چندی پیش گروه تحقیقات صرافی بیتمکس (Bitmex) یک مقاله بسیار جامع درباره رپیل به انتشار رساند که قطعا برای تمام افرادی که روی ریپل سرمایهگذاری کردهاند یا قصد سرمایهگذاری دارند، خواندن آن خالی از لطف نیست. در ادامه ترجمه کامل این مقاله را میخوانید. وبسایت انتخاب صرفا این مقاله را ترجمه کرده و محتوای آن را رد یا تایید نمیکند.
چکیده
در مقالهای که پیش رویتان است، ابتدا بهصورت مختصر به بررسی و شرح تاریخچه ریپل پرداخته و به جدالهایی که میان بنیانگذاران و شرکتهای سهامدار که معمولاً بر سر کنترل توکن های XRP بوده، اشاره میکنیم. سپس بخشهای مختلف فناوری پشت ریپل را برای شما میشکافیم. بر طبق نتیجهگیری ما، به نظر میرسد که مکانیزم اجماع توزیعشده در ریپل بهمنظور هدف مفیدی پیش نمیرود؛ چراکه رفتار پیشفرض گرهها (nodeها)ی ریپل بهگونهای است که کنترل کامل دفترکل را به وبسایت ریپل (Ripple.com) ارجاع میدهد. در نتیجه و ازنقطهنظر تکنیکی و فنی اینطور به نظر میرسد که ریپل بهمانند ارزهای دیگری مثل بیت کوین یا اتریوم از ویژگیهایی که یک توکن ارزهای دیجیتال باید آنها را دارا باشد، برخوردار نیست.
مقدمه
چهارم ژانویه ۲۰۱۸، هر واحد ریپل (XRP)، به قیمتی معادل ۳.۳۱ دلار رسید. این یعنی چیزی در حدود ۵۱,۷۰۹ درصد رشد قیمت از ابتدای سال ۲۰۱۷. با رسیدن به این قیمت، حجم بازار ریپل به ۳۳۱ میلیارد دلار صعود کرد و به نزدیکی غولهایی نظیر گوگل، اپل، فیسبوک، علیبابا و آمازون رسید. نامهایی که در صدر فهرست بزرگترین شرکتهای دنیا قرار دارند. بر اساس اعلام مجله «فوربس»، «کریس لارسن»، مدیر اجرایی ریپل، هفده درصد از سهام ریپل را در اختیار دارد و این یعنی چیزی در حدود ۵.۱۹ میلیارد واحد XRP. رقمی که در اوج قیمت ریپل معادل پنجاه میلیارد دلار تخمین زده میشود. با این حساب میتوان گفت که لارسن یکی از ثروتمندترین افراد دنیاست. علیرغم ارزش بالای ریپل در بازار، به نظر میرسد که بسیاری از دارندگان توکن های ریپل، آشنایی چندانی با تاریخچه و فناوری پشت آن ندارند. در ادامه قصد داریم به بررسی اجمالی از تاریخچه ریپل پرداخته و برخی از بسترهای فنی آن را به زیر ذرهبین ببریم.
تاریخچه ریپل
ریپل پی (RipplePay)
از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲
«رایان فوجر» (Ryan Fugger)، در سال ۲۰۰۴ یعنی چهار سال قبل از ظهور بیت کوین، شرکتی را بنا نهاد که ریپلپی نام داشت. ایده اصلی پشت ریپل پی، پروتکلی همتا به همتا از یک شبکه قابلاطمینان بود که با رویکردی اقتصادی میتوانست جایگزین بانکها شود.
ارکان تئوری اصلی ریپل پی به شرح زیر بود:
۱- تمام کاری که بانکها انجام میدهند، دریافت وام است. سرمایههای دریافتی بانکها، قروضی است که از طرف مشتریها به بانکها پرداخت میشود.
۲- پرداختی که «باب» به «آلیس» در یک سیستم سنتی بانکداری انجام میشود، درواقع باعث بهروزرسانی ماندهحساب آنها در بانک خواهد شد. در اینجا قرض باب به بانک مقدار اندکی کاهشیافته و از طرف دیگر قرض آلیس به مقدار کمی بیشتر خواهد شد.
۳- ریپل پی به دنبال جایگزینی بانکهاست. این کار بهوسیله ایجاد شبکهای مورد اعتماد و همتا به همتا صورت میگیرد که در آن هر فرد میتواند بهصورت مستقل به دیگران وام دهد و تغییراتی که در این قروض ایجاد میشوند، امکان انجام پرداختها را مهیا میکند.
۴- سپس پرداختها باعث بهروزرسانی مانده قروض آنها خواهد شد. بدین ترتیب سیستم این امکان را پیدا میکند که رابطهای میان اعطاکننده و دریافتکننده بیابد.
ساختار شبکه ریپل بیشباهت به ایده پشت «شبکه لایتنینگ» بیت کوین نیست. بنا بر عقیده ما (بیتمکس)، مدل ریپل از ثبات خوبی برخوردار نیست و شبکههای مورد اطمینان را نمیتوان قابلاتکا دانست. از همین رو نمیتوان از نظر کارآمدی آن را تائید کرد. این سیستم یا در نهایت شبیه به تعداد کمی از بانکهای بزرگ متمرکز خواهد شد و نسبت به سیستمهای موجود تفاوت چندانی نخواهد داشت یا طبق پیشفرضهای از پیش تعیین شده، قابلاتکا بهحساب خواهد آمد. گرچه، سیستم فعلی ریپل با ایده اصلی آن فاصله بسیار دارد.
در ابتدای سال ۲۰۱۱، (زمانی که ریپل هنوز به هیچ موفقیتی دست نیافته بود)، بیت کوین در حال جلب توجهات بسیاری بود و این مسئله سبب شد که نظر ریپل را نیز با خود معطوف کند. اینطور به نظر میرسید که ریپل، خود را با بیت کوین همسو میدید. بنا بر برخی از دلایل، بیت کوین در جایی که ریپل با شکست روبهرو شد، به موفقیت دست پیدا کرده بود. اینطور که به نظر میرسید که ساخت شبکهی پرداخت بهصورت همتا به همتا توسط بیت کوین، از نمونههای ارائهشده توسط ریپل بهتر و کارآمدتر بود. در ماه می سال ۲۰۱۱، «جد مک کالب» (Jed McCaleb)، یکی از حامیان ابتدایی بیت کوین به تیم ریپل ملحق میشود. دلیل پیوستن مک کالب به تیم ریپل را میتوان رفع برخی از مشکلاتی دانست که به آنها اشاره کردیم.
مک کالب در سال ۲۰۱۰، صرافی مشهور «ام تی گاکس» (Mt Gox) را پایهگذار کرد و در مارس ۲۰۱۱، آن را به «مارک کارپلس» فروخت. طبق بررسیها و تفسیرهای «کیم نلسون» از WizSec، پلتفرم ام تی گاکس در زمان فروش در ورشکستی قرار داشت و در پرداخت مبلغی معادل هشتاد هزار بیت کوین (پنجاه هزار دلار) با مشکلاتی روبهرو شده بود. کمی بعد از این اتفاق بود که رایان فاجر، افسار پروژه ریپل را بهدست مک کالب سپرد.
تغییر نام ریپل به اوپن کوین (OpenCoin)
سپتامبر سال ۲۰۱۲ تا سپتامبر سال ۲۰۱۴
در سال ۲۰۱۲، مک کالب، کریس لارسن را استخدام کرد و وی تا به امروز مدیریت اجرایی این شرکت را بر عهده دارد. در وبسایت فعلی ریپل از لارسن بهعنوان یکی از بنیانگذاران ریپل یاد شده است. با پیوستن لارسن به تیم، دوران جدیدی در تاریخ ریپل شروع شد که با عنوان اوپن کوین از آن نامبرده میشود. اوپن کوین اولین تغییر نام از سه تغییر نامی است که شرکت تابهحال تجربه کرده است. لارسن که پیشتر مدیرعاملی E-Loan را بر عهده داشت و از بنیانگذاران آن در سال ۱۹۹۶ نیز بهحساب میآید، E-Loan را در اوج حباب تکنولوژی و در سال ۱۹۹۹، وارد بازار بورس کرد و سپس در سال ۲۰۰۵ آن را به شرکت Banco Popular فروخت. پسازآن بود که لارسن پلتفرمی همتا به همتا با عنوان Prosper Marketplace را ایجاد نمود که مخصوص اعطای وام بود. وی در سال ۲۰۱۲ بهمنظور پیوستن به ریپل، از Prosper Marketplace خارج شد.
بهمنظور بیان ابعاد موفقیت بیت کوین، ریپل در آن زمان اجازه انجام پرداختها با بیت کوین را نیز داد و از آن بهعنوان یک روش برای تسویهحساب استفاده کرد. این زمان مصادف شده بود با عرضه ساختاری با عنوان Ripple Gateway. جامعه ریپل به این نتیجه رسیده بود که ساختار همتا به همتا کارآمد نیست، چراکه کاربران عادی تمایلی نسبت به اعتماد به طرفین نشان نمیدهند و در صورت نبود چنین اعتمادی، پرداختی نیز در شبکه صورت نمیگیرد. بهمنظور حل این مشکل، ریپل تصمیم گرفت که درگاههایی ایجاد نماید. این درگاهها را کسبوکارهای بزرگی شکل میدادند که بسیاری از کاربران بتوانند به آنها اعتماد کنند. به عقیده برخی این مسئله نوعی رخنه بهحساب میآید و آن را سیستمی هیبریدی از بانکداری سنتی و شبکه همتا به همتا میدانستند.
اواخر سال ۲۰۱۲، اوپن کوین، پیشنهاد شرکت ریپل کامینیوکیشنز (Ripple Communications) مبنی بر استفاده از نام «ریپل کارت» (Ripple Card) را رد کرد. شرکت ریپل کامینیوکیشنز مدتها بود که روی شبکه ریپل کار میکرد. این مسئله را میتوان توضیحی بر آغاز تغییر رویکردهای شرکت بهحساب آورد. تمایل به بکار گیری قوانین، بهمنظور حمایت و حفاظت از شرکت و همچنین تغییر در استراتژی برای تمرکز هر چه بیشتر بر روی برند ریپل، از جمله این تغییرات بود.
در اکتبر سال ۲۰۱۲، «جسی پاول»، بنیانگذار و مدیرعامل صرافی «کراکن» (Kraken)، و یکی از دوستان صمیمی مک کالب نیز بود، از اولین سرمایهگذاران ریپل بود. به عقیده برخی این سرمایهگذاری ارزشی معادل دویست هزار دلار داشت. «راجر ور» (Roger Ver) نیز بهعنوان یکی از اولین سرمایهگذاران ریپل شناخته میشود. بر طبق اظهارات برخی، ور حتی پیش از اینکه خالقان ریپل بدانند طرحشان چه هدفی را دنبال میکند، بر روی آن سرمایهگذاری کرده بود.
عرضه توکن XRP – ژانویه سال ۲۰۱۳
ریپل توکن های خود را با عنوان XRP در ژانویه سال ۲۰۱۳ عرضه نمود. بهمانند بیت کوین، XRP نیز بر پایه یک زنجیره عمومی و امضاهای رمزنگاریشده ایجاد شده است. از همین رو به یک شبکه اولیه که بر پایه اعتمادسازی بنا شده یا هرگونه درگاهی نیاز ندارد. XRP میتواند بهصورت مستقیم از یک کاربر به کاربر دیگر منتقل شود و انتقال آنها نیازی به درگاه نداشته و بدون خطراتی که طرفین معامله را تهدید میکند، انجام میشود. این روش، همان روشی است که برای تمام ارزها ازجمله دلار آمریکا بر روی شبکه ریپل استفاده میشده. شاید قصد ریپل از ایجاد XRP، برقراری ارتباط میان ساختار شبکه اعتمادسازی برای پرداختهایی باشد که بر پایه دلار آمریکا صورت میگیرند. پرداخت کارمزد تراکنشها را میتوان یکی از این اهداف احتمالی دانست. طبق برنامههای این شرکت، چیزی در حدود صد میلیارد XRP میان کاربران توزیع خواهند شد. به عقیده برخی این کار، نوعی پیشگیری از افزایش قیمتهای ناگهانی و غیرمنطقی در XRP بوده. منتقدین ریپل نیز بر این عقیدهاند که وجود توکن های XRP در شبکه ضرورت چندانی ندارد.
در آوریل سال ۲۰۱۳، اوپن کوین توانست از شرکتها و افرادی نظیر: «گوگل ونچرز»، «اندرسن هورویتز»، IDG Capital Partners، FF Angels، «لایت اسپید»، «بیت کوین اپرتونیتی فاند» و «وست ونچرز»، بودجهای یک و نیم میلیون دلاری دریافت کند. این تأمین سرمایه اولین بخش از چندین بخش تأمین سرمایهای بود که موجب جلبتوجه بسیاری از شرکتهای بزرگ در زمینه سرمایهگذاری شد.
بین ژوئن سال ۲۰۱۳ تا می سال ۲۰۱۴ بحث جدایی جد مک کالب از ریپل مطرح شد. این مسئله در ماه می سال ۲۰۱۴ موجب بالا گرفتن بحثها در جامعه ریپل شد. بعدها و طی بیانیهای که توسط شرکت ریپل منتشر شد، اعلام شد که وی با روی کار آمدن «استفان توماس» بهجای او در مقام مسئول بخش تکنولوژی شرکت، از این تیم جدا شد. توماس در مارس سال ۲۰۱۱ وبسایت We Use Coins را بنا نهاد و در همان سال نیز ویدیو «بیت کوین چیست؟» را در وبسایت یوتیوب منتشر نمود.
بنا بر شواهد مک کالب در ارتباط با رویکردهای اتخاذ شده توسط لارسن، اختلافنظر داشت و از همین رو فشارها بر وی نسبت به خروج از تیم بیشتر شده بود. بعدها و در سال ۲۰۱۴، ازآنجهت که حمایت بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری را پشت خود میدید، به سمت سرمایهگذاری در پروژه «استلار» رفت.
تغییر نام به «ریپل لبز» (Ripple Labs)- سپتامبر سال ۲۰۱۳ تا اکتبر سال ۲۰۱۵
در سپتامبر سال ۲۰۱۳، اوپن کوین به ریپل لبز تغییر نام داد.
فوریه سال ۲۰۱۴، ریپل از قابلیتی پردهبرداری کرد که «مسدود کردن ماندهحساب» نام داشت. این قابلیت در آگوست همان سال به بهرهبرداری رسید. بر اساس این قابلیت، درگاههای ریپل قادر بودند تا سکههای موجود در درگاهها را بدون در نظر گرفتن امضاهای معتبر برای تراکنشها، مسدود یا حتی آنها را ضبط کند. هدف از این کار همگام شدن هر چه بیشتر با ملزومات قانونی ارائهشده توسط مراجع قضایی بود. بهعنوانمثال درصورتیکه دادگاه دستور ضبط داراییها را بدهد، این درگاهها قادرند تا دستور مراجع قضایی را اجرایی کنند. تنظیمات پیشفرض درگاهها قابلیت مسدودسازی را به آنها میداد، اما این قابلیت نیز وجود داشت که درگاه توسط گزینهای با عنوان «بدون مسدودسازی»، امکان مسدود کردن سکهها را نداشته باشد. بزرگترین درگاه در آن زمان با عنوان Bitstamp، چنین قابلیتی را اجرایی نکرد.
در ماه می سال ۲۰۱۵، مقامات قانونگذار در ایالاتمتحده آمریکا، شکایتی هفتصد هزار دلاری را بر ضد ریپل لبز انجام داد. نقض قانون محرمانه بودن اطلاعات بانکی توسط فروش بدون مجوز XRP، محور این شکایت بود. پس از این شکایت، ریپل موافقت کرد که اقداماتی را بهمنظور بهبود وضعیت خود انجام دهد. اصلیترین این اقدامات به شرح زیر بودند:
۱- ریپل لبز موظف شد تا در FinCEN ثبت شود.
۲- در صورتیکه ریپل هرگونه XRP را به فروش میرساند، دریافتکنندگان آنها موظف بودند تا اطلاعات حقیقی خود را در ریپل به ثبت برسانند.
۳- ریپل ملزم به پیروی از قوانین ضد پولشویی و ایجاد واحدی مخصوص رسیدگی به شکایات شد.
۴- ریپل موظف شد تا اطلاعات خود را جهت حسابرسی به مراجع ذیربط تسلیم کند.
۵- ریپل موظف شد تا اطلاعات یا ابزارهای لازم را جهت اعمال قانونگذاری و بررسیهای قانونی در ارتباط با تراکنشها و ورود و خروج سرمایهها در اختیار مراجع قضایی قرار دهد.
تغییر نام به ریپل (Ripple) – اکتبر سال ۲۰۱۵ تابهحال
ماه اکتبر سال ۲۰۱۵ بود که ریپل از کلمه «ریپل» بهعنوان نام اصلی خود استفاده نمود.
در سپتامبر سال ۲۰۱۶،ریپل توانست بودجهای ۵۵ میلیون دلاری را در یک دوره، توسط شرکتی ژاپنی با عنوان SBI Holdings، بهدست آورد. SBI، توانست ۱۰.۵ درصد از سهام ریپل را از آن خود کند. این سرمایهگذاری از جمله چندین سرمایهگذاری بزرگ شرکت SBI در حوزه ارزهای دیجیتال بود. SBI و ریپل با همکاری و مشارکت در پروژهای مشترک بخش آسیایی «ریپل – اس بی آی» را ایجاد کردند. سهم ریپل از این بخش چهل درصد و شصت درصد باقیمانده نیز سهم اس بی آی بود. هدف از این شرکت، ارائه پلتفرمی با استفاده از فناوری اقتصاد توزیعشده ریپل، برای انجام معاملات بود.
در سپتامبر سال ۲۰۱۷، R۳، شرکتی دیگر در حوزه بلاک چین از ریپل شکایت کرد. بر پایه ادعای R۳، ریپل در سپتامبر سال ۲۰۱۶، موافقت کرده بود که گزینه خرید پنج میلیارد XRP را در ازای قیمت هر واحد ۰.۰۰۰۸۵ دلار، پیش از سپتامبر سال ۲۰۱۹، پیش روی آنها قرار دهد. در بالاترین قیمت (بیش از ۳ دلار)، ارزش این قرارداد، چیزی حدود ۱۶.۵ میلیارد دلار برآورد میشد. یعنی R۳ میتوانست چندین میلیارد دلار سودآوری داشته باشد. اما ریپل قرارداد را فسخ کرد. R۳ ادعا کرد که در ژوئن سال ۲۰۱۷، ریپل، علیرغم نداشتن حق فسخ یک طرفه قرارداد، اقدام به این کارکرده. ریپل نیز طی اقدامی تلافیجویانه، از R۳ برای متعهد نبودن به قرارداد اصلی در سال ۲۰۱۶ شکایت میکند. طبق ادعای ریپل، R۳ موظف بود که این شرکت را به تعداد بالایی از مشتریهای بانکی خود معرفی نماید تا آنها از XRP در سیستمهای بانکی خود استفاده نمایند. این پرونده تا مارس سال ۲۰۱۸ همچنان حل نشده باقی ماند.
عرضه ریپل و ذخایر شرکت
در زمان بنا نهادن ریپل، ۱۰۰ میلیارد توکن XRP عرضه شد. از این صد میلیارد ۸۰ میلیارد در حساب کمپانی ذخیره و ۲۰ میلیارد دیگر، میان سه بنیانگذار آن تقسیم شد. تقسیمبندی دقیقتر توکن ها به شرح زیر است:
- شرکت ریپل ۸۰ میلیارد توکن دریافت کرد.
- کریس لارسن، ۹.۴ میلیارد توکن دریافت کرد. (از این میزان، لارسن چیزی در حدود هفت میلیارد آن را در مؤسسات خیریه صرف نمود.)
- جد مک کالب، ۹ میلیارد توکن دریافت کرد که:
- پس از ترک ریپل، ۶ میلیارد XRP را به ریپل بازگرداند. این شش میلیارد تحت توافقنامه عدم فروش به غیر قرار گرفتند.
- دو میلیارد از توکن هایی که توافقنامه شامل آنها میشد، به فرزندان مک کالب تعلق گرفتند.
- یک و نیم میلیارد توکن به امور خیریه و اعضای دیگر خانواده مک کالب تعلق گرفت. این میزان شامل توافق نمیشدند.
- «آرتور بریتو»، ۱ میلیارد توکن دریافت کرد. این میزان تحت توافق عدم فروش به غیر قرار دارد.
وقتیکه مک کالب از ریپل جدا شد، این نگرانی وجود داشت که وی تمایل، توانایی یا قصد عرضه XRP های خود به بازار را داشته باشد. در این صورت قیمت توکن ها بهشدت کاهش مییافت. مک کالب و ریپل برای جلوگیری از چنین اقدامی توافقی را انجام دادند. این توافقنامه در سال ۲۰۱۶ و پس از ادعای ریپل مبنی بر نقض مفاد آن توسط مک کالب، بازنگری شد.
مفاد این توافقنامه سال ۲۰۱۴ به شرح زیر بود:
- فروش توکن های مک کالب در سال اول در رقم ده هزار دلار در هفته محدود شود.
- فروش توکن های مک کالب در سالهای دوم، سوم و چهارم در رقم بیست هزار دلار در هفته محدود شود.
- فروش توکن های مک کالب در سالهای پنجم و ششم در رقم ۷۵۰ میلیون XRP در سال محدود شود.
- فروش توکن های مک کالب در سال هفتم در رقم یک میلیارد XRP در سال محدود شود.
- فروش توکن های مک کالب پس از سال هفتم در رقم دو میلیارد XRP در سال محدود شود.
در مورد ۸۰ میلیارد توکنی که شرکت ریپل در اختیار داشت، مقرر شد که این میزان برای سرمایهگذاری در امور شرکت و پایهگذاری درگاههای انتقال پول صرف شوند. صفحه ریپل در وبسایت «ویکی» مینویسد:
اعتبار XRP را نمیتوان زیر سوال برد. وقتیکه شبکه ریپل ایجاد شد، صد میلیارد XRP ساخته شد. بنیانگذاران شرکت هشتاد میلیون XRP را به ریپل لبز اختصاص دادند و ریپل لبز وظیفه توسعه نرمافزار ریپل، تبلیغ سیستم پرداخت ریپل، تخصیص XRP و فروش XRP را بر عهده دارد.
از دسامبر سال ۲۰۱۴ تا جولای سال ۲۰۱۵، شرکت بر روی وبسایت خود میزان XRP هایی که در اختیار دارد و حجم XRP های در گردش را نشان میداد. این وبسایت همچنین بهصورت غیرمستقیم، مقدار ریپل هایی که توسط عملیاتهای شرکت مصرف شدهاند را نیز برای عموم به نمایش در میآورد. از طرفی این وبسایت تمایزی میان XRP های به فروش رفته و آن دسته از توکن هایی که بهصورت رایگان در اختیار افراد قرار داده، اعمال نمیکرد و تمام آنها را تحت یک رقم نمایش میداد. این نمایشگر ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۵، ارقام زیر را نمایش داد:
کمی بعد از جولای ۲۰۱۵، نمایشگر بازنگری شد. پس از این اتفاق میزان ماندهحساب ذخایر شرکت نمایش داده نمیشد. حداقل تا سال ۲۰۱۷ این نمایشگر سه گزینه را به کاربران وبسایت نشان میداد: «XRP هایی که در اختیار ریپل بودند»، «XRP های توزیعشده» و «XRP هایی که به امانت نزد اشخاص و شرکتهای ثالث نگهداری میشوند». این ارقام تا تاریخ سی ژانویه ۲۰۱۸ به شرح زیر بودند:
- هفت میلیارد XRP که در اختیار ریپل بودند.
- سیونه میلیارد XRP توزیعشده.
- پنجاهوپنج میلیون XRP امانی، نزد شرکتهای ثالث.
ما (بیتمکس) قادر به تطبیق و برقراری ارتباط میان نمودارهای ذخایر گذشته و نمودارهای XRP فعلی ریپل نبودیم، از همین رو نمیتوان با اطمینان گفت که شرکت تابهحال چه میزان از توکن های خود را صرف امور جاری خود نموده است. بااینحال، با بررسی اطلاعات به نمایش درآمده تا جولای ۲۰۱۵، ۱۲ نقطه داده و پستهایی که در انجمن ریپل توسط «دیوید شوارتز» (David Schwartz) به جمعبندیهایی مفیدی دستیافتیم. دیوید شواترز بهعنوان یکی از اصلیترین معماران فناوری ریپل شناخته میشود. وی بانام مستعار JoelKatz در انجمن ریپل مطالبی را قرار میدهد. به گفته شوارتز جمع داراییهای ریپل وی، به رقمی نزدیک به یک میلیارد XRP میرسد. در نمودار مقابل نتایج بررسیهای ما در ارتباط با XRP های صرف شده را مشاهده میکنید:
دادهها نشان میدهند که ریپل از ژانویه سال ۲۰۱۳ تا جولای سال ۲۰۱۵، ۱۲.۵ میلیارد XRP را توزیع یا به فروش رسانده است. از میزان XRP های فروختهشده و قیمت آنها یا XRP هایی که بهصورت مجانی در اختیار افراد مختلف قرارگرفتهاند، اطلاعاتی در دست نیست. شرکت حداقل چهار ملیارد توکن را بین تاریخهای مارس ۲۰۱۴ و جولای ۲۰۱۵ خرج کرده است. بااینحال از جزئیات این خرج کرد ها اطلاعاتی در دست نیست.
دعاوی میان بنیانگذاران شرکت
همانطور که پیشتر اعلام شد، مک کالب در ارتباط با شرایط ذکرشده با شرکت همکاری کافی را نداشت. در می سال ۲۰۱۴، جسی پاول از اولین سرمایهگذاران ریپل، وضعیت را چنین توصیف کرد:
ازآنجاییکه جد شرکت را ترک کرده است، مدیریت شرکت جهتگیری متفاوتی را اتخاذ نموده. متأسفانه دورنمایی که من و جد در روزهای اول از پروژه در ذهن داشتیم، دیگر وجود ندارد. من دیگر نه به مدیریت اعتماد دارم و نه بر این عقیده هستم که شرکت توانایی بازیابی مقرری بنیانگذاران شرکت که بالغبر بیست درصد XRP میشود را ندارد. امیدوار بودم که این مقدار برگشت داده میشد. تا قبل از ترک شرکت توسط جد، از بنیانگذاران شرکت خواستم که XRP های خود را به شرکت بازگردانند. جد با این خواسته موافقت کرد اما کریس آن را رد کرد و مذاکرات به بنبست خورد. امروز عصر بار دیگر با هر دوی آنها صحبت کردم، اما این بار نیز کریس برخلاف جد، مخالفت کرد.
ریپل در جواب بیانیه پاول، ادعا کرد که او اطلاعات اشتباه و افتراآمیزی را اعلام نموده که باعث تخطی از وظایفش بهعنوان اعضای هیئتمدیره ریپل شده. در این نامه آمده بود:
درواقع، همانطور که کریس پیشتر طول بحثها با شما [پاول] و جد اعلام کرده بود، تمایل داشته و دارد که بیشتر XRP هایی که در اختیاردارند را به ریپل لبز بازگردانند.
پاول در جواب این نامه اعلام کرد که لارسن تنها به بازگشت قرضی بخشی از XRP هایش به شرکت راضی شد و تمایلی به پس دادن کامل آنها نداشت. پاول نامه خود را با بیان دیدگاه خود نسبت به وضعیت بیست میلیارد XRP که به بنیانگذاران شرکت تعلقگرفته بهپایان رساند:
من و جد ریپل را در سپتامبر سال ۲۰۱۱ بنیان گذاشتیم. فکر میکنم کریس حدود آگوست ۲۰۱۲ به ما ملحق شد. پیش از ورود کریس، شرکت دو سرمایهگذار داشت. مطمئن نیستم که جد و کریس چه زمانی XRP ها را به خود تخصیص دادند، اما طبق گفتههای آنها، این کار پیش از ایجاد شخصیت حقوقی شرکت و در سپتامبر سال ۲۰۱۲ صورت گرفته بود. ازنقطهنظر من، این دو نفر وقتی بدون تائید سرمایهگذاران اولیه XRP ها را برای خود برداشتند و آنها را میان سهامداران تقسیم نکردند، از اموال شرکت دزدی کردند. هر میزان سکه که پیش از شکلگیری شرکت اوپن کوین به آنها تخصیصیافته، مشکلدار است. بین سپتامبر سال ۲۰۱۲ و دسامبر همان سال، چندین بار دفتر کل راهاندازی مجدد شد و نسخه جدیدی از ریپل که توسط که اوپن کوین ساختهشده بود به وجود آمد و مشخصاً این کارها همه با منابع مالی شرکت صورت گرفتند. اگر جد و کریس از همان نسخه قدیمی نرمافزار برای نگهداشتن «بتاکوین» (Betacoin) های خود استفاده میکردند، مشکلی نداشتم. متأسفانه جد و کریس دوباره و در تاریخ دسامبر سال ۲۰۱۷، توکن هایی را به خود تخصیص دادند. این XRP ها بعداً نیز به شرکت بازگردانده نشد و پیش از تولد شرکت نیز وجود نداشتند و با منابع مالی شرکت ایجاد شدند. این توکن ها همیشه متعلق به شرکت بودند، اما توسط جد و کریس از چنگ شرکت درآورده شدند. من از آنها میخواهم چیزهایی که دزدیدهاند را بازگردانند.
پاول همچنین جوابیهای را در انجمن ریپل منتشر نمود. متن این جوابیه به شرح زیر بود:
هیئت مدیره و سرمایهگذاران این مسئله را از مدتها قبل میدانستند. بهمحض فهمیدن این مسئله مدام از آنها میخواستم که توکن ها را به شرکت بازگردانند. جد همیشه با این خواسته موفق بود اما کریس نظر مخالفی داشت. جد همیشه سهم خود را برای مواقعی که مجبور شود از آنها بهعنوان یک اهرم فشار برای بازگشت سهم کریس، نگه میداشت. این مسئله یک موضوع معمولی نبود که روی آن بحث کنیم. بلکه فقط چیزی بود که فکر میکردم با آگاهی کریس از آسیبهایی که میتواند به شرکت بزند، حل میشد. احتمالاً اگر میخواستم سهمم از این مسئله بردارم، تنها اقدامات پیشگیرانه بیشتری انجام میدادم، اما اینطور فرض کردم که تمام توکن ها سرانجام به شرکت بازخواهد گشت. میتوانستم بر سر مقدار کمتری از XRP و پرداخت بهصورت نقدی توافق کنم، اما این کار را نکردم. ما همه باید XRP های خود را مانند بقیه، با نرخ بازار خریداری میکردیم.
شرکت کمی بعد و توسط معاون بازاریابی خود، «مونیکا لانگ»، به این اظهارات واکنش نشان داد. این پاسخ بهمنظور تحتفشار گذاشتن پاول از جانب افکار عمومی صورت گرفت. در این بیانیه آمده بود:
بهعلاوه، کریس لارسن، از بنیانگذاران و مدیرعامل شرکت، مجوز ایجاد یک موسسه را بهمنظور توزیع کمک هفت میلیون XRP خود به افرادی که از سرویسهای مالی مناسب برخوردار نیستند و تمایلی به استفاده از بانکها ندارند، صادر کرد. این اقدام پیشتر برنامهریزی و توسعهیافته بود ما حالا به آن سرعت بخشیده شده و مستقل از توافقنامه رسمی میان بنیانگذاران اصلی، در حال نهایی شدن است. وی بر این عقیده است که هردوی این اقدامات درستاند و بهترین راه برای تحقق اهداف شرکت و از میان برداشتن موانعاند. در آینده، جزئیات بیشتری از این موسسه، مدیران مستقل و میزان کمکها اعلام خواهد شد.
این واکنش برای منحرف کردن فشارهای جامعه ریپل، از لارسن و شرکت، صورت گرفت. موسسه نامبرده با عنوان «ریپل وورکس» (Ripple Works)، کار خود را آغاز کرد. با بررسی ورودیهای سال مالی ۲۰۱۵-۲۰۱۶ ایالاتمتحده بر مسئله مالیات بر کارهای خیریه ایالاتمتحده آمریکا، میزان کمکهایی که بهصورت XRP صورت گرفته بود، به شرح زیر است:
نوامبر ۲۰۱۴ – کریس لارسن – ۲۰۰ میلیون واحد
آوریل ۲۰۱۵ – کریس لارسن – ۵۰۰ میلیون واحد
جولای ۲۰۱۵ – کریس لارسن – ۵۰۰ میلیون واحد
نوامبر ۲۰۱۶ – شرکت ریپل – یک میلیارد
تا تاریخ آوریل ۲۰۱۶، یعنی دو سال پس از اعلام تعهد، لارسن حداقل یک میلیارد و دویست میلیون XRP را از هفت میلیارد وعده داده شده به موسسه پرداخت کرده بود. متأسفانه امکان مشاهده ارقام سال مالی منتهی به آوریل ۲۰۱۷ وجود نداشت؛ دلیل این مسئله میتواند عدم ورود اطلاعات سال نامبرده دانست.
دعاوی مربوط به مسدودسازی سرمایهها در «بیت استامپ»
در سال ۲۰۱۵، ریپل شروع به استفاده از قابلیتی که به آنها اجازه میداد تا سرمایهها را مسدود نمایند. سرمایههای مسدود شده بیت استامپ متعلق به اعضای خانواده جد مک کالب بودند. برخی این مسئله را کنایه میخوانند: ریپل در ابتدا اعلام کرده بود که قابلیت مسدودسازی بهمنظور همگامسازی شرکت و درگاهها با الزامات قانونی صورت میگیرند. اما اینطور که به نظر میرسید این قابلیت تنها برای اجرای دستوراتی که مستقیماً از شرکت میآمد ایجادشده بود تا به این وسیله داراییهای یکی از بنیانگذاران ریپل را مسدود نماید.
اینطور که به نظر میرسد، یکی از اعضای خانواده مک کالب، ۹۶ میلیون XRP را به قیمتی نزدیک به یکمیلیون دلار به شرکت ریپل میفروشد. این میزان از XRP جزو آن دستهای بودند که تحت توافق عدم فروش به غیر جای نمیگرفتند. پس از خریداری XRP ها توسط ریپل، این شرکت از بیت استامپ میخواهد که با استفاده از قابلیت مسدودسازی، یک میلیون دلار ریپلی که بهتازگی صرف خرید توکن شده است را ضبط کند. در سال ۲۰۱۵، بیت استامپ شکایتی از مک کالب و ریپل را به دادگاه میبرد تا بهترین تصمیم را در ارتباط با آنها اتخاذ کند.
طبق شواهد و دادخواستهای دادگاه، شرایط به شرح زیر بود:
۱- مک کالب پنج و نیم میلیارد XRP در اختیار داشت.
۲- دو فرزند مک کالب، دو میلیون XRP در اختیار داشتند.
۳- یک و نیم میلیون توکن دیگر در اختیار بقیه اعضای خانواده و مؤسسات خیریه بود.
۴- در ماه مارس سال ۲۰۱۵، «جیکوب استفانسون»، یکی از اقوام مک کالب، پیشنهاد فروش ۹۶ میلیون XRP را به ریپل میدهد.
ریپل موافقت میکند که طی یک تراکنش پیچیده که منجر به دستکاری بازار بهمنظور گمراه کردن خریداران دیگر نسبت به قیمت هر ریپل در این تراکنش میشد، نزدیک به یک میلیون دلار پرداخت کند. از همین رو، ریپل مبلغ بیشتری را پرداخت و از استفانسون خواست تا مبلغ اضافی را به آنها بازگرداند که چیزی در حدود هفتادوپنج هزار دلار میشد.
مسئول بخش حقوقی بیت استامپ بهعنوان مشاور در ریپل نیز کار میکرد و این مسئله سبب تضاد منافع میشد.
دعوی حقوقی میان مک کالب و ریپل تا فوریه سال ۲۰۱۶ ادامه داشت. در این تاریخ شرکت اذعان کرد که مک کالب قرارداد عدم فروش XRP ها را که در سال ۲۰۱۴ به امضا رسیده بود، نقض کرده. این شرکت پس از آن بیانیه نهایی خود را منتشر نمود:
جد، در ژوئن سال ۲۰۱۳ و هنگامیکه شرکت اوپن کوین نام داشت، از آن جدا شد. وی ازآنپس هیچ نقشی در اتخاذ رویکردها و امور جاری ریپل نداشته. بااینحال او سهم بزرگی از XRP ها و سهامهای شرکت را داراست. در آگوست سال ۲۰۱۴، ما یک توافق فروشی را به امضا رساندیم که طی آن بازههای زمانی و محدودیت فروش XRP ها توسط جد مشخصشده بود. هدف از امضای چنین توافقی، اطمینان از این مسئله بود که توزیع XRP ها بهدرستی صورت گیرد تا اکوسیستم ریپل با آسیب روبهرو نشود. از آوریل سال ۲۰۱۵، جد هدف اقدامات قانونی ما قرار گرفت. این اقدامات بر پایه نقض توافقنامه سال ۲۰۱۴ صورت پذیرفته بودند.
مک کالب نیز با بیان نقطهنظر خود در ارتباط با این مسئله، به بیانیه واکنش نشان داد. وی همچنین اعلام کرد که از توافق نهایی حاصلشده خوشحال است:
این هفته یک مشکل قدیمی را حل نمودیم. من و استلار بالاخره بر سر دعوی جاری خود با ریپل به توافق رسیدیم. توافق نشان میدهد که ادعاهای ریپل کاملاً بیاساس بودند. ریپل نیز این مسئله را قبول و من نیز توافق را پذیرفتم.
طی توافقنامه نهایی، مسدودسازی یک میلیون دلار دارایی خانواده مک کالب برداشته و ریپل قبول کرد که تمامی هزینههای دادرسی را بپردازد و دو میلیارد XRP نیز برای اهدا به مراکز خیریه آزاد شدند. مک کالب نیز اجازه یافت تا XRP های باقیمانده خود را به فروش برساند دیگر مفاد توافقنامه و تغییرات آن به شرح زیر است:
- مک کالب باید دو میلیارد XRP را به سازمانهای خیریه اهدا کند.
- مک کالب بهعنوان دارنده ۵.۳ میلیارد XRP ابقا شد. بااینحال کنترل این میزان از سرمایه بر عهده ریپل خواهد بود.
- مک کالب و موسسه خیریه قادرند تا به میزان ذکرشده از حجم متوسط روزانه به فروش برسانند. این حجم به شرح زیر است:
- ۰.۵ درصد در سال اول
- ۰.۷۵ درصد در سالهای دوم و سوم
- ۱ درصد در سال چهارم
- ۱.۵ درصد در سال پنجم و بیشتر از آن
روند اجماع ریپل
سیستم اجماع (Consensus)
اینطور که به نظر میرسد فناوری ریپل از چندین تکرار تشکیلشده، اما محور اصلی در بازاریابیهای ریپل حور سیستم اجماع آن میچرخد. در سال ۲۰۱۴، ریپل از تصویر زیر برای شرح سیستم اجماع خود پرده برداشت. بنا بر شواهد یک روند تکرارشونده با سرورهایی که درخواستها را در سیستم ثبت میکنند، این پروسه را تشکیل میدهند. نودها در سیستم تنها درصورتیکه حدنصاب ملزومات برآورده شده باشند، این درخواستها را قبول میکنند. یک آستانه هشتاد درصدی از سرورها بهعنوان سطح اصلی در نظر گرفته میشوند و بهمحض اینکه این آستانه محقق شود، نود درخواست را نهایی خواهد کرد. تصویر با پیچیدگیهایی همراه است و از همین رو نمیتوان به قطع از نحوه کارکرد سیستم اجماع ریپل مطلع شد. بهعلاوه به دلیل این پیچیدگی فهم جزئیات نیز مشکل است.
در ژانویه سال ۲۰۱۸، تیم تحقیقاتی BitMEX، بهمنظور تحقق اهداف و اطلاعات موردنیاز برای این مطلب، نسخهای از Rippled را اجرا نمود. همانطور که در اسکرین شات زیر دیده میشود، نود بهوسیله دانلود فهرستی از پنج کلید عمومی از آدرس v1.ripple.com، عمل میکرده. نرمافزار نشان میدهد که چهار کلید از پنج کلید نامبرده برای پشتیبانی از یک درخواست و قبول آن ضروری است. ازآنجهت که کلیدها، همگی از سرور ریپل دانلود میشوند، ریپل کنترل کاملی بر بقای دفتر کل خود دارد، از همین رو میتوان گفت که این سیستم متمرکز است. علائم نودها به ما میگویند که کلیدها در تاریخ اول فوریه سال ۲۰۱۸ (تنها چند روز پس از تاریخ اسکرین شات) منقضی خواهند شد، این یعنی نرمافزار ملزم است تا بار دیگر در این تاریخ به سرور ریپل متصل شده تا مجموعه کلیدهای جدیدی را دانلود نماید.
صد البته، نمیتوان گفت که سیستمهای متمرکز مشکل دارند. بخش گستردهای از سیستمهای الکترونیکی متمرکزند. متمرکز بودن امکان ساخت راحت را به سیستمها میدهد و آنها را کارآمدتر و سریعتر کرده، هزینههای اجرای آنها را پایینتر آورده و جلوی صرف دوباره یک سرمایه (Double Spending) را به شیوه کارآمدتری میگیرد. بااینحال، برخی از بازاریابیهای ریپل اعلام میکنند که سیستم ریپل توزیعشده است. این مسئله به عقیده برخی گمراهکننده است.
علاوه بر گمراهکننده بودن بالقوه تبلیغات ریپل، ما بر این عقیده هستیم که پروسه حدنصاب و آستانه هشتاد درصدی ضروری نیست و صرفاً باعث گمراهی بیشتر خواهد شد. مدافعان و حامیان ریپل بر این موضوع مانور میدهند که فهرست پنج کلید عمومی قابلیت شخصیسازی دارند چراکه هر فردی میتواند فایلهای پیکربندی را دستکاری نموده و آنها را به شکل موردنظر خود دربیاورد. در وبسایت ریپل فهرستی از این قبیل اعتبارسنجها وجود دارد. بااینوجود هیچ مدرکی مبنی بر اینکه عده گستردهای از کاربران ریپل بهصورت دستی این فایلهای پیکربندی را دستکاری کردهاند وجود ندارد.
حتی اگر کاربران اقدام به دستکاری نیز میکردند، کمک چندانی به تغییر وضعیت نمیکرد. در چنین شرایطی هیچگونه دلیل خاصی وجود ندارد که بتوان متصور شد که سیستم بر روی یک دفتر کل تمرکز دارد. بهعنوانمثال، یک کاربر میتواند با رسیدن هر نود به آستانه هشتاد درصدی به پنج اعتبارسنج متصل شود، بااینحال پای دو دفتر کل متضاد در میان است. حدنصاب آستانه هشتاد درصدی هیچگونه ویژگی همگرایی یا اجماع را در خود جای نداده. از همین میتوان گفت که اینچنین پروسه اجماع غیرضروری است.
اعتبار سنجی دفتر کل
باوجود متمرکز بودن پروسه اجماع، یک فرد میتواند بر سر این مسئله بحث نماید که نودهای ریپل همچنان میتوانند دادههای تراکنشها را از تمام افراد مشترک در شبکه تائید اعتبار نمایند. علیرغم کارایی در بحثهای پردازشی، میتوان گفت که این مدت میتواند از نقطهنظر کارایی نویدبخش باشد. بااینکه دفتر کل توسط پروسهای متمرکز به جلو پیش میرود، اگر سرورهای ریپل، تراکنشی غیرمجاز را پردازش کنند، نود ممکن است آن بلاکها را رد نموده و آنگاه شبکه قفل خواهد شد. این تهدید میتواند باعث عملکرد شفاف سرورهای ریپل شود. بااینحال، این تهدید نمیتواند تفاوت چندانی با ساختارهای قانونی و اهرمهای فشاری باشد که از جانب کاربران و مشتریهای بانکها، بر آنها اعمال و باعث شفافیت در عملکردشان میشوند.
اینطور که به نظر میرسد، ریپل از همان زمان شروع بهکار دفتر کل ۳۲۵۷۰ بلاک ازدسترفته دارد و نودها قادر به دریافت این اطلاعات نیستند. این یعنی هیچکس نمیتواند تمام زنجیره ریپل را موردحسابرسی قرار داده و مسیر دقیق صد میلیارد ریپلی که از ابتدا وجود داشتهاند را رهگیری کند. همین مسئله میتواند برای عدهای نگرانکننده باشد. بهعلاوه که پاول نیز در اعلام نظری، گفته بود که دفتر کل تابهحال چندین بار راهاندازی مجدد شده. دیوید شوارتز ابعاد گسترده بلاکهای ازدسترفته را اینطور بازگو میکند:
این مسئله چندان برای کاربران عادی ریپل مهم نیست. در ژانویه سال ۲۰۱۳، یک باگ در سرورهای ریپل باعث شد تا بلاکهای اولیه دفتر کل نابود شوند. تمام داده از تمام سرورهای فعال ریپل جمعآوری شد، اما برای ساخت دفتر کل کافی نبود. تراکنشهای خام همچنان در سرور وجود داشتند، این تراکنشها با بقیه تراکنشها مخلوط شده هیچ اطلاعاتی از اینکه کدام تراکنش، وارد کدام دفتر کل شده وجود ندارد. بدون بلاکهای اولیه دفتر کل، بازسازی دفتر کل میسر نیست. باید هش دفتر کل N-۱ را بدانید تا بتوانید دفتر کل N را بسازید. همین خود پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارد.
جمعبندی
بخش عمدهای از این گزارش را دعاوی مربوط به ریپل تشکیل میداد و تمرکز اصلی آن حول محور کنترل XRP میچرخید و در این میان به برخی از اتهامات دزدی اموال نیز اشاره شد. شاید با بیان این مسئله که ارزش اکوسیستم بهصورت غیرمنتظره و سریعی با رشد مواجه شد، بتوان گفت که چنین دعاویای چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسید. درواقع این دعاوی بیشباهت به نزاعهای قانونی که در برخی از غولهای تکنولوژی جهان که در ابتدا به آنها اشاره کردیم نیستند.
اما نکته قابل تأمل تر این مطلب، شاید متمرکز بودن ریپل باشد. این مسئله میتواند اهدافی نظیر سانسور ستیزی که ارزهایی نظیر بیت کوین از آنها برخوردارند را تحت شجاع قرار دهد. اما نباید این موضوع را اینطور برداشت که ریپل یا XRP به دلیل نداشتن چنین ویژگیای محکوم به فنا هستند. شرکت ریپل از سرمایههای بزرگی برخوردار است و با توجه به شیوههای بازاریابی و شراکت با شرکتهای مختلف، بتواند راه موفقیت خود را پیداکرده و پای توکن هایش را به کسبوکارهای مختلف باز کند. اگر این مسئله محقق شود، شاید انتقاداتهایی که به بیت کوین وارد باشد، در ارتباط با XRP مصداق بهتری پیدا کنند. نکاتی مانند:
۱- نبود تورم یک سیاست خام اقتصادی است.
۲- قیمت توکن ها بسیار بیثبات است و میتواند هدف سفتهبازی باشد.
۳- اگر سیستم با موفقیت هم روبهرو شود، مراجع قانونی میتوانند آن را نابود کنند.
۴- شاید مهمترین سؤال این باشد که چرا از دلار استفاده نکنیم؟ بانکها نیز به سمت سیستمهای دیجیتال که مبتنی بر ارزهای سنتی است روی خواهند آورد (اگر تا به اینجا این کار را نکرده باشند).
معمای اصلی در مورد ریپل اینجاست که با وجود بازاری با این ارزش هنگفت، چرا منتقدین بیت کوین ساکتاند؟ شاید جواب این سؤال برای منتقدین بیت کوین نیز به همین اندازه کاربرد داشته باشد. بیشتر مردم بهجای توجه به اصول فنی، از روی مشاهدات خود نسبت به فرهنگ و شخصیت افرادی که با آن کسبوکار یا سیستم درگیرند، قضاوت میکنند.
منبع: bitmex