احتمالاً شما هم وقتی اخبار مربوط به «مصادره ارزهای دیجیتال از سوی نهادهای قانونی» را میشنوید، با خود میگویید چگونه میتوان ارزهای دیجیتال را مصادره کرد؟
تصور همه ما از ماهیت غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال این است که هیچکس نمیتواند این ارزها را کنترل یا مصادره کند؛ اما در حقیقت خبرهایی که از مصادره ارزهای دیجیتال میشنویم شایعه نیستند و این اتفاق واقعاً در جهان میافتد.
یکی از تازهترین این خبرها مربوط به انگلستان است. پلیس انگلستان اخیراً در تاریخ ۱۳ ژوییه (۲۲ تیر)، ۱۸۰ میلیون پوند دیگر از ارزهای دیجیتال را مصادره کرد. به همین بهانه، وبسایت The Block مصاحبهای را با کارشناسان مربوطه انجام داده و از آنها درمورد نحوه دقیق توقیف چنین مبالغ گستردهای پرسوجو کرده است.
در ادامه، گزارش این مصاحبه را میخوانید:
ارزهای دیجیتال؛ داراییهای قابلتوقیف یا غیرقابلتوقیف؟
در ماه ژوییه، اخباری مبنی بر کشف و ضبط ۱۸۰ میلیون پوند ارز دیجیتال از سوی پلیس متروپولیتن (Metropolitan) انگلستان منتشر شد. این در حالی است که تنها چند هفته پیش از آن، ۱۱۴ میلیون پوند ارز دیجیتال دیگر هم از سوی پلیس این کشور توقیف شده بود. شاید اکنون زمان مناسبی باشد تا چگونگی عملکرد نهادهای قانونی را برای مصادره چنین مبالغی از ارزهای دیجیتال بررسی کنیم.
یکی از ویژگیهای مثبتی که طرفداران و دارندگان ارزهای دیجیتال همواره به آن میبالند و از آن صحبت میکنند، غیرقابلتوقیف بودن داراییهایشان است.
رایان رادلوف (Ryan Radloff)، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال Choice by Kingdom Trust در یکی از مصاحبههای اخیر خود بهوضوح همین طرز تفکر را افشا کرده است. او گفت:
من شخصاً بیت کوینهای آزاد [غیرامانی] خودم را دارم. من بیت کوینهای چندامضایی خودم را دارم. حالا شما بیایید و سعی کنید که آن را از من بگیرید. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید آنها را از دست من بیرون بیاورید. فرقی نمیکند که کل این سیستم از کار بیفتد یا نه؛ من بیت کوینهای خودم را دارم و شما هم نمیتوانید کاری برخلاف این انجام دهید.
با وجود چنین تصوراتی، خیلی جالب است که حالا میبینیم پلیس توانسته چنین مبالغ هنگفتی را از مجرمان مصادره کند. نهتنها در انگلیس، بلکه در سراسر جهان هم چنین توقیفهایی در حال انجام است.
مقامات کره جنوبی در اواخر ماه ژوئن ۴۷ میلیون دلار بیت کوین کشف و ضبط کردند. در اوایل همان ماه، اداره تحقیقات فدرال آمریکا توانست ۲.۳ میلیون دلار بیت کوین را که به هکرهای کولونیال پایپ لاین (Colonial Pipeline) پرداخت شده بود، پس بگیرد.
واقعیت این است که اگر مجرمانی که با ارزهای دیجیتال معامله میکنند مورد تعقیب قضایی قرار گیرند، دارایی دیجیتال آنها هم اغلب بهاندازه سایر داراییهای غیردیجیتال مانند جواهرات و پول نقد آسیبپذیر و قابلتوقیف خواهد بود.
البته اینها به این معنا نیست که نهادهای قانونی برای پیگیری و توقیف داراییهای دیجیتال، با هیچ چالشی روبهرو نمیشوند؛ نهادهای قانونی برای توقیف ارزهای دیجیتال با مشکلاتی مواجه هستند که مختص این ارزهاست و از ماهیت ذاتی آنها نشئت میگیرد. برای درک بهتر این مسئله، بهتر است که با انواع روشهای توقیف ارزهای دیجیتال آشنا شویم و هریک از آنها را بررسی کنیم.
روشهای مصادره داراییهای دیجیتال
بهعقیده برخی از کارشناسان، استفاده از واژه «توقیف» برای ارزهای دیجیتال، کمی گمراهکننده است.
آیدان لارکین (Aidan Larkin)، بازپرس سابق جنایی، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت بازیابی دارایی Asset Reality که در حوزه ارزهای دیجیتال هم متخصص است، در این خصوص توضیح میدهد که آنچه در اینگونه موارد کشف و ضبط میشود، ارز دیجیتال نیست؛ بلکه ابزار کنترل آنهاست. او در این رابطه میگوید:
شما در واقع بیت کوین را توقیف نمیکنید. بیت کوین در بلاک چین قرار دارد؛ بیت کوین یک نرمافزار و یک کد است. آنچه شما توقیف میکنید، کلید خصوصی یا ابزار کنترل و دسترسی به آن دارایی است.
لارکین ادامه میدهد:
برخی افراد توقیف داراییهای دیجیتال را به توقیف زمین و املاک از سوی دولت تشبیه میکنند. شما واقعاً ساختمان را توقیف نمیکنید؛ اما قفل درهای آن را عوض میکنید، یا حکم مصادره را برای زمین دریافت میکنید تا کسی نتواند آن را معامله کند یا بفروشد.
زیهاو ژو (Zihao Xu)، مدیر شرکت سرمایهگذاری اکتاپوس ونچرز (Octopus Ventures) که سرمایهگذار شرکت تحلیل بلاک چین الیپتیک (Elliptic) هم هست، با اشاره به صحنهای از فیلم «در جستجوی خوشبختی» سعی کرده تفاوت بین توقیف ارزهای دیجیتال و توقیف پول نقد را توضیح دهد.
کریس گاردنر (Chris Gardner)، شخصیتی که ویل اسمیت (Will Smith) ایفای نقش آن را بر عهده داشت، در قسمتی از فیلم متوجه میشود که سرویس درآمد داخلی ایالات متحده (IRS)، ۶۰۰ دلار مالیات پرداختنشده را از حساب بانکی او برداشت کرده است.
ژو در این باره میگوید:
این همان اتفاقی است که هیچوقت برای ارزهای دیجیتال رخ نمیدهد. این همان تفاوت بزرگ است. ارز دیجیتال نمیتواند بهناگاه از حساب شما محو شود و به آدرس دیگری منتقل شود؛ اما آنچه سازمانها میتوانند انجام دهند، ردیابی دارایی است. آنها با ردیابی متوجه میشوند که فرد موردنظرشان شما هستید؛ سپس لپتاپتان را توقیف میکنند و شما را وادار به افشای کلید خصوصیتان میکنند.
پلیس با هدف ردیابی ارزهای دیجیتال، با شرکتهای تجزیه و تحلیل بلاک چینی مانند الیپتیک و چینالیسیس (Chainalysis) همکاری میکند.
گراهام مکنالتی (Graham McNulty)، معاون کمیسر پلیس متروپولیتن در بیانیه خود با اعلام توقیف این ارزهای دیجیتال و معرفی آن بهعنوان بخشی از تحقیقات مستمر در مبارزه با پولشویی بینالمللی گفت:
افسران و واحدهای متخصص و آموزشدیده با وجود تلاشهای مستمر مجرمان برای پنهانکردن این داراییها، موفق به ردیابی آنها شدهاند.
ژو دراینباره میگوید که بهدستآوردن کلیدهای خصوصی (که برای کنترل ارزهای دیجیتال استفاده میشوند)، «سخت ترین مرحله» فرایند توقیف است.
البته این کار به کمترین میزان عملیات فنی هم احتیاج دارد.
تصاحب کلید خصوصی
لاركین دو سناریوی مختلف را كه پلیس هنگام تلاش برای توقیف ارزهای دیجیتال با آنها مواجه میشود، توصیف کرده است.
سناریوی اول و سادهتر، حالتی است که پلیس شواهد مربوط به فعالیتهای غیرقانونی مرتبط با ارزهای دیجیتال را جمعآوری کرده و متوجه شده که مجرمان تحتپیگیری، در یک صرافی شناختهشده فعال هستند و معاملات خود را در آن انجام دهند. لارکین در این خصوص میگوید:
این سناریو هیچ تفاوتی با پیداکردن فاکتور یک صندوق امانات در هاتون گاردن (Haton Graden) ندارد. ما با شخص ثالثی (صرافی متمرکز) که دارایی را در اختیار دارد تماس میگیریم، حکم دادگاه را دریافت میکنیم و حکم تعلیق یا توقف فعالیت شخص ثالث را صادر میکنیم. شخص ثالث هم معمولاً از دستورالعملهای قانونی تبعیت میکند و برای انتقال مالکیت داراییهای دیجیتال به حسابی که در کنترل نهادهای قانونی است اقدام میکند و یا امکان دسترسی نهاد قانونی به داراییهای دیجیتال را فراهم میکند.
سناریوی دوم پیچیدهتر از سناریوی اول است. در این سناریو، مجرم ارزهای دیجیتال را در کیف پول سختافزاری خصوصی خود ذخیره کرده است. در این حالت، دسترسی به دارایی دیجیتال کاملاً محدود شده و منوط به داشتن عبارات بازیابی است.
عبارات بازیابی (Backup phrase) شامل فهرستی از کلمات با یک ترتیب خاص است. این کلمات تمام آن چیزی هستند که برای بازیابی یک کیف پول موردنیاز است.
پلیس متروپولیتن در هیچ گزارش و اخباری نحوه عملکرد خود را در توقیف ۱۸۰ میلیون پوندی که در ۱۳ ژوییه انجام شد، فاش نکرده است؛ اما یک منبع موثق به وبسایت The Block گزارش داده که این فرایند با دستیابی پلیس به کلیدهای خصوصی انجام شده است.
بنابراین این احتمال وجود دارد که داراییهای دیجیتال، در کیف پول خصوصی نگهداری شده باشند و پلیس به این کیف پول دسترسی پیدا کرده باشد. همین فرد افزود که داراییهای توقیفشده، به کیف پول تحتکنترل نهادهای قانونی منتقل شده است.
در ماه ژانویه بود که پلیس انگلیس برای محافظت از ارزهای دیجیتال مصادرهشده، همکاری خود را با کوماینو (Kumaino) که یک پلتفرم ارائهدهنده خدمات امانی ارزهای دیجیتال است و از سوی بانک ژاپنی نومورا (Nomura) حمایت میشود، آغاز کرد.
آماندا ویک (Amanda Wick)، رئیس امور حقوقی چینالیسیس و مشاور ارشد سیاسی در شبکه مبارزه با جرایم مالی (FinCEN) میگوید روشهایی برای دستیابی به کیف پولهای سختافزاری وجود دارد. یکی از این روشها، «همکاری یک شخص با پلیس و ارائه اطلاعات لازم» است و روش دیگر، فرایندهای قانونی است که به پلیس اجازه میدهد گوشی یا لپتاپ اشخاص را بگردد و کلیدهای خصوصی را در آنها جستجو کند.
او در این رابطه میگوید:
مجرمان برای پنهانکردن ارزهای دیجیتال خود، از همان تکنیکهایی استفاده میکنند که تا پیش از این برای پنهانکردن ارزهای فیات استفاده میکردند. هنگامی که در نهادهای قانونی مسئول بودم، عبارات بازیابی را در خانه مردم پیدا میکردیم.
اهمیت عملکرد سریع در یافتن کلیدهای خصوصی و کیف پول ارزهای دیجیتال، باعث فشار بر نهادهای قانونی شده است. او در این خصوص میگوید:
ما بارها با مواردی مواجه شدهایم که پلیس عبارات بازیابی را ضبط کرده، اما فرد دیگری که با متهم همدست بوده هم یک نسخه از کلید خصوصی یا عبارت بازیابی را در اختیار داشته است. در همان مدتزمانی که پلیس در حال طیکردن مراحل توقیف و بازداشت بوده، این شخص وارد کیف پول شده و یک کلید جدید تولید کرده و داراییها را بهجای دیگری منتقل کرده است. بنابراین مهمترین چیزی که ما در حال حاضر با نهادهای دولتی روی آن کار میکنیم، این است که در لحظهای که در صحنه حضور داریم بتوانیم داراییها را منتقل کنیم.
اگر پلیس بدشانس باشد و نتواند ابزار دسترسی سریع به کیف پولهای سختافزاری را پیدا کند، احتمال بازیابی ارزهای غیرقانونی مشکل میشود.
یکی از مثالهایی که میتوان در این خصوص به آن اشاره کرد، فردی به نام کلیفتون کالینز (Clifton Collins) است. او یک فروشنده موادمخدر در ایرلند بود که ادعا میکند دسترسی خود را به ۴۶ میلیون پوند (تقریباً ۶۴ میلیون دلار) از دست داده است.
کلیفتون مدعی است که پس از چاپ عبارات بازیابی بر روی یک کاغذ A۴، آنها را در محفظه آلومینیومی چوب ماهیگیری خود پنهان کرده است. او در اوایل سال ۲۰۱۷ دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد. بهادعای کلیفتون، در همان زمان صاحبخانه او خانهاش را تخلیه کرده، محفظه حاوی کلید خصوصی او را در سطل زباله انداخته و گم کرده است.
ویک در همین راستا میگوید:
مجریان قانون باید این فناوری را درک کنند و به همین دلیل است که آموزش در این زمینه تا این حد مهم است. ما داستانهای وحشتناکی را درمورد برخی از مأموران قانون میشنویم که بهسادگی از کنار کدهای QR عبور می کنند؛ کدهایی که میتوانند حاوی میلیونها دلار پول باشند و آنها حتی فکرش را هم نمیکنند که شاید این کدها، ارز دیجیتال باشند.
بهنظر میرسد پلیس و نهادهای قانونی، برای پشتسر گذاشتن چالشهای فنی مربوط به حوزه جرایم ارزهای دیجیتال، بیش از هر چیز آموزش به افراد را در دستورکار خود قرار خواهند داد.