آیا تا به حال به نمودارهای معاملاتی نگاه کردهاید و با خود فکر کنید که الگوها یا چرخههایی وجود دارند که مدام تکرار میشوند اما رمزگشایی آنها برای شما سخت است؟ آیا تا به حال نقاط ورودی برای باز کردن موقعیت معاملاتی پیدا کردهاید اما به دلیل سوگیریهای خود مطمئن نیستید و تصمیمگیری را برای شما دشوار کرده است؟
در این مقاله با نظریه وایکوف (Wyckoff) آشنا میشویم که یک روش تحلیل بازار از طریق مطالعه نمودارهای قیمت است. الگوی وایکوف شکلی از تحلیل تکنیکال است که از نمودارهای قیمت برای شناسایی روندها، سطوح حمایت و مقاومت، سیگنالهای معاملاتی و سایر شاخصهای تکنیکال استفاده میکند که پیشبینی کننده روند قیمت در آینده هستند. برای درک روش و الگوی وایکوف، تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
فهرست مطالب
الگوی وایکوف چیست؟
الگوی وایکوف یک چارچوب تحلیل تکنیکال است که نزدیک به یک قرن پیش توسط ریچارد وایکوف (Richard Demille Wyckoff) معرفی شد و امروزه نیز به عنوان یکی از معتبرترین روشهای تحلیل بازار شناخته میشود. این الگو بر این اصل استوار است که حرکت قیمتها در بازار تصادفی نیست و توسط سرمایهگذاران بزرگ و نهادی هدایت میشود. وایکوف از اصطلاح «مرد نامرئی» برای توصیف این نیروی هدایتکننده استفاده میکند.
مهمترین کاربرد الگوی وایکوف، شناسایی دو چرخه اصلی در بازار است:
۱. چرخه انباشت: در این چرخه، سرمایهگذاران بزرگ پس از یک روند نزولی شروع به جمعآوری تدریجی دارایی در قیمتهای پایین میکنند. این خرید به قدری هوشمندانه انجام میشود که اغلب معاملهگران عادی متوجه آن نمیشوند.
۲. چرخه توزیع: در این چرخه، پس از یک روند صعودی، سرمایهگذاران بزرگ داراییهای خود را به تدریج و در قیمتهای بالا به معاملهگران عادی میفروشند.
با استفاده از الگوی وایکوف میتوانید:
- مرحله فعلی بازار را شناسایی کنید (انباشت، صعود، توزیع یا نزول)
- بهترین نقاط ورود و خروج را با کمترین ریسک پیدا کنید
- همسو با جریان هوشمند پول در بازار حرکت کنید
- فعالیت سرمایهگذاران بزرگ را با بررسی حجم معاملات و الگوهای قیمتی دنبال کنید
- اهداف قیمتی واقعبینانه برای معاملات خود تعیین کنید
نکته کلیدی در استفاده از این الگو، درک این موضوع است که سرمایهگذاران بزرگ برای حرکت دادن قیمت به زمان نیاز دارند. آنها نمیتوانند به یکباره حجم زیادی از دارایی را بخرند یا بفروشند، بنابراین این کار را به تدریج و با گمراه کردن سایر معاملهگران انجام میدهند. الگوی وایکوف به ما کمک میکند این رفتار را شناسایی کنیم و پیش از شروع روند اصلی، موقعیت مناسب بگیریم.
تاریخچه
ریچارد دمیل وایکوف از پیشگامان اوایل قرن بیستم در حوزه مطالعه تکنیکال بازار سهام بود. او به همراه داو (Dow)، گن (Gann)، الیوت (Elliot) و مریل (Merrill) یکی از پنج غول تحلیلگر تکنیکال در نظر گرفته میشود. وایکوف در سن ۱۵ سالگی به عنوان مجری سفارشات در یک کارگزاری نیویورک کار خود را آغاز کرد. پس از آن، در حالی که هنوز ۲۰ ساله بود، رئیس شرکت خود شد.
او همچنین مجله وال استریت را که در مقطعی بیش از ۲۰۰ هزار مشترک داشت، تأسیس کرد و برای نزدیک به دو دهه نویسنده و ویراستار آن بود. وایکوف دانشجوی مشتاق بازار و همچنین معاملهگر فعال بود. او مشاهده کرد که معاملهگران مشهور سهام مانند جیپیمورگان (JP Morgan) و جسی لیورمور (Jesse Livermore) چگونه کار خود را انجام میدهند. او با مطالعه دقیق روش آنها و صحبت با این اشخاص، روشهای آنها را به قوانین و استراتژیهایی برای مدیریت سرمایه در معامله سهام تبدیل کرد.
آقای وایکوف متوجه شد که بسیاری از سرمایهگذاران عادی بارها و بارها پول خود را از دست میدهند. بنابراین، او تصمیم گرفت تا به مردم در مورد استراتژیهای واقعی مورد استفاده توسط سرمایهگذاران بزرگ، که آنها را «پول هوشمند» (Smart Money) نامید، آموزش دهد. در دهه ۱۹۳۰ مدرسهای را راهاندازی کرد که در نهایت به موسسه بورس تبدیل شد.
مهمترین درس این مدرسه، روشهای وایکوف برای تشخیص خرید و فروش سرمایهگذاران بزرگ و چگونگی معامله همراه با آنها بود. این روشها که وایکوف با تجربه به دست آورده بود، هنوز هم مثل گذشته کاربرد دارند.
سیکلهای قیمتی وایکوف
وایکوف ادعا میکند که با تجزیه و تحلیل کامل عرضه و تقاضا، که میتواند توسط قیمت، حجم و زمان تعیین شود، رفتار بازار را میتوان درک و پیشبینی کرد. او با مطالعه رفتار افراد و گروههای بسیار موفقی که بر رفتار بازار مسلط بودند، توانست اهداف آینده آن افراد قدرتمند را پیشبینی و تشخیص دهد. او این کار را با استفاده از نمودارهای میلهای و کشیدن طرح کلی بوسیله نقطه و خطوط انجام داد.
شکل زیر مفهومسازی او را در مورد چگونگی آمادهشدن و هدایت پول هوشمند برای بازارهای گاوی و خرسی نشان میدهد.
بهترین زمان برای خرید یا معاملات لانگ (Long)، پایان مرحله انباشت است که نشاندهنده شروع روند صعودی قیمت است. در مقابل، بهترین زمان برای فروش یا معاملات شورت (Short)، پایان مرحله توزیع است که نشان میدهد قیمتها آماده ریزش و شروع روند نزولی هستند.
بیشتر بخوانید: موقعیت Short و Long چیست؟
قوانین سهگانه وایکوف
روش تحلیل وایکوف بر پایه سه قانون مهم بنا شده که در تحلیلها کاربرد زیادی دارند. این قوانین به ما کمک میکنند تا جهت فعلی و آینده بازار را تشخیص دهیم، بهترین سهام برای خرید یا فروش را پیدا کنیم، زمان خروج قیمت از محدوده ثابت را شناسایی کنیم و با بررسی رفتار قیمت در یک محدوده مشخص، هدف قیمت را پیشبینی کنیم. این قوانین عبارتند از:
قانون عرضه و تقاضا
اصل اساسی روش وایکوف این است: وقتی تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمتها بالا میروند و وقتی عرضه از تقاضا بیشتر باشد، قیمتها پایین میآیند. تحلیلگر میتواند با بررسی قیمت و حجم معاملات در طول زمان، تعادل میان عرضه و تقاضا را بسنجد. هرچند این قانون ساده به نظر میرسد، اما تشخیص دقیق عرضه و تقاضا از روی نمودارها و فهم معنای آنها نیاز به تمرین و تجربه زیادی دارد.
قانون علت و معلول
قانون علت و معلول به معاملهگران و سرمایهگذاران در تعیین اهداف قیمتی با تخمین اندازه احتمالی روندی که میتواند از یک محدوده رِنج پدیدار شود، کمک میکند. هر روندی دلایل خاص خود را دارد که در واقع به تجمع یا توزیع سهم توسط بازیگران بزرگ در یک بازهی مشخص اشاره دارد. علت اصلی این تجمع یا توزیع، روندی است که پس از خروج سهم از این بازهی مشخص شکل میگیرد. با بررسی رفتار سهم در این بازهی مشخص، میتوان به حدودی دامنه و جهت روند بعدی را پیشبینی کرد.
قانون تلاش در برابر نتیجه
قانون تلاش در مقابل نتیجه هشداری اولیه در مورد تغییر روند احتمالی در آینده نزدیک ارائه میدهد. واگرایی بین حجم و قیمت اغلب نشانه تغییر جهت روند قیمت است. به عنوان مثال، هنگامی که پس از یک رالی قابل توجه، حجم معاملات بالا رود، در حالی که قیمت نتواند به بالاترین حد جدید برسد، این نشان میدهد که بازیگران بزرگ در حال تخلیه سهام هستند و احتمالا روند به زودی تغییر میکند.
رویکرد پنج مرحلهای وایکوف در بازار
برای پیدا کردن نقطه ورود به معامله یا انتخاب ابزار معاملاتی، میتوان از روش پنج مرحلهای وایکوف استفاده کرد. این روشها اگرچه در ابتدا برای بازار سهام طراحی شدهاند، اما در هر بازاری که سرمایهگذاران بزرگ و نهادی در آن فعالیت میکنند، قابل استفاده هستند.
مرحله ۱: روند بازار را تجزیه و تحلیل کنید
این مرحله اولیه شامل درک جهت فعلی بازار (روند صعودی، روند نزولی یا بدون روند) و مسیر احتمالی آینده آن است. وایکوف بر تجزیه و تحلیل نیروهای عرضه و تقاضا با استفاده از نمودارهای قیمتی، برای سنجش آن تأکید میکند.
مرحله ۲: سهام همسو با روند را انتخاب کنید
هنگامی که روند کلی بازار را درک کردید، وقت انتخاب سهام است. وایکوف پیشنهاد میکند سهامهایی را انتخاب کنید که حرکتهای قیمت آنها با روند گستردهتر بازار هماهنگ باشد. در حالت ایدهآل، در طول یک روند صعودی، به دنبال سهامی باشید که عملکرد صعودی نسبت به کلیت بازار داشته باشند و در طول اصلاحات ضعف کمتری نشان دهند.
بیشتر بخوانید: ترید در بازار گاوی و خرسی ارزهای دیجیتال چه تفاوتی دارد؟
مرحله ۳: شناسایی سهام در مرحله انباشت یا توزیع
الگوی وایکوف به مفاهیم انباشت و توزیع بستگی دارد. فاز انباشت نشاندهنده مرحلهای است که در آن بازیگران بزرگ بیسروصدا یک سهام را خریداری میکنند و به طور بالقوه قیمت را در آینده افزایش میدهند. برعکس، فاز توزیع نشان میدهد که موسسات بزرگ در حال فروش داراییهای خود هستند که میتواند کاهش قیمت را در پیش داشته باشد.
با تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت و حجم، میتوانید سعی کنید سهامی را که در طول یک روند صعودی در حال انباشت هستند یا در طول یک روند نزولی در فاز توزیع هستند، شناسایی کنید.
مرحله ۴: آمادگی سهام برای آغاز حرکت را پیشبینی کنید
پس از فیلتر کردن سهام در فاز مناسب (انباشت برای روند صعودی، توزیع برای روند نزولی)، باید آمادگی آنها را برای انجام یک حرکت مهم ارزیابی کنید. تئوری وایکوف الگوهای قیمت و حجم خاصی را پیشنهاد میکند که نشان میدهد یک سهام برای شکست از محدوده رِنج فعلی خود آماده است.
مرحله ۵: از چرخشهای بازار بهره ببرید
مرحله نهایی شامل شناسایی و سرمایهگذاری بر چرخشها یا نابسامانیهای بازار است. این بینظمیها میتوانند نقاط ورود یا خروج را بر اساس اصول وایکوف ارائه دهند. به عنوان مثال، یک حرکت قوی قیمت با حجم بالاتر از حد متوسط پس از یک دوره انباشت ممکن است نشاندهنده یک فرصت خرید ایدهآل باشد.
تحلیل محدودههای رِنج قیمت
یکی از هدفهای روش وایکوف، پیدا کردن بهترین زمان برای ورود به معامله است، بهخصوص زمانی که احتمال سود بیشتر از ریسک باشد. در محدودههای تریدینگ رنج (Trading Range)، روند قبلی قیمت متوقف میشود و عرضه و تقاضا تقریباً برابر میشوند. در این محدودهها، سرمایهگذاران بزرگ و قدرتمند برای حرکت بعدی قیمت آماده میشوند و شروع به جمعآوری یا توزیع سهام میکنند.
وایکوف اصطلاح «مرد نامرئی» را به کار میبرد که در ادامه بیشتر درباره آن خواهیم گفت. به طور خلاصه، مرد نامرئی در دو فاز انباشت و توزیع به خرید و فروش میپردازد. در فاز انباشت، خریدهای او بیشتر از فروشهایش است، اما در فاز توزیع، فروشهای او از خریدهایش بیشتر است.
الگوی مرد نامرئی وایکوف
ریچارد وایکوف برای درک بهتر مفهوم حرکات بازار و فازهای انباشت و توزیع، مفهومی به نام «مرد نامرئی» (Composite Man) را ارائه کرد. او این مفهوم را اینگونه توضیح میدهد:
وایکوف میگوید باید به همه تغییرات قیمت در بازار طوری نگاه کنیم که انگار کار یک نفر است. او این شخص را «مرد نامرئی» مینامد که پشت پرده نشسته است. اگر روش کار این مرد نامرئی را متوجه نشوید، ممکن است ضرر کنید، اما اگر آن را بفهمید، میتوانید سود کنید.
او به معاملهگران کوچک توصیه میکند که سعی کنند مثل مرد نامرئی به بازار نگاه کنند. به گفته وایکوف، مهم نیست که حرکتهای بازار طبیعی باشند یا ساختگی؛ معاملهگران باید تغییرات قیمت را نتیجه کار یک نفر بدانند و تلاش کنند مانند مرد نامرئی فکر کنند، چون او کسی است که برنامهریزی دقیق میکند و با حساب و کتاب عمل میکند.
فاز انباشت در الگوی وایکوف
در ابتدا به سراغ فاز انباشت میرویم و رویدادها و فازهای آن را طبق الگوی وایکوف تصویر زیر شرح میدهیم.
طبق شماتیک بالا مهمترین رویدادهای فاز انباشت عبارتند از:
حمایت اولیه (Preliminary Support-PS)
پس از یک دوره طولانی کاهش قیمت، خریداران شروع به حمایت جدی میکنند. در این نقطه، فاصله قیمت خرید و فروش زیاد میشود و حجم معاملات بالا میرود که نشان میدهد احتمالاً روند نزولی در حال پایان است.
اوج فروش (Selling Climax-SC)
SC مخفف اوج فروش است، نقطهای که در آن یا نزدیک به آن فروش عمومی قابل توجه یا وحشتزده داراییها توسط بازیگران حرفهای در پایین یا نزدیک به آن جذب و خریداری میشود. معمولاً در این نقطه، فشار فروش به بیشترین حد خود میرسد و قیمت بهخاطر خرید سرمایهگذاران بزرگ، بهسرعت بالا میرود.
رالی خودکار (Automatic Rally-AR)
در این مرحله، قیمتها به راحتی بالا میروند تا فشار فروش کم شود. معاملهگرانی که قبلاً فروش کردهاند، شروع به خرید میکنند و این باعث بالا رفتن بیشتر قیمت میشود.
آزمایش ثانویه (Secondary Test-ST)
ST مخفف آزمایش ثانویه است که در آن قیمت به منطقه SC برمیگردد تا وضعیت خرید و فروش را بررسی کند. هر چه قیمت به منطقه SC نزدیکتر میشود، حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش کمتر میشود. اگر قرار باشد کف قیمت پایدار بماند، چندین بار این آزمایش تکرار میشود.
سنجش (Test)
قبل از توضیح این رویداد، باید با مفهوم فنر (spring) آشنا شویم. فنر یک الگوی قیمتی است که معمولاً پیش از افزایش قیمت رخ میدهد. در این الگو، قیمت کمی پایینتر از کف محدوده معاملاتی میرود و سپس به سرعت بالا میرود و در همان محدوده بسته میشود. سرمایهگذاران بزرگ از این روش برای گمراه کردن معاملهگران کوچک و خرید در قیمتهای پایینتر استفاده میکنند.
در طول محدوده معاملاتی ثابت و در زمانهای مهم افزایش قیمت، سرمایهگذاران بزرگ مدام میزان عرضه را میسنجند. اگر در یک آزمایش، عرضه زیاد باشد، یعنی بازار هنوز آماده رشد نیست. معمولاً پس از فنر، چند آزمایش انجام میشود و اگر این آزمایشها موفق باشند (یعنی قیمت بیشتر بالا خواهد رفت)، یک کف جدید بالاتر از کف قبلی با حجم معاملات کمتر شکل میگیرد.
بیشتر بخوانید: چرخه بازار؛ هر آنچه که باید درباره فازهای بازار بدانید
نشانه قدرت (Sign Of Strength-SOS)
نشانه قدرت (SOS) زمانی است که قیمت و حجم معاملات به طور چشمگیری افزایش مییابد. این اتفاق معمولاً بعد از الگوی فنر رخ میدهد و در آن، همه عوامل مهم مثل قیمت، حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش، همگی افزایش پیدا میکنند.
آخرین نقطه حمایتی (Last Point Of Support-LPS)
آخرین نقطه حمایتی (LPS) پایان یک پولبک (اصلاح قیمت به سمت پایین) پس از نشانه قدرت (SOS) است. در این نقطه، پس از پولبک، خریداران دوباره وارد بازار میشوند و از قیمت حمایت میکنند. هرچند به آن «آخرین» نقطه حمایت میگویند، اما ممکن است چندین بار در نمودار تکرار شود.
پشتیبان (Backup-BU)
BU مخفف back-up است. این اصطلاح برگرفته از تشبیهی است که رابرت ایوانز (Robert Evans)، از مربیان برجسته روش وایکوف در سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ به کار برد. ایوانز، SOS را به «پرش از رودخانه» (منطقه مقاومتی) تشبیه کرد و «برگشت به رودخانه» را نشانهای از دو چیز دانست: آزمایش عرضه بیشتر در نزدیکی منطقه مقاومت و راهی برای گرفتن سود کوتاهمدت.
نقطه پشتیبان یک الگوی معمول است که پیش از افزایش قیمت شکل میگیرد و میتواند به دو شکل باشد: یا یک پولبک ساده یا یک محدوده معاملاتی جدید در سطح بالاتر.
برای موفقیت در تحلیل به روش وایکوف، باید بتوانید پیشبینی کنید که قیمتها در یک محدوده معاملاتی ثابت چطور حرکت میکنند. خوشبختانه وایکوف روشهای مشخصی برای شناسایی رویدادها و مراحل مختلف در این محدوده ارائه کرده که به تعیین اهداف قیمت در روند بعدی کمک میکند. این روشها در چهار نمودار نشان داده شدهاند: دو نمودار انواع رایج محدوده معاملاتی در فاز انباشت را نشان میدهند و دو نمودار دیگر نشان میدهند که دارایی در آن قیمتها چگونه توزیع میشود.
در ادامه فاز انباشت را با جزئیات بیشتری واکاوی میکنیم.
فاز A
فاز A پایان روند نزولی قبلی را نشان میدهد. در این فاز، معمولاً فروش سهام از سوی سرمایهگذاران کم میشود. حمایت اولیه (PS) و اوج فروش (SC) نشان میدهند که فروش سهام کاهش یافته است. در نمودارهای میلهای میتوان دید که با افزایش حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش، سهام از دست مردم عادی به معاملهگران حرفهای میرسد. وقتی فشار فروش کم میشود، یک رشد خودکار (AR) اتفاق میافتد که در آن هم نهادها سهام میخرند و هم کسانی که قبلاً فروختهاند، شروع به خرید میکنند.
وقتی قیمت در SC یا بالاتر از آن میایستد، یک آزمایش دوم موفق (ST) انجام میشود. معمولاً وقتی یک سهم دوباره به یک قیمت مشخص میرسد و موفق میشود، فروش کمتری نسبت به قبل دارد، فاصله قیمت خرید و فروش کمتر میشود و حجم معاملات هم پایینتر است. اگر قیمت در ناحیه ST زیر SC برود، ممکن است یک دوره طولانی ثبات قیمت یا کاهش بیشتر رخ دهد.
محدوده معاملاتی ثابت با پایینترین قیمت SC و ST و بالاترین قیمت AR مشخص میشود. برای فهم بهتر رفتار بازار میتوان خطوط افقی کشید، مثل همان خطوطی که در دو تصویر بالا میبینید.
فاز B
فاز B در الگوی وایکوف «زمینهسازی» برای یک رشد جدید قیمت است. در این فاز، سرمایهگذاران حرفهای و نهادهای بزرگ سهام را در قیمتهای پایین جمعآوری میکنند تا برای دوره افزایش قیمت آماده شوند. به این کار انباشت نهادی میگویند، یعنی آنها سهام را ارزان میخرند و قیمت را زیر نظر میگیرند تا بعداً بتوانند با قیمت بالاتر بفروشند.
این فرآیند معمولاً زمان زیادی میبرد و گاهی حتی بیش از یک سال طول میکشد. در فاز B، چندین آزمایش ثانویه (ST) و آزمایش کف محدوده معاملاتی انجام میشود. در طول این مدت، سرمایهگذاران بزرگ تلاش میکنند تا هر چه بیشتر سهام بخرند و خریدهایشان را بیشتر از فروشهایشان نگه دارند.
فاز C
در مرحله C، سرمایهگذاران حرفهای یا اصطلاحا «پول هوشمند» میتوانند تشخیص دهند که آیا قیمت سهام آماده افزایش است یا نه. در این مرحله، قیمت برای آزمایش نهایی میزان فروش، به زیر سطح حمایتی (که در فاز A و B شکل گرفته) میرود، اما سریع برمیگردد و به محدوده معاملاتی قبلی باز میگردد.
همانطور که گفتیم، به این حرکت فنر میگویند (در نمودار اول فاز انباشت). این حرکت مثل یک تله برای فروشندگان است، چون به نظر میرسد که قیمت میخواهد بیشتر پایین برود، اما اینطور نیست. این نقطه فرصت خوبی برای خرید است، چون وقتی حجم معاملات کم است و قیمت سریع برمیگردد، احتمال افزایش قیمت زیاد است.
با ظاهر شدن نشانه قدرت (SOS) این دیدگاه قویتر میشود. البته همانطور که در نمودار دوم انباشت میبینیم، گاهی این آزمایش عرضه بدون فنر یا شکست قیمت انجام میشود. در این حالت تشخیص مرحله C سختتر است.
فاز D
اگر تحلیل ما درست باشد، در این فاز بالاخره خریداران بر فروشندگان غلبه میکنند. نشانههای آغاز صعود قیمت را میتوان در دو الگو دید: نخست، افزایش قیمت (SOS) همراه با افزایش حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش، و دوم، پولبکهای بعد از آن (LPS) که با کاهش حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش همراه است. در فاز D، قیمت حداقل تا بالای محدوده معاملاتی بالا میرود. به طور کلی، نقاط LPS در این مرحله فرصتهای خوبی برای شروع خرید یا افزایش حجم خرید هستند.
فاز E
فاز E زمانی است که سهام از محدوده رِنج خارج میشود. تقاضا قوی است و همه میبینند که قیمت در حال افزایش است. هر گونه واکنش، مانند افتهای کوچک قیمت، معمولاً مدت زیادی دوام نمیآورد. در طول فاز E، سرمایهگذاران بزرگ ممکن است سهام بیشتری بخرند (انباشت مجدد) و برخی را برای سود بفروشند. این اقدامات میتواند به بالا بردن قیمت کمک کند. این لحظههای خرید و فروش مانند پلههایی به سمت قیمتهای بالاتر است.
فاز توزیع در الگوی وایکوف
پس از بررسی و شرح فاز انباشت، حال به درک و توضیح فاز توزیع میپردازیم و به ترتیب رویدادها و مراحل آن را بازگو میکنیم. همانطور که در شماتیک زیر مشاهده میکنید، رویدادهای فاز توزیع شباهت بسیاری به رویدادهای فاز انباشت دارد و در برخی فقط نام آنها متفاوت است و در جهت مخالف قرار دارند. در ادامه به توضیح رویدادها و مراحل فاز توزیع میپردازیم.
عرضه اولیه (Preliminary Supply-PSY)
پس از یک دوره رشد قابل توجه قیمت، سرمایهگذاران بزرگ شروع به فروش سهام خود در حجم بالا میکنند. در این زمان، حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش زیاد میشود که نشان میدهد احتمال دارد روند قیمت تغییر کند.
اوج خرید (Buying Climax-BC)
اوج خرید زمانی رخ میدهد که حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش به شدت بالا میرود و نشان میدهد که خرید بسیار زیادی در جریان است. این اتفاق معمولاً زمانی میافتد که همزمان با رسیدن قیمتها به اوج، مردم عادی با هیجان زیاد شروع به خرید میکنند. از آنجا که سرمایهگذاران بزرگ برای فروش سهام خود بدون پایین آوردن قیمت، به خریداران زیادی نیاز دارند، معمولاً BC همراه با خبرهای خوب مثل گزارشهای سود عالی رخ میدهد.
واکنش خودکار (Automatic Reaction-AR)
پس از رویداد اوج خرید، سفارشات خرید به طور قابل توجهی کاهش مییابد، اما عرضه سنگین بازیگران بزرگ همچنان ادامه مییابد و اینگونه AR رخ میدهد. مرز پایین تریدینگ رِنج فاز توزیع، تا حدی میزان این واکنش خودکار را مشخص میکند.
آزمایش ثانویه (Secondary Test-ST)
آزمایش ثانویه (ST)، مثل فاز انباشت، زمانی است که قیمت به منطقه اوج خرید (BC) برمیگردد تا وضعیت خرید و فروش را بررسی کند. برای تأیید این که روند برگشته، باید فروش از خرید بیشتر شود. در طول ST، هر چه قیمت به منطقه مقاومت BC نزدیکتر میشود، حجم معاملات و فاصله قیمت خرید و فروش معمولاً کمتر میشود.
گاهی ST به شکل «آپ تراست» یا UT رخ میدهد، یعنی قیمت برای مدت کوتاهی از محدوده مقاومتی بالاتر میرود، اما نمیتواند آنجا بماند و سریع برمیگردد و به محدوده معاملاتی قبلی باز میگردد. پس از یک UT، قیمت معمولاً تا کف محدوده معاملاتی پایین میآید.
نشانه ضعف (Sign Of Weakness-SOW)
نشانه ضعف (SOW) زمانی رخ میدهد که روند قیمت سهام به سمت پایین یا درست زیر مرز پایینتر تریدینگ رِنج حرکت میکند که اغلب با افزایش اسپرد و حجم همراه است. این نشاندهنده تغییر در کنترل از تقاضا به عرضه است که اغلب ضعف در حرکت قیمت سهام را شاهد هستیم.
آخرین نقطه عرضه (Last Point Of Supply-LPSY)
این مفهوم نشان میدهد که وقتی پس از تست حمایت روی نشانه ضعف (SOW)، یک رالی ضعیف با محدوده قیمتی باریک بوجود میآید، نشاندهنده تلاش بازار برای حرکت بالاتر است. عرضه قوی، تقاضای کم یا هر دو ممکن است مقصر ناتوانی این بازار در بهبود باشند. قبل از اینکه روند نزولی به طور جدی شروع شود، LPSYها پایان چرخه تقاضا و موج توزیع نهایی بازیگران بزرگ را نشان میدهند.
سنجش توزیع (Upthrust After Distribution-UTAD)
همانطور که در فاز انباشت فنرها برای سنجش وضعیت بازار به کار میروند، در این مرحله UTADها همین نقش را برای سنجش توزیع دارند. این اتفاق معمولاً زمانی رخ میدهد که قیمت از محدوده مقاومتی بالاتر میرود و میزان تقاضای جدید را آزمایش میکند. گرچه UTADها همیشه اتفاق نمیافتند، اما وقتی رخ میدهند، مانند فنرها واکنش قیمت سریع و ناگهانی است. در برخی نمودارهای فاز توزیع میتوانیم UTAD را ببینیم، اما در برخی دیگر (مثل نموداری که در ادامه میبینید) این الگو وجود ندارد.
در انتها، فازهای مختلف شماتیک توزیع در الگوی وایکوف را شرح میدهیم که عبارتند از:
فاز A
در شماتیک توزیع وایکوف، فاز A پایان روند صعودی قبلی را نشان میدهد. تقاضا تا این لحظه بر بازار مسلط بوده است و عرضه اولیه (PSY) و اوج خرید (BC) اولین نشانههای قابل توجه ورود عرضه به بازار هستند. به دنبال این اتفاقات، ناحیه اوج خرید معمولاً تحت یک آزمایش ثانویه (ST)، اغلب در حجم کمتر و بدنبال آن یک واکنش خودکار (AR) قرار میگیرد.
فاز B
فاز B یک مرحله برنامهریزی شده است که هدف آن آمادهسازی برای کاهش قیمت در آینده است. در این مرحله، سرمایهگذاران بزرگ و نهادها تلاش میکنند داراییهای خود را کم کنند و پوزیشن شورت بگیرند. اصول این فاز شبیه به فاز B در دوره انباشت است، با این تفاوت مهم که این بار سرمایهگذاران بزرگ به جای خرید، بیشتر میفروشند تا تقاضای باقیمانده را تمام کنند. این تغییر رویکرد را میتوان از افزایش فاصله قیمت خرید و فروش و حجم معاملات در مسیر نزولی تشخیص داد که معمولاً با نشانههای ضعف (SOW) همراه است.
فاز C
فاز C در توزیع را میتوان با یک یا چند آپ تراست (UT) یا UTAD شناسایی کرد. در این مرحله، قیمت از محدوده مقاومتی بالاتر میرود اما سریع برمیگردد و به محدوده قبلی باز میگردد. این حرکت نشان میدهد که میزان تقاضای باقیمانده در حال سنجش است.
این الگو همچنین مثل یک تله گاوی عمل میکند و معاملهگران کوچک را فریب میدهد تا فکر کنند روند صعودی ادامه خواهد داشت. سرمایهگذاران بزرگ ممکن است از UT یا UTAD برای گمراه کردن مردم عادی درباره جهت بازار استفاده کنند تا بتوانند سهام خود را به آنها بفروشند. همچنین این حرکت میتواند باعث شود معاملهگران کوچکی که پوزیشن فروش دارند، ضرر کنند و مجبور شوند با فعال شدن حد ضررشان از بازار خارج شوند.
فاز D
در فاز D، آخرین نشانههای خرید در بازار دیده میشود. در این مرحله، قیمت به سمت ناحیه حمایتی محدوده معاملاتی حرکت میکند. وقتی قیمت یا از سطح حمایت پایینتر میرود، یا پس از یک UT یا UTAD به زیر میانه محدوده معاملاتی میافتد، نشان میدهد که فروشندگان کاملاً بر خریداران غلبه کردهاند.
در این فاز معمولاً چند پولبک ضعیف (LPSY) رخ میدهد که فرصتهای بسیار خوبی برای شروع یا افزایش پوزیشنهای فروش هستند.
فاز E
فاز E کاهش قیمت سهام را نشان میدهد، جایی که فروشندگان کنترل را به دست میگیرند و قیمت از محدوده معاملاتی پایینتر میرود. پس از شکسته شدن سطح حمایت و فروش سنگین، معمولاً یک رشد کوتاه و ضعیف تا نزدیکی سطح حمایت شکسته شده رخ میدهد و سپس دوباره روند نزولی ادامه مییابد.
در این مرحله نزولی، پولبکها ضعیف هستند و معاملهگرانی که پوزیشن فروش دارند، میتوانند از این پولبکها برای تنظیم حد ضرر معاملات خود استفاده کنند.
سوالات متداول
روشی برای شناسایی رفتار سرمایهگذاران بزرگ و تشخیص مراحل انباشت و توزیع در بازار است که به ما کمک میکند همسو با آنها معامله کنیم.
در فاز انباشت، سرمایهگذاران بزرگ در قیمتهای پایین جمعآوری میکنند، اما در فاز توزیع، داراییهای خود را در قیمتهای بالا به مردم عادی میفروشند.
نمادی از سرمایهگذاران بزرگ است که پشت صحنه با برنامهریزی دقیق عمل میکنند و حرکت قیمت را کنترل میکنند.
با شناسایی آخرین نقطه حمایتی (LPS) در فاز انباشت برای خرید و آخرین نقطه عرضه (LPSY) در فاز توزیع برای فروش.
حجم معاملات نشان میدهد که آیا حرکت قیمت واقعی است یا نه و کمک میکند فعالیت سرمایهگذاران بزرگ را تشخیص دهیم.
جمع بندی
ریچارد وایکوف، از پیشگامان تحلیل تکنیکال که حدود صد سال پیش زندگی میکرد، دیدگاههای بسیار ارزشمندی درباره معاملهگری ارائه داد که به او و شاگردانش کمک کرد سودهای زیادی کسب کنند.
آموزههای او تا امروز باقی مانده و دانشجویان زیادی در سراسر دنیا با روش او کار میکنند. روش او شامل ایدههایی از دیگر بزرگان تحلیل تکنیکال مانند رالف الیوت (صاحب نظریه امواج الیوت) نیز بود. بازارها چرخههای مشخصی دارند و نظریه وایکوف راهی ساده و منطقی برای دیدن این چرخهها ارائه میدهد.
با اینکه الگوهای نمودار در مراحل انباشت و توزیع بهندرت دقیقاً مثل هم هستند، اما منطق هر مرحله هنگام تحلیل نمودارها کاملاً قابل درک است. اگر روش وایکوف را با تحلیل عرضه و تقاضا ترکیب کنید، به یک مزیت رقابتی مهم در بازار دست پیدا میکنید.