برای اینکه یک سرمایهگذار در بازار خریدوفروش هر نوع دارایی (اعم از سهام، ارزهای دیجیتال و …) بتواند به سود برسد، کافی است عملکرد بهتری نسبت به یک سرمایهگذار دیگر داشته باشد. در واقع سود یک سرمایهگذار به معنای ضرر دیگری خواهد بود.
در محیطهای قانونمند و منضبط (نظیر برخی بازارهای سهام) دسترسی سرمایهگذاران به اطلاعات یکسان است. بههمیندلیل، سود و زیان یک سرمایهگذار صرفا به تواناییاش برای پیشبینی بهتر بستگی دارد.
اما دنیای ارزهای دیجیتال فرسنگها با چنین موقعیتی فاصله دارد. این بازار به شدت آشفته است و بسیاری از معاملهگران رویکردی منصفانه و درستکارانه برای کسب سود ندارند. این معاملهگران میخواهند به هر قیمتی شده به سود برسند که در بسیاری از موارد، این روند به ضررهای جدی سایرین میانجامد. در ادامه به بررسی این سه دسته از معاملهگران نادرستکار در بازار ارزهای دیجیتال میپردازیم.
دسته اول: معاملهگرانی که از پشت پرده آگاهند
برخی معاملهگران به اطلاعاتی دسترسی دارند که در دسترس عموم قرار ندارد. در همهی بازارهای سنتی مالی، این کار غیرقانونی است. کین لی (Qin Lei) در مقالهای که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد به شواهدی تجربی اشاره میکند که نشان میداد این دسته از معاملهگران به سود زیادی از بازار سهام دست مییابند.
در سال گذشته، شواهد زیادی وجود داشت که نشان میداد برخی از کاربران با دسترسی به اطلاعات محرمانه توانستند به سود خوبی در بازار ارزهای دیجیتال دست یابند.
نمونهی اول: پشتیبانی کوین بیس از بیت کوین کش
در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷ بود که صرافی کوین بیس در توئیتر اعلام کرد که بیت کوین کش را نیز به فهرست ارزهای دیجیتال قابل معامله در این وبسایت اضافه میکند. اما پیش از اینکه این اطلاعیه به صورت عمومی منتشر شود، حجم معامله و نیز قیمت بیت کوین کش به شکلی مشکوک افزایش یافته بود. در مارس ۲۰۱۸ شکایتی حقوقی علیه کوین بیس مطرح شد. اسناد و مستندات این شکایت را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
نمونهی دوم: ادارهی نظارت مالی کره جنوبی
کسب سود از اطلاعات محرمانهی بازار به قدری گسترده است که گاهی انگشت اتهام به سمت مقامات دولتی نیز گرفته میشود. برای نمونه، برخی مقامات ادارهی نظارت مالی در کره جنوبی از تدوین قوانین سختگیرانه آگاهی داشتند و با تکیه بر این اطلاعات، دست به معامله در این بازار زدند.
چوی هیونگ-سیک (مدیر ادارهی نظارت مالی کره جنوبی) در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۸ به این مسأله اعتراف کرد. اما یکی دیگر از مسئولان این اداره گفت:
هیچ قانون یا الزام اخلاقی شفافی در خصوص ارزهای دیجیتال وجود ندارد و بههمیندلیل نمیتوان کسی را بابت چنین اقداماتی مجازات کرد.
دو نمونهی بالا فقط گوشهای از اتفاقات صورت گرفته در بازار ارزهای دیجیتال است. معاملات با آگاهی از اطلاعات پشت پرده در دنیای ارزهای دیجیتال پدیدهای بسیار رایج است. افزایش قیمت و حجم معاملات پس از گنجانده شدن یک ارز دیجیتال جدید در یک صرافی امری کاملا عادی است.
دسته دوم: نهنگها
منظور از نهنگ، سرمایهگذاری است که میتواند با حجم بالای سرمایه خود روند بازار را به نفع خود تغییر دهد.
نهنگها برای سرمایهگذاران خُرد در بازار ارزهای دیجیتال حکم «هیولا» را دارند! سرمایهگذاران خُرد هرگز نهنگها را نمیبینند و حتی آنها را نمیشناسند. بااینحال اطمینان دارند که تغییرات شدید در بازار به خاطر آنها روی میدهد.
البته دستکاری بازار توسط نهنگها صرفا به یک سری تصورات خلاصه نمیشود و نمیتوان گفت واقعا مانند «هیولا» موجوداتی غیرواقعی هستند. درواقع، شواهد و مستندات متعددی در دست است که نشان میدهد نهنگها تأثیر چشمگیری بر روند بازار دارند. مطالعهی جدیدی بهمنظور بررسی تغییرات شدید قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال به انجام رسیده است. در این مطالعه میبینیم که یک نهنگ (که میتواند یک شخص یا تیم باشد) قیمت بیت کوین را طی ۲ ماه از ۱۵۰ دلار به ۱۰۰۰ دلار رساند. مطالعهای دیگر نشان میدهد که چگونه گردش ناگهانی حجم زیادی از ارز دیجیتال «تتر» موجب تغییر شدید قیمت بیت کوین شد.
اما نهنگها چطور میتوانند بازار را دستکاری کنند؟ بیایید به بررسی چند شیوهی مرسوم آنها بپردازیم.
بهرهگیری از حد توقف ضرر سایر معاملهگران
معاملهگران حرفهای یک قیمت مشخص را به عنوان حد توقف ضرر (StopLoss) انتخاب میکنند. حد توقف ضرر پایینتر از قیمت خرید دارایی توسط معاملهگر است و نشان میدهد اگر دارایی به آن قیمت رسید، باید آن را بلافاصله به فروش رساند تا ضرر بیشتری متوجهی اصل سرمایه نشود. نهنگها از این مسأله به نفع خود استفاده میکنند و ارزهای دیجیتال سایرین را در روند نزولی قیمت با کمترین قیمت میخرند و سپس منتظر میمانند تا بازار به حالت اولیهی خود بازگشته و قیمت ارزهای دیجیتال خریداری شده افزایش یابد.
این راهبرد برای سکههایی که حجم معاملات و نیز سفارشات بالایی ندارند کاربرد دارد. نهنگها با اعلام درخواست فروش تعداد زیادی سکه میتوانند قیمت آن سکه را در بازار پایین بکشند.
برای درک هر چه بهتر این مسأله بیایید وضعیت زیر را تصور کنیم.
فرض کنید یک سکه با قیمت ۱۵۰ دلار معامله میشود.
چند درخواست خرید با رقم بین ۱۱۰ تا ۱۵۰ دلار (به ازای هر سکه) و با مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین وجود دارد.
چند درخواست خرید دیگر نیز با رقم بین ۹۰ تا ۱۱۰ دلار (به ازای هر سکه) و با مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین وجود دارد.
فرض کنید یک نهنگ قصد دارد قیمت سکهی مذکور را به زیر ۱۰۰ دلار بکشد. احتمالا برخی از سرمایهگذاران این رقم را به عنوان نقطهی توقف ضرر در نظر بگیرند و برای جلوگیری از افت ارزش سرمایهی خود، سکههایشان را به این قیمت بفروشند.
نهنگ در اینجا میتواند یک درخواست فروش به مجموع ارزش ۱۰ بیت کوین را در بازار قرار دهد تا قیمت سکه از ۱۵۰ دلار به ۱۱۰ دلار برسد. همین امر به خودیِ خود سبب میشود برخی سرمایهگذاران، دارایی خود را (که در قالب این سکه است) بفروشند. سایر سرمایهگذاران هم که میبینند یک عده در حال فروش گستردهی سکههای خود با قیمت ۱۰۰ دلار هستند، روند بازار را به دقت زیرنظر میگیرند.
حالا نهنگ همه درخواستهای فروش با قیمت ۹۰ دلار و کمتر را میخرد.
در گام بعدی نیز کافی است نهنگ چند روزی منتظر بماند تا اوضاع بازار به وضعیت عادی بازگردد و سپس سکههای خریداری شده را دوباره بفروشد.
شکار کوتاه/بلند
این شیوه نیز یکی دیگر از روشهای دستکاری در بازار است، اما معاملهگران نمیتوانند دست به چنین کاری بزنند و فقط صرافیها قادر به انجامش هستند. بیایید ببینیم این شیوه در بیتمکس (Bitmex) برای بیت کوین چطور عمل میکند.
یک معاملهگر مبلغ ۱۰ هزار دلار بیت کوین را میخرد. او مبلغ ۱۰۰ دلار را به عنوان حداکثر ضرر قابل تحمل برای خود تعیین میکند. در نتیجه آستانه ورشکستگی برای او ۹۹۰۰ دلار است که برابر است با ۱۰ هزار دلار قیمت بازار منهای ۱۰۰ دلار حداکثر ضرر قابل تحمل.
اما به محض اینکه قیمت به ۹۹۵۰ دلار رسید (یعنی ۰/۵ درصد از قیمت خرید اولیه)، بیتمکس بیت کوینهای مذکور را با قیمت ورشکستگی (۹۹۰۰ دلار) میفروشد. بهاینترتیب، معاملهگر حاشیهی سود خود را در قیمت ورشکستگی از دست میدهد و البته کارمزد بالایی را نیز بابت این تراکنش پرداخت میکند.
در واقع با وجود اینکه قیمت بیت کوین هنوز به حد ضرر نرسیده است، همهاش به فروش میرود و صاحب آن ضرر میکند. از آنجاییکه صرافیها دقیقا میدانند چه وقت این اقدام برای فروش صورت میگیرد، میتوانند با استفاده از انواع رباتهای هوشمند قیمتها را اندکی دستکاری کنند تا به این سود چشمگیر دست یابند. صرافیها از توانایی فنی و البته انگیزهی مادی لازم برای این کار برخوردارند.
البته هیچ مدرکی علیه صرافی بیتمکس در این زمینه وجود ندارد. اما بارها دیده شده که پس از دورههای زمانی معاملهی اندک، شاهد افزایش ناگهانی تعداد معاملات بودهایم. در این مواقع، چنین ابزاری سبب ضرر معاملهگران شده و فقط کارمزدی سنگین را روی دستشان باقی میگذارد.
سفارشات فریبکارانه
یکی دیگر از راهبردهایی که نهنگها برای دستکاری بازار در پیش میگیرند، ارائهی سفارشات فریبکارانه است. سفارش فریبکارانه به معنای سفارش خرید یا فروشی است که با قصد لغو کردن پیش از اجرای کامل آن صورت میگیرد. هدف از چنین کاری ارسال سینگالی به سایر سرمایهگذاران و سوقدادن آنها به سمت مسیری مشخص است.
بیایید مثالی را در این زمینه با هم بررسی کنیم.
یک نهنگ ابتدا یک سفارش بسیار پُرحجم خرید را زیر یک سفارش کوچکتر خرید قرار میدهد. بهاینترتیب، سرمایهگذاران احساس میکنند فرصت خوبی برای فروش داراییشان با قیمت بالا وجود دارد.
پس از اینکه بخشی از این درخواست خرید انجام شد (تعدادی از سرمایهگذاران بخشی از دارایی خود را به این خریدار فروختند)، این نهنگ درخواست خرید مذکور را لغو میکند. اما این سیگنال کار خود را کرده و تعداد تقاضاها برای فروش افزایش یافته است. بهاینترتیب، نهنگ میتواند حجم مورد نظرش را با قیمت خوب بفروشد.
عکس این مسأله نیز انجام میشود. یک نهنگ میتواند با قرار دادن حجم قابل توجهی از درخواستهای خرید، سیگنالی به بازار بدهد که میگوید قیمتها رو به افول است. این امر سرمایهگذاران را به فروش بیشتر سوق میدهد و در نتیجه نهنگ پس از لغو درخواست خرید میتواند ارز دیجیتال موردنظر را به قیمتی پایین بخرد.
معامله شستشو
آخرین راهبردی که بررسی میکنیم «معامله شستشو» (wash trade) است. در چنین معاملهای، یک سرمایهگذار همزمان دارایی خود را فروخته و دوباره میخرد. این کار دو هدف دارد که عبارتند از:
- افزایش غیرواقعی حجم معاملات برای ارسال سیگنال خرید به سرمایهگذاران
- دستکاری قیمتها در بازار با قراردادنِ سفارشات جزئی
اثبات معامله شستشو کار دشواری است، زیرا شباهت زیادی به معاملات واقعی دارد. هنگام عرضهی هارد فورک بیت کوین یعنی بیت کوین کش بود که صرافی بیتفینکس ناخواسته زمینهی چنین کاری را فراهم کرد. در آن زمان، همهی دارندگان بیت کوین میتوانستند مقداری بیت کوین کش را متناسب با میزان دارایی خود دریافت کنند.
بیتفینکس در آن زمان نوشت:
به باقیماندهی بیت کوین موجود در کیفهای پول هنگام عرضهی رسمی اولین بلاکِ فورک شده، بیت کوین کش تعلق میگیرد. این اتفاق احتمالا در اول آگوست ۲۰۱۷ روی خواهد داد.
شیوهی توزیع بیت کوین کش به این صورت است:
- تمامی موجودی بیت کوین میتواند به بیت کوین کش تبدیل شود.
- درخواستهای اعتباری خرید بیت کوین/دلار و یا درخواستهای فروش اعتباری به xxx/بیت کوین جزو دریافتکنندگان بیت کوین کش نخواهند بود.
- درخواستهای اعتباری فروش بیت کوین/دلار و یا درخواستهای خرید اعتباری xxx/بیت کوین نمیتوانند بیت کوین کش پرداخت کنند.
- وامدهندگان بیت کوین میتوانند بیت کوین کش دریافت کنند.
با توجه به میزان ثابت بیت کوین اختصاص یافته در زمان فورک، شاید شیوهی بالا سبب شود بیتفینکس با فزونی یا کمبود بیت کوین کش روبهرو شود. ما برای حل این مسأله یک ضریب توزیع جمعی را به کار میگیریم. برای نمونه، هماکنون تعداد درخواستهای خرید در پلتفرم ما از تعداد درخواستهای فروش بیشتر است. همین سبب میشود ضریب توزیع به حدود ۱/۰۹۱ برسد. این بدان معناست که هر بیت کوینی که شرایط تبدیل به بیت کوین کش را دارد، ۱/۰۹۱ بیت کوین کش دریافت خواهد کرد. ضریب دقیق در زمان توزیع بیت کوین کش محاسبه خواهد شد.
اما شرایط بیتفینکس به گونهای بود که میشد از آن سوءاستفاده کرد. از آنجا که بیتفینکس از کسانی که خواستار تبدیل بیت کوین به بیت کوین کش بودند هیچ کارمزدی نمیگرفت، هر کسی بهراحتی میتوانست درخواست خرید ۱۰ بیت کوین کش و فروش ۱۰ بیت کوین را داشته باشد. در واقع کاربران میتوانستند بدون اینکه نگران تغییر قیمت بیت کوین در فاصله زمانی خرید تا فروش باشند، بیت کوین کش رایگان دریافت کنند. اگر قیمت بیت کوین کاهش مییافت، درخواستهای فروش هر نوع ضرر احتمالی را خنثی میکرد. اگر قیمت بیت کوین بالا میرفت، سود به دست آمده نیز موقعیت فروش را پوشش میداد.
در روز ۲۷ جولای، تعداد درخواستهای خرید بیشتر از فروش بود و ضریب توزیع در پلتفرم بیتفینکس به ۱/۰۹۱ میرسید. اما در اول آگوست، ضریب توزیع به ۰/۷۷۵۷ رسید.
اندکی مانده به اجرایی شدن فورک بیت کوین کش، انبوهی از موقعیتهای خرید ایجاد شد. اما به جای اینکه قیمت بالا برود (یعنی اتفاقی که معمولا با ایجاد صف خرید صورت میگیرد) قیمت پایین رفت! آنچه سبب شد موقعیت مشکوکتر به نظر برسد این بود که به محض اجرایی شدن فورک، حدود ۲۴۰۰۰ درخواست خرید بهیکباره لغو شد!
دستکاری صورت گرفته به قدری آشکار بود که حتی بیتفینکس هم آن را تصدیق کرد. بیتفینکس در این رابطه اطلاعیهای هم منتشر کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر از نهنگها میتوانید به این مقاله مراجعه کنید.
دسته سوم: اجراکنندگان شیوهی پامپ و دامپ ( بالا ببر و بفروش)
تا اینجای کار درباره دو دستهی سوءاستفادهگر از بازار ارزهای دیجیتال یعنی افراد آگاه از پشت پرده و نیز نهنگها صحبت کردیم. دستهی سومی که به بررسی آنها میپردازیم، کسانی هستند که شیوهی معروف به «بالا ببر و بفروش» (pump and dump) را به کار میگیرند. در این شیوه، یک گروه از معاملهگران ابتدا دارایی مشخصی را به قیمت پایین میخرند و سپس به ایجاد تورم مصنوعی و بالا بردن تصنعی قیمت میپردازند. در گام بعد نیز دارایی مذکور را با قیمتی بالاتر به فروش میرسانند.
انبوهی از گروههای مختلف با این هدف در بازار ارزهای دیجیتال شکل گرفتهاند. برخی از این گروهها عبارتند از:
- گروه Big Pump Signal (با ۸۲۱۸۴ عضو)
- گروه VIP Signal Strategy (با ۲۴۱۳۸ عضو)
- گروه Crypto4Pumps (با ۱۳۹۵۴ عضو)
- گروه AltTheWay (با ۸۳۵۰ عضو)
عملکرد این گروهها بهاینصورت است:
مدیران گروه ابتدا سکهای را که بهراحتی میتوان قیمتش را دستکاری کرد و بهراحتی به فروش رساند، پیدا میکنند. چنین سکهای معمولا اجتماعی منسجم از کاربران دارد، از توان بالقوه بالایی برای تبلیغات برخوردار است و درخواست خرید چندانی برایش وجود ندارد. مدیران گروه به شکلی که جلب توجه نکند، به تدریج حجمی از این سکهها را در یک بازهی زمانی میخرند. این خرید باید به شکلی باشد که تغییری در قیمتها ایجاد نکند.
مدیران این گروهها سپس سیگنال خرید را به اعضای داخلی گروه خود میدهند. گفتنی است اعضای گروه باید هزینهای حدود ۳۰۰ دلار بابت دریافت این سیگنالهای خرید ارزان به مدیران این گروهها پرداخت کنند. به این ترتیب، اولین موج گستردهی خرید (صف خرید) ایجاد میشود. این گروهها به سرمایهگذاران غیرحرفهای خود میگویند که براساس «آخرین اخبار رسیده از» یا «اقدامات راهبردیِ» بنیانگذاران فلان ارز دیجیتال، ارزش آن در آینده افزایش مییابد و بههمیندلیل زمانِ خوبی برای خرید ارزان و کسب سود در آینده است.
ایجاد صف خرید سبب افزایش قیمت سکههای مذکور میشود. در این جا مدیران گروه وارد عمل شده و سکههایی که قبلا با قیمتی پایین خریدهاند را با قیمتی بالا به فروش میرسانند. پس از اینکه همهی این سکهها به فروش رفت، به اعضای گروه خود (که حق عضویت میدهند) سیگنال فروش را عرضه میکنند. به این ترتیب صف فروش ایجاد میشود. آن دسته از سرمایهگذارانی که دیر اقدام کنند، بازنده خواهند شد.
واقعیت این است که گردانندگان چنین گروههایی بیشترین سود را به دست میآورند و بههمیندلیل بهعنوان دستهی سوم سوءاستفادهگران از بازار ارزهای دیجیتال مطرح میشوند. سرمایهگذاران میتوانند با پرداخت مبلغ ۳۰۰ دلار به عضویت این گروهها درآمده و البته نقش سرباز را در کسب سود مدیران این گروهها ایفا کنند. بسیاری از این سرمایهگذاران به امید کسب سود از دریافت سیگنالهای خریدوفروش وارد این گروهها میشوند، غافل از اینکه گردانندگان این گروهها الگوی دیگری برای کسب درآمد (به جز دریافت حق عضویت) دارند!
پس چه کار باید کرد؟!
سادهترین پاسخ این است که دیگر دست به سفتهبازی و تلاش برای خریدوفروشهای کوتاهمدت بهمنظور کسب سود نزنید! هر قدر بیشتر به دنبال نوسانگیری و استفاده از تغییرات اندک قیمتی برای کسب سود باشید، احتمال اینکه در یک بازی با مجموع صفر گرفتار شوید نیز افزایش مییابد. در چنین حالتی، سودتان به معنای ضرر دیگری خواهد بود. چنین بازاری ناعادلانه است و احتمال اینکه به معاملهگرانی که رویکردی سوءاستفادهگرانه و ناجوانمردانه دارند ببازید بسیار بالاست.
بههمیندلیل فکر میکنم سرمایهگذاران معمولی باید به فکر بررسی شاخص کلی قیمت بازار باشند. اگر به فناوری ارزهای دیجیتال علاقه دارید و به فکر کسب سود در بلندمدت هستید، اصلا نیازی به سفتهبازی و خریدوفروش کوتاهمدت نیست. کافی است سبدی از ارزهای موجود در بازار را داشته باشید. بررسیها نشان میدهد عملکرد ۹۵ درصد از معاملهگران حرفهای در بازار داراییها از شاخصهای آن بازار ضعیفتر است (یعنی سود نهایی کسب شدهی آنها از میزان رشد آن بازار کمتر است).
بههمیندلیل است که سامانهی HodlBot را طراحی کردیم. این ابزار به شما برای تنوعبخشی به سبد داراییهایتان در بازار ارزهای دیجیتال براساس ۲۰ ارز برتر بازار کمک میکند. حدود ۸۷ درصد از کل بازار ارزهای دیجیتال در این فهرست قرار میگیرد. هر هفته، سبد داراییهایتان بهصورت خودکار تنظیم میشود و میتوانید همیشه ۲۰ ارز دیجیتال برتر را مورد پایش قرار دهید. با این بازار دیگر نیازی به بیخوابی برای مشاهدهی آخرین تغییرات قیمتی نیست! در این مقاله بیشتر در این باره توضیح دادم.
برخلاف بازارهای سنتی معاملهی دارایی (نظیر بازار سهام)، دنیای ارزهای دیجیتال مقررات چندانی ندارد و سرمایهگذاران در برابر سوءاستفادهگران از مصونیت چندانی برخوردار نیستند. بنابراین بهتر است رویکردی معقول را در این زمینه در پیش بگیرید.