حال آن کنند. طلا همواره بهعنوان سرمایهای قابلاعتماد در برابر پول رسمی مطرح بوده است. اما مشکل اینجاست که طلا هم تا حد زیادی توسط دولتها خریدوفروش میشود و نگهداری از آن هم دردسرهای خاص خود را دارد. ما بر این باوریم که بیت کوین در یک بازه زمانی طولانی میتواند نقشی همانند طلا را پیدا کند و سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن از سرمایه خود در برابر آسیبهای ناشی از خطای دولتها و بانکهای مرکزی محافظت کنند.
جالب اینجاست که حتی کسانی همچون کن روگف (Ken Rogoff) که همواره به دیده تردید به بیت کوین مینگرند نیز بههمراه بسیاری دیگر از سرمایهگذاران بر این باورند که «بیت کوین، بیمهای برای روزهای مباداست!» و در نتیجه، کارکرد بیت کوین بهعنوان ابزاری امن برای ذخیره ارزش، بیش از پیش اهمیت مییابد. هر قدر سرمایهگذاران بیشتر نگران ریسکهای سیستمی در نظام مالی دنیا شوند، تقاضا برای بیت کوین هم بیشتر میشود.
کارکرد بیت کوین بهعنوان راه خروج از بحرانهای مربوط به پول ملی را میتوان در ونزوئلا و نیز برخی دیگر از کشورهای امریکای لاتین به خوبی مشاهده کرد. در این کشورها، بیت کوین بهعنوان جایگزینی برای دلار امریکا در مصارف روزمره و پسانداز معمولی به کار گرفته میشود. مطالعه جدیدی که با استفاده از آمار صرافی همتابههمتای معروف ارز دیجیتال یعنی لوکالبیتکوینز (LocalBitcoins) به انجام رسید، نشان داد در سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۸ که قیمت بیت کوین کاهش قابلتوجهی داشت، ۲۳ کشور بیشترین میزان تقاضا را برای بیت کوین تجربه کردند. تقریبا همه آنها جزو کشورهای در حال توسعه بودند.
البته دلار امریکا همچنان بیشترین طرفدار را در بازار سیاه ارز دارد. بااینحال بیت کوین برای مردم کشورهای در حال توسعه، از چند جهت از جذابیتهای بیشتری نسبت به دلار برخوردار است. دولتها نمیتوانند بهراحتی بیت کوین افراد را ضبط کنند و انتقال آن هم (بهویژه برای تراکنشهای بینالمللی) راحتتر است. کسانی که به دیده تردید به بیت کوین مینگرند، از این نکته مهم غافل میشوند که این رقابت در بازار نزولی بیت کوین روی میدهد.
همچنین بیت کوین درحالحاضر در وضعیت ایدهآلی نیست و نباید انتظار داشت که با دلار آمریکا، یورو یا ین ژاپن رقابت کند. بااینحال، باز هم استقبال از بیت کوین، فراتر از انتظار است.
آیا نوسانات قیمت بیت کوین، یک مسئله جدی است؟
خیلیها از من میپرسند که آیا نوسانات قیمتی بیت کوین، مانعی در برابر استفاده گسترده از آن به شمار میرود یا خیر. بیت کوین به دو دلیل دارای نوسانات قیمتی است. اول اینکه عرضه بیت کوین ثابت است و نمیتواند به تغییرات در تقاضا بهشکلی متناسب واکنش دهد. دوم اینکه بسیاری از کسانی که بیت کوین دارند، آن را به امید افزایش قیمت خریدهاند. با افزایش ارزش بازار بیت کوین، از اهمیت بیت کوینهایی که توسط برخی سرمایهگذاران انباشته شده کاسته میشود (زیرا شانس رشد قیمت بیت کوین در آینده کمتر میشود) و در مقابل، استفادههای جدی از بیت کوین ارزش بیشتری مییابد. این امر سبب کاهش نوسانات بیت کوین و در نتیجه، کاهش هزینه استفاده از آن خواهد شد.
شاید این مسئله در نگاه اول، مشابه مسئله مرغ یا تخممرغ باشد: برای اینکه بیت کوین بتواند از نظر قیمتی به ثبات برسد، باید استفاده از آن گسترش یابد، اما استفاده گسترده از بیت کوین نیز نیازمند ثبات قیمتی است. اما واقعیت این است که افراد مختلف، انگیزههای متفاوتی برای استفاده از بیت کوین دارند. موفقیت بیت کوین بهعنوان یک پول را نباید با قابلیت آن برای انجام پرداختهای روزمره یکی گرفت. ابتدا آن دسته از افرادی که از پسِ هزینههای تراکنش بیت کوین برمیآیند به سراغ آن خواهند رفت، زیرا بیت کوین گزینه بهتری نسبت به سایر گزینهها برایشان خواهد بود (و شاید اصلا هیچ گزینه دیگری به جز بیت کوین نداشته باشند). هر قدر گروههای بیشتری به استفاده از بیت کوین روی آورند، از میزان نوسانات آن کاسته شده و استفاده از آن کمهزینهتر خواهد شد. بهاینترتیب، بیت کوین کاربردهای بیشتری برای مواردی که هزینه نهایی در آن اهمیت زیادی دارد خواهد یافت. این چرخه در نهایت سازنده است. اینکه افراد زیادی امروز با وجود نوسان قیمتی و پیچیدگی استفاده، باز هم از بیت کوین دست نمیکشند برایم شگفتانگیز است و این را باید به حساب حمایت بازار از بیت کوین گذاشت.
خلاصه
بیت کوین یک شبکه مالی جدید است که فعلا در مرحله گسترش در بازار قرار دارد. در این مرحله، قیمت بیت کوین تا حد زیادی توسط انتظاری که مشتریان از رشد آن در آینده دارند تعیین میشود. بههمیندلیل است که شاهد نوسانات قیمتی آن هستیم. با اینکه انجام تراکنش با بیت کوین هزینه و نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد، افراد زیادی در کشورهای در حال توسعه از آن برای امور روزمره استفاده میکنند و به کمک آن، تراکنشهای مالی خود را انجام میدهند. هر قدر افراد بیشتری از بیت کوین استفاده کند، از میزان نوسانات قیمتی آن کاسته شده و بهاینترتیب، افراد بیشتری به استفاده از آن ترغیب خواهند شد.
از آنجا که میزان نهایی بیت کوین ثابت است و عرضه کالای جایگزین نیز برایش دشوار است، قیمت آن تا حد زیادی تابع میزان تقاضاست. سه روند کلی در دنیا وجود دارد که میتواند به افزایش تقاضا برای بیت کوین بیانجامد. بیت کوین ویژگیهایی دارد که میتواند برای مردم جذاب باشد. افزایش قیمت ناشی از افزایش تقاضا نیز در نهایت برای کسانی که اکنون بیت کوین دارند خوشایند خواهد بود!