Scroll Top
ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید

معامله‌گر و نویسنده در حوزه سرمایه‌گذاری، با نام مستعار کونکودا (Concoda)، در یادداشتی در وب‌سایت مدیوم پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که اگر هر سرمایه‌گذار پیش از ورود به معامله‌ای خاص آن‌ها را از خود بپرسد، می‌تواند از بسیاری از اشتباهات رایج در روند سرمایه‌گذاری خود جلوگیری کند. این مطلب نه یک مشاوره سرمایه‌گذاری، بلکه راهنمایی برای طرح‌ریزی برنامه‌ای روتین و همیشگی پیش از شروع معاملات است. مطلب زیر را به نقل از کونکودا می‌خوانید.

بهترین مشاوره سرمایه‌گذاری‌ عمرم را در حین کنفرانسی دریافت کردم که در سال ۲۰۱۴ برگزار شد. یکی از سخنران‌ها توضیح داد که چگونه حتی بهترین سرمایه‌گذارها اشتباهات قدیمی و مشابهی را به‌طور مکرر انجام می‌دهند، اشتباهاتی که درنهایت به ضررهای بزرگی منجر می‌شود و هر سودی را که پیش از آن به‌سختی کسب شده است، از بین می‌برد. این سخنران اظهار داشت:

فکر نکنید که مصون از اشتباه هستید. با ازدست‌دادن سرمایه، سردرگم نشوید. به دلیلِ اصلی این ضرر فکر و آن را یادداشت کنید. در طول زمان، این کار تنها راه مؤثر برای تشخیص اشتباهاتی است که متوجه آنها نیستید.

بر اساس این توصیه، من فهرستی کامل از نکاتی تهیه کردم که پیش از معامله باید رعایت کنم. این فهرست شامل مجموعه‌ای از پرسش‌ها است که پیش از ورود به هر معامله یا سرمایه‌گذاری باید از خودم بپرسم. داشتن این فهرست به من کمک می‌کند تا از اشتباهات بزرگِ سرمایه‌گذاری اجتناب کنم و مهم‌تر از آن، در بلندمدت معاملاتی پرسود داشته باشم.

من هر اشتباه بزرگی را که در زمینه سرمایه‌گذاری و معاملات تصور کنید انجام داده‌ام تا سرانجام به فهرستی از ده پرسش مهمی رسیدم که به من کمک کرد تا در طول دوره سرمایه‌گذاری خود از ضررهای چندهزار دلاری اجتناب کنم. در ادامه، این ده پرسش را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.

۱. آیا به تبعیت از جمع وارد معامله می‌شوم؟

ورود به معامله به تبعیت از اکثریت معامله‌گرها، اشتباهی بزرگ است که هر سرمایه‌گذاری حداقل یک بار در عمر خود انجام می‌دهد. ما مجذوب خبری فریبنده می‌شویم، در برابر وسوسه تسلیم می‌شویم و بدون تأمل به عده کثیری می‌پیوندیم که همگی موقعیتی مشابه را نسبت به یک معامله اتخاذ می‌کنند.

اما چند روز بعد، معامله‌گرهای بزرگ بازار که ماه‌ها در این معامله بوده‌اند و متوجه شده‌اند که نگاه تعداد بسیاری از معامله‌گرها نسبت به آینده این دارایی صعودی یا نزولی است، به‌ ناگاه از جمعیت جدا می‌شوند و موضعی متفاوت در پیش می‌گیرند. چه این دارایی طلا باشد، چه سهام شرکت اپل یا نوشیدنی آب پرتقال، در هر صورت بخشی از دارایی خود را از دست می‌دهید و با ۱۰ درصد ضرر از معامله خارج می‌شوید. پس به یاد داشته باشید که هم‌نظر بودن تعداد زیادی از افراد در مورد یک موضوع، الزاما به‌معنی درست‌بودن آن نیست.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
هم‌رنگ بقیه نباشید!

برای جلوگیری از این اشتباه، از خود بپرسید که آیا دیر رسیده‌اید؟ آیا هنگامی قصد خرید دارایی را دارید که قیمت‌اش به اوج رسیده و بازار اشباع شده است؟ آیا اگر به‌ناگاه فروشی گسترده آغاز شود، دچار اضطراب شدید می‌شوید؟ اگر پاسخ شما به یک یا چند پرسش مذکور «بله» باشد، بدانید که در حال ورود به معامله به تبعیت از اکثریت هستید و درنهایت، یا ضرری سنگین متحمل می‌شوید یا سود ناچیزی به دست می‌آورید.

۲. سود و زیان معامله چقدر است؟

من هنوز روزی را که شاهد بزرگ‌ترین ضرر معاملاتی‌ام بودم، به یاد دارم. از سودآوری معامله شورت (short) برای سهام شرکت فناوری رد هت (Red Hat) مطمئن بودم. همه برآوردهای لازم را انجام داده بودم. می‌دانستم که رشد درآمد این شرکت در آستانه سقوط است. بنابراین این معامله را انجام دادم.

سه روز بعد، شرکت آی‌بی‌ام (IBM) اعلام کرد که قرار است شرکت رد هت را بخرد و با آن ادغام شود. نتیجه، جهش ۵۰ درصدی سهام رد هت بود. من و سایر افرادی که در موقعیت شورت بودیم، هیچ زمانی برای واکنش نداشتیم. سبد سهامم دچار افت سنگینی شد و سه هفته طول کشید تا ضررها را جبران کنم.

اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنم، من در این معامله باارزش‌ترین درس را در زمینه مدیریت ریسک آموختم؛ همیشه از میزان سود و زیان احتمالی خود، خصوصاً در معاملات لانگ (long) و شورت، آگاه باشید. اکنون که به آن معامله نگاه می‌کنم، با وجود سود فوق‌العاده‌ای که می‌توانست برایم داشته باشد، هرگز ریسک حرکت نامطلوب قیمت و ضرر معامله را محاسبه نکرده بودم. فراموش کردم که در حال شورت‌کردن سهام یک شرکت فناوری هستم و در معرض ضرری نامحدود قرار دارم. برای کاهش ریسک و ضرر، به‌سادگی می‌توانستم قراردادهای اختیار فروش (put option) بخرم.

پس از آن معامله، همیشه میزان سود و ضرر احتمالی را برآورد و یادداشت می‌کنم، به‌عنوان مثال:

شورت‌کردن سهام رد هت

سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار

ضرر احتمالی: نامحدود

خرید قراردادهای اختیار فروش رد هت

سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار

ضرر احتمالی: ۲,۰۰۰ دلار

این درس را به‌خوبی آموختم.

۳. به‌اندازه کافی تجربه و آگاهی دارم؟

اگر تنبلی کنید، بازار خیلی زود شما را پیدا می‌کند و به این علت که سعی دارید یک‌شبه پولدار شوید، شما را تنبیه خواهد کرد. با معامله دارایی‌هایی که به آن‌ها علاقه دارید و در معاملات آن‌ها تجربه کسب کرده‌اید، می‌توانید تنبلی را از خود دور کنید؛ زیرا با معامله و تلاش بیشتر، آگاه‌تر شده و از انجام معاملات لذت بیشتری خواهید برد.

روی دارایی‌هایی که می‌شناسید سرمایه‌گذاری کنید. بقیه دارایی‌ها قلمروی ناشناخته محسوب می‌شوند.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
در حوزه‌ای که با آن آشنایی دارید معامله‌گری کنید

۴. برای ورود به معامله خیلی زود است؟

ورود زودهنگام به معامله تعبیر مؤدبانه‌ای برای اشتباه‌کردن است. اگر زود وارد معامله شوید و مجبور باشید ضرر را کاهش دهید، احتمالاً یکی از اشتباهات بزرگ معامله‌گری را مرتکب‌ شده‌اید: جنگ با روند.

اگر با روند بجنگید، دو ادعای غیرمنطقی را مطرح می‌کنید؛ اول اینکه بازار یا همان ذهن جمعی بیش از یک میلیون معامله‌گر بازار، اشتباه کرده است، دوم اینکه شما به‌اندازه‌ای مهارت دارید که می‌توانید کف‌ها و سقف‌های قیمت را تشخیص دهید، کاری که تقریباً غیرممکن است.

ورود به معامله در جهت خلاف روند، بازی خطرناکی است. قطعاً در مواردی نادر سودآور خواهد بود؛ اما اگر اغلب اوقات شبیه به مایکل بری (Micheal Burry) یا استیو آیسمن (Steve Eisman) فکر کنید، سرانجام تمام سرمایه خود را از دست خواهید داد.

مایکل بری و استیو آیسمن دو معامله‌گری هستند که بخش اعظم شهرت معامله‌گری خود را در بحران مالی سال ۲۰۰۸ به دست‌ آوردند. در آن زمان، هنگامی که اکثر افراد دچار ضررهای سنگین بودند، این دو معامله‌گر به‌شکلی ناباورانه با اتخاذ رویکردی با ریسک بسیار بالا و خلاف جهت بازار به سودی کلان دست یافتند.

نقل‌قول مشهوری در وال استریت می‌گوید:

گاوها سود می‌برند، خرس‌ها سود می‌برند، خوک‌ها ذبح می‌شوند.

۵. آیا مجبور به معامله شده‌ام؟

شرکت‌های مالی بزرگ در بازار دارایی‌های مختلف، موقعیت‌هایی با سرمایه کلان باز می‌کنند. از این‌ رو، برای کسب سود و خروج از موقعیت، نیاز دارند که در طرف دیگر معامله به‌اندازه کافی نقدینگی وجود داشته باشد. یکی از حیله‌های شناخته‌شده‌ای که برخی شرکت‌ها به کار می‌گیرند، این است که با استفاده از رسانه‌های جمعی، سرمایه‌گذاران خُرد را مجاب می‌کنند که خلاف جهت بازار دست به معامله بزنند. این کار شرافتمندانه نیست؛ اما اتفاق می‌افتد. بنابراین، مراقب این نوع فریب‌کاری‌ها باشید.

برای جلوگیری از ضرر، پیش از خرید از خود بپرسید که در ابتدا چگونه از این موقعیت و معامله آگاه شدید. آیا از طریق فرد، شرکت یا نهادی بود که با شما تضاد منافع دارد؟ اگر چنین است، بیشتر فکر کنید و آگاهی بیشتری در مورد این موقعیت خاص کسب کنید. این کار می‌تواند جلوی ضررهای هنگفت شما را بگیرد.

۶. این معامله چه تأثیری بر تنوع‌بخشی سبد سهام من دارد؟

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
تأثیر هر دارایی بر پورتفولیو و تنوع آن را بسنجید

هر بار موقعیتی را به سبد سهام خود اضافه می‌کنید، آرایش سبد سهام خود را تغییر می‌دهید. ورود شما به یک کلاس دارایی، یک حوزه یا یک سهم خاص، تعادل سبد سهام شما را برهم می‌زند و این تعادل‌نداشتن ممکن است از چشم شما پنهان بماند. تشخیص اینکه یک دارایی چه تأثیری بر ریسک سبد سهام شما دارد، امری حیاتی است. نقاط ضعف و نقایص موجود در ساختار آنها را پیدا کنید. در این صورت اگر اتفاق ناگواری برای سبد سهام شما بیفتد، برای پیامدهای آن آمادگی لازم را خواهید داشت.

۷. برنامه جایگزین من چیست؟

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
همیشه راهی برای بازگشت از ضرر باقی بگذارید

پس از ورود به یک موقعیت، به واکنش‌ احتمالی‌ در برابر سناریوهای محتمل و رایجی که ممکن است اتفاق بیفتد، فکر کنید. اگر معامله به حد ضرر برسد، آیا موقعیت را کماکان حفظ می‌کنید یا از آن خارج می‌شوید؟ اگر معامله به حد سود برسد، آیا به‌طور کامل از موقعیت خارج می‌شوید یا نیمی از سرمایه را باقی می‌گذارید؟

این پرسش‌ها، نه‌تنها شما را برای آینده آماده می‌کند، بلکه به شما کمک می‌کنند تا ایده‌های ناکارآمد را نیز از برنامه معاملاتی خود حذف کنید. با این کار، به برنامه‌ای عملی دست خواهید یافت که هر آنچه را که باید بدانید، در اختیارتان می‌گذارد.

۸. برای ورود به معامله خیلی دیر است؟

دیررسیدن به معامله تعبیر مؤدبانه دیگری برای اشتباه‌کردن است. خرید یک دارایی که به اوج قیمت خود رسیده است، بسیار بدتر از تلاش برای خرید دارایی در پایین‌ترین قیمت ممکن است. در اوج خریدن بیشتر از اینکه یک اشتباه باشد، یک شکست محسوب می‌شود.

با این حال، همه ما ممکن است اشتباه کنیم. نمودارها توانایی عجیبی در بیدارکردن دیوِ طمعی که در وجود ما پنهان است، دارند. اگر ببینیم سهام شرکت تسلا (Tesla) سر به آسمان گذاشته و تا ۱,۸۰۰ دلار اوج گرفته یا طلا با صعودی خیره‌کننده به ۲,۰۰۰ دلار رسیده است، نمی‌توانیم مقاومت کنیم و در مقابل ترس از عقب افتادن (FOMO)، تسلیم می‌شویم و در خرید آن دارایی به سایرین می‌پیوندیم. اما بعد از یک هفته بازار به‌شدت سقوط می‌کند. تنها آن زمان است که متوجه می‌شویم چه تصمیم احمقانه‌ای گرفته‌ایم.

ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
آیا واقعا می‌خواهید در اوج خرید کنید؟!

جلوگیری از این اشتباه چندان دشوار نیست؛ فقط باید دیدگاه خود را تغییر دهید. اگر با نمودار و قیمتی روبه‌رو شدید که به‌شکل یک منحنی سهمی رشد کرده است، از آن بگذرید و سراغ دارایی‌های دیگر بروید. شما این رشد قیمت را از دست داده‌اید.

۹. خسته شده‌ام؟

معامله‌گری از روی خستگی و بی‌حوصلگی سریع‌ترین راه برای باختن سرمایه است. اگر علت خاصی برای سرمایه‌گذاری روی یک دارایی مشخص ندارید، احتمالاً سودی نیز کسب نخواهید کرد. اگر پیش از کلیک روی دکمه «خرید» یا «فروش»، عبارت‌هایی که به کار می‌برید، «چه مسخره!»، «دیگر چه‌چیزی برای از دست‌دادن دارم؟» و «چرا که نه؟» هستند، شما از روی خستگی و بی‌حوصلگی معامله می‌کنید. در آن زمان، ممکن است مشخص نباشد، اما هنگامی‌که ضرر روی ضرر انباشته شد، از خود خواهید پرسید چرا اصلاً از ابتدا وارد این معامله شدم؟

۱۰. چرا اصلاً وارد این معامله شدم؟

گاهی اوقات، فقط باید از خود بپرسید:

اصلاً چرا باید پولی را که به این سختی به دست آورده‌ام، در این بازارهای آشفته سرمایه‌گذاری کنم؟

این پرسش ساده و تلقینی می‌تواند جایی که فکرش را هم نمی‌کنید از سرمایه شما محافظت کند. شاید علت ورود شما به معامله‌ای خاص، طمع، خستگی یا ترس از دست‌دادن باشد، که اگر این سؤال را از خود نپرسید، متوجه آن نخواهید شد.

از طرف دیگر، اگر بعد از ساعت‌ها تحلیل و بررسی منسجم و مستدل به ایده‌ای دست یافته‌اید که کاملاً از آن مطمئن هستید، زمان ورود به معامله فرا رسیده است.

سخن پایانی؛ هر کس مسئول مستقیم حفظ سرمایه خود است

هر بار قصد سرمایه‌گذاری دارید، این پرسش‌ها را از خود بپرسید. پس از آن شگفت‌زده خواهید شد که چگونه به‌راحتی می‌توانید نقایص احتمالی برنامه معاملاتی خود را شناسایی کنید، چقدر سریع متوجه می‌شوید که تعصب‌های شناختی شما را وادار به ورود به معاملات زیان‌بار کرده‌اند و مدیریت ریسک ضعیف تا چه‌اندازه می‌تواند خطرناک باشد.

اما مهم‌تر از همه، در طول زمان یاد می‌گیرید که چگونه محافظ سرمایه خود باشید، از اشتباه‌ها، شتاب‌زدگی‌ها و خطاهایی که فرصت‌هایتان را خراب می‌کند، دوری کنید و برای همیشه تبدیل به یک سرمایه‌گذار موفق شوید.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

اشتراک گذاری

پست های مرتبط
پست های توضیه شده
Clear Filters
Clear Filters

ارز دیجیتال با پشتوانه طلا (Gold-Backed Cryptocurrency) نوعی ارز دیجیتال بوده که ارزش آن‌ مستقیماً به قیمت طلا وابسته است. هر واحد از…

توکن سازی املاک زمانی اتفاق می افتد که یک ملک مستغلات یا جریان های نقدی آن به عنوان یک توکن بلاک…

الگوریتم اسکریپت، یک الگوریتم هش است که در برخی از بلاک چین ها، بر اساس مکانیزم استخراج اثبات کار استفاده…

بیت کوین دارک، یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز است که تاکید زیادی بر حفظ حریم خصوصی دارد. این ارز دیجیتال با…

Clear Filters
مارا دنبال کنید
پست های منتخب