پس از نظرسنجی که در کانال تلگرام ارز دیجیتال پیرامون اصطلاح رایج مورد استفاده در این حوزه انجام شد و همچنین اختلاف نظراتی درباره اصطلاح فارسی واژه کریپتوکارنسی (Cryptocurrency)، تصمیم گرفتیم این واژه را موشکافی کرده و جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم.
نکته مهمی که قبل از خواندن این مقاله باید در نظر داشته باشید آن است که شاید به تمامی سوالات طرح شده در این مطلب پاسخ دقیق و مناسبی داده نشود، اما این شیوه طرح سوالات، ما را از مطلقپنداری درباره درست یا نادرست بودن برخی موضوعات این حوزه بر حذر خواهد داشت.
کریپتوکارنسی که از آن به عنوان ارز دیجیتال، ارز رمزنگاری، ارز رمزنگاری شده، رمزارز، رمزینه ارز، ارز رمز پایه و برخی عناوین دیگر در سایتها و جوامع داخلی یاد میشود، از ترکیب دو واژه کریپتوگرافیک (Cryptographic) و کارنسی (Currency) تشکیل شده است. واژه کریپتوگرافیک که از کریپتوگرافی گرفته شده، در لغت به معنی «مرتبط با رمزنگاری» و واژه کارنسی نیز در زبان فارسی معمولاً «ارز» یا گاهی اوقات به عنوان «پول رایج» معنی شده است. پس با این حساب ترکیب این دو واژه به معادل «ارزهای مرتبط با رمزنگاری» ختم میشود.
اما آیا واژه کریپتوکارنسی به خودی خود یک واژه صحیح و جامع است؟
منشأ جریان کریپتوکارنسی
جنبش به راه افتاده برای دیجیتالی کردن شکل پول به قبل از پیدایش بیت کوین و به دهه ۸۰ برمیگردد. زمانی که دیوید چاوم در سال ۱۹۸۲ مقالهای تحت عنوان امضای کور برای پرداختهای غیرقابل ردیابی (Blind Signatures for Untraceable Payments) منتشر کرد که پیشزمینهای برای ایجاد شرکت دیجیکش (DigiCash) در اواخر دهه ۸۰ شد.
ایده چاوم فراتر از زمان خودش بود و همین نیز یکی از دلایل اصلی نابود شدن و فراموش شدن نام آن توسط مردم در دهههای بعدی شد. شاید نهایت آرزو و تصور مردم در آن دوران چیزی بیش از خرید آنلاین یک پیتزا نبود! ولی چاوم پا را فراتر گذاشته بود و درباره حریم خصوصی و مسائل دیگری که در آن زمان کسی فکرش را هم نمیکرد، ایدههایی مطرح کرده بود. البته لازم به ذکر است که عطش به راه افتاده در آن دوران برای انتقال فرم سنتی پول به بستر دیجیتال منجر به پیدایش پولهای الکترونیک دیگری نیز شد. سوالی که در این باره مطرح میشود این است که آیا میتوان پولهای الکترونیک ماقبل بیت کوین را کریپتوکارنسی خواند؟
از این موضوع گذشته و به نقطه عطف جریان به راه افتاده پولهای الکترونیک برویم. به ابتدای دورانی که بیت کوین با انتشار وایتپیپری از سوی ساتوشی ناکاموتو در اینترنت متولد شد. ساتوشی ناکاموتو نوآوری خود را «بیت کوین» نامید و آن «یک سیستم پول الکترونیک همتابههمتا» معرفی کرد.
اما واژه کریپتوکارنسی پس از این اتفاق، در یکی از پستهای ساتوشی ناکاموتو در انجمن بیتکوینتاک به شکل زیر مطرح شد.
[انتشار] نسخه ۰.۳ بیت کوین، یک کریپتوکارنسی همتابههمتا را اعلام میکنم! بیت کوین یک ارز دیجیتال است که از «رمزنگاری» و یک «شبکه توزیع شده» برای جایگزین کردن نیاز به یک سرور مورد اعتماد مرکزی استفاده میکند.
با این حال چه نتیجهای میتوان گرفت؟ ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را یک ارز دیجیتال (Digital Currency)، کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) یا یک پول الکترونیک (Electronic Cash) تعریف کرده است؟ به نظر میرسد ساتوشی ناکاموتو یا به تعریف دقیق نوآوری خویش اعتنایی نداشته و یا اینکه پشت این نام افراد، مختلفی فعالیت داشتهاند که هر کدام از اصطلاح مخصوص خودشان استفاده میکردهاند. اما از آنجا که ساتوشی ناکاموتو عبارات Cryptocurrency و Digital Currency را تنها یک بار در این پست به کار برده، صحیح بودن فرضیه دوم را در باب این موضوع تا حدودی میتوان زیرسوال برد.
با در نظر داشتن این واقعیت که نوآوریهای پیش از بیت کوین بیشتر با عنوان پول الکترونیک، پول دیجیتال یا ارز دیجیتال شناخته شدهاند و خالق بیت کوین نیز عموماً از آن به عنوان پول الکترونیک یاد کرده، استفاده از واژه کریپتوکارنسی برای جریان به وجود آمده از دهه ۸۰، شاید کمی عجیب به نظر برسد. این واژه به طور خاص بر روی دو جنبه مهم این نوع پولهای الکترونیک تاکید میکند. استفاده از علم رمزنگاری و جنبه اقتصادی آنها. ولی آیا استفاده از فناوریهای زیرساختی و مورد استفاده در یک فناوری جدید، الزامی در استفاده از نام آنها برای شناخته شدن آن ایجاد میکند؟
برای مثال وبسایتی را در نظر بگیرید که در آن از رمزنگاری و توابع هش برای ذخیره پسورد کاربران در پایگاه داده استفاده کرده باشد. آیا مجاز به قرار دادن آن در دسته کریپتو وبسایتها (CryptoWebsite) هستیم؟ آیا واقعاً چنین دستهای وجود دارد؟
ولی آیا دستهای از پولهای الکترونیک فعلی که آنها را تحت عنوان کریپتوکارنسی میشناسیم، تنها از علم رمزنگاری استفاده میکنند؟ مثالی که در این مورد میتوان به کار برد، استفاده وسیع و گسترده از نظریه بازیها در این دسته از پولهاست که با این وجود نشانی از آن در واژه کریپتوکارنسی دیده نمیشود.
علاوه بر این با پیشرفت فناوری و ادغام فناوریهای جدیدی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در حوزه کریپتوکارنسیها انتظار میرود که دیگر رمزنگاری بخش اصلی قضیه نباشد و فناوریهای متعدد دیگری نیز در آینده به آن اضافه شوند. همین امر میتواند وجود نام کریپتو را تحتالشعاع قرار دهد و نیاز به واژه جامعتری را بیش از پیش به وجود آورد.
پس با وجود این مثال و نمونههای دیگر میتوان نتیجه گرفت که استفاده از نام فناوریهای زیرساختی نمیتواند جامعیت کافی را به واژه انتخاب شده در طول زمان منتقل کند.
از جنبه دیگر استفاده از واژه کریپتو حتی میتواند غلط انداز باشد و ما را در شناسایی انواع دیگر پولهای الکترونیک به اشتباه بیاندازد؛ طوریکه تصور کنیم در پولهای الکترونیک غیر از کریپتوکارنسیها از علم رمزنگاری استفاده نشده است. از این رو توجه به این نکته الزامی است که رمزنگاری تنها به معنی استفاده از برخی مفاهیم به خصوص مانند سیستم کلیدعمومی/کلید خصوصی، امضای دیجیتال و دیگر مفاهیم اساسی این علم نیست. رمزنگاری در دنیای امروز گستره کاربردی فراوانی پیدا کرده و در صنایع مختلف از آن استفاده میشود. پس به صحت استدلال قبلی پیرامون اینکه «استفاده از یک فناوری الزامی در استفاده از نام آن به وجود نمیآورد» بار دیگر میتوان تأکید کرد.
خصوصیات اصلی کریپتوکارنسیها
با این حال برخی سعی در تعریف کریپتوکارنسی با انتساب برخی خصوصیات به آن را داشتهاند.
از ویژگیهایی نظیر غیرمتمرکز بودن، امنیت بالا، غیرقابل تغییر بودن (یا به عبارتی برگشتناپذیر بودن)، ناشناس بودن، شفافیت و عاری از اعتماد به عنوان شناختهشدهترین خصوصیات مورد اجماع که کریپتوکارنسیها آنها را دارا هستند، یاد میشود.
در ابتدا باید توجه داشت که این خصوصیات به صورت نسبی تعریف میشوند و نقطه مشترک بین تمامی این ویژگیها در مطلق نبودن آنهاست و همین امر کار را برای تمایز بین کریپتوکارنسی بودن یا نبودن دشوار میسازد. برای مثال نمیتوان هیچ ارز دیجیتالی را طور مطلق غیرمتمرکز خواند. حقیقت انکارنشدنی این است که تمرکز همیشه و همیشه در برخی قسمتهای پروتکل یا از ابتدا وجود دارد و یا با گذشت زمان در آن به وجود میآید. این بحث در مورد سایر ویژگیهای مذکور درباره یک کریپتوکارنسی نیز صادق است. برای مثال همین موضوع منجر شده تا در مورد کریپتوکارنسی بودن یا نبودن XRP شبهه ایجاد شود.
از طرفی روشهای رسیدن به سازوکار اجماع را نیز نمیتوان به کریپتوکارنسی بودن یا نبودن آنها ارتباط داد؛ چرا که علاوه بر اثبات کار و اثبات سهام، شیوههای دیگری نیز برای دستیابی به اجماع وجود دارد که شاید دربرابر ویژگیهای مذکور مانند غیرمتمرکز بودن قرار گیرند.
این موضوع در مورد پیادهسازی در بسترهای مختلف دفتر کل توزیع شده مانند بلاک چین، تنگل و یا هر بستر دیگری که در آینده معرفی خواهد شد نیز صدق میکند. از این رو نمیتوان بستر خاصی را به ویژگیهای اساسی یک کریپتوکارنسی نسبت داد.
حتی اگر کریپتوکارنسی را ارزهایی تعریف کنیم که برای مشکل دوبار خرج کردن (Double Spending) در آنها راهحلهایی تعبیه شده، چیزی که در نهایت اهمیت خواهد داشت این است که آیا این راهحلها همیشه جواب دادهاند؟ خیر، این مسئله تنها به هزینه اجرای دوبار خرج کردن ارتباط داشته است. نمونههای زیادی از حملات دوبار خرج کردن در کریپتوکارنسیها وجود دارد که باعث شده صرافیهای مختلف از این بابت متضرر شوند. با این تعریف، آیا کریپتوکارنسی که در آن دابل اسپندینگ یا دوبار خرج کردن اتفاق افتاده باشد را دیگر نمیتوان یک کریپتوکارنسی دانست؟
از این رو تعریف واژه کریپتوکارنسی بر اساس برخی ویژگیها نیز منجر به تولید دستههای متعددی میشود که جامعیت کافی در آنها وجود ندارد. واژه کریپتوکارنسی به دلیل ویژگیهای نسبی متعددی که به آن نسبت داده شده، نمیتواند تعریف جامعی برای پیچیدگیها و گستردگیهای این حوزه فناوری ارائه دهد.
مقبولیت
بحث دیگری که پیرامون این واژه به وجود آمده، مقبولیت و فراگیر شدن یک واژه است. شاید این مسئله طرح شود که چون Cryptocurrency نسبت به واژههای دیگری چون Digital Currency، Electronic Cash و یا Digital Cash به واژه متداولتر و عامیانهتری در فرهنگ لغات این حوزه در جامعه بینالمللی تبدیل شده، پس استفاده از آن نیز نباید مشکلی داشته باشد؛ همانند استفاده از واژههای غلط اما مصطلحی که به وفور در مکالمات روزانهمان وجود دارند. در اینصورت اگر مقبولیت یک واژه مدنظر باشد، باید به جامعه و استفاده مردم از آن رجوع کرد تا ملاک را آن واژه قرار داد. در این صورت معادلسازی یا ترجمه کلمهبهکلمه اصطلاح رایج انگلیسی (که هرچند جامعیت کافی را ندارد و از لحاظ مختلف اشتباه است) نمیتواند دلیل موجهی برای استفاده از یک واژه ترجمه شده ارائه دهد.
اگر گوگل ترندز را به عنوان ابزاری که فراگیر بودن واژهای را در زبان خاصی نشان میدهد قبول داشته باشیم، نتایج از فراگیر شدن واژه Cryptocurrency از اواخر سال ۲۰۱۶ حکایت دارد. در زبان فارسی نیز واژه «ارز دیجیتال» از اواخر سال ۲۰۱۷ نسبت به سایر معادلهای فارسی مقبولیت بیشتری یافته و هماکنون نیز بیشتر از سایر معادلهای ساخته شده برای این فناوری مورد استفاده قرار میگیرد. البته این مورد در زبان فارسی نمیتواند ملاک دقیقی محسوب شود چراکه مشابهت این معادل با نام سایت «انتخاب» و جستجوی آن توسط مردم میتواند این واژه را در رتبههای بالاتری نسبت به معادلهای فارسی دیگر قرار دهد.
برای مثال بر اساس دیکشنری مریاموبستر، واژه «Planter» در زبان انگلیسی هم به معنی کشاورز و هم محلی برای نگهداری گیاهان زینتی تعریف شده است. در صورتی که قصد معادلسازی برای این واژه را در معنای لغوی دوم داشته باشیم، باید از کلمه «جاگیاهی»، «گیاهدان» و غیره استفاده میکردیم؛ اما در زبان فارسی واژه مورد استفاده و مناسب برای این کلمه «گلدان» است. این کلمه به دلیل تلفظ آسان و تناسب فرهنگی مورد پذیرش عموم قرار گرفته است.
همچنین در فرهنگ لغتهای مطرح انگلیسی که از آنها به عنوان دایرهالمعارفهای آنلاین یاد میشود، کلمه «بیت کوین» به عنوان نوعی ارز دیجیتال (Digital Currency) معرفی شده است. این در حالی است که برخی استفاده از ارز دیجیتال برای بیت کوین را نادرست و اشتباه میپندارند.
با این منطق همانطور که واژه «Cryptocurrency» از سال ۲۰۱۶ در جوامع بینالمللی مصطلح شده، در زبان فارسی نیز با توجه به نظرسنجی انجامشده و اختلاف فاحشی که در واژههای جستجو شده وجود دارد، واژه «ارز دیجیتال» میتواند واژه کاربردی برای اصطلاح کریپتوکارنسی در زبان فارسی محسوب شود.
نقدی بر واژهها و تعاریف استفاده شده در پیشنویس سیاستنامه بانک مرکزی
در پیشنویس بانک مرکزی که در بهمن ماه سال جاری منتشر شد، برخی واژهها معادل سازی و تعریف شدند. بخشی از متن پیشنویس و تعاریف ارائه شده آن به شرح زیر است:
• رمزارز: رمزارز یک نوع دارایی مالی است که بر بستری دیجیتال، غیر متمرکز و شفاف به نام زنجیره بلوک موجودیت مییابد. این داراییها میتوانند در شرایطی کارکرد پولی بخود بگیرند. از دیدگاه بانک مرکزی ج.ا.ایران، رمزارزها در طبقه بندی زیر تعریف شده اند:
• رمزارز جهانروا: رمزارزی است که بهرهبرداری از آن و تبادلش محدود به هیچ جغرافیای خاصی نبوده و توسط عموم مردم دنیا بر بستر اینترنت قابل دسترس است. این نوع رمزارز بر دو گونهی بدون پشتوانه دارایی و با پشتوانه دارایی وجود دارد. گونه بدون پشتوانه قابلیت استخراج توسط عموم مردم را داراست و از انواع معروف آن میتوان به بیتکوین و اتریوم اشاره نمود. گونه دوم توسط یک شخص حقیقی یا حقوقی و به پشتوانهی یک دارایی مشهود یا نامشهود صادر میشود و قابلیت استخراج توسط عموم مردم را ندارد و از انواع معروف آن میتوان به ایکس آر پی و تتر اشاره نمود.
• رمزارز بانک مرکزی (ملی) (CBCC): شکل الکترونیک همان پولی است که توسط بانک مرکزی خلق و صادر میشود و قابلیت آنرا دارد که منطبق بر اصول رمزنگاری، در یک بستر توزیع شده و بصورت فرد به فرد بدون دخالت هیچ نهاد واسط پرداخت تبادل شود. این نوع رمزارز به پشتوانه پول ملی کشور (ریال) صادر میشود.
• رمزارز منطقهای: رمزارزی است که به پشتوانه یک دارایی مورد توافق در یک پیمان چندجانبهی پولی بین چند کشور و با هدف تسهیل و تسریع تبادلات تجاری بین آن کشورها صادر و استفاده میشود.
• رمزارز حاصل از عرضه اولیه سکه/توکن (ICO): کلمهی ICO مخفف Initial Coin Offering است و به فرآیندی اشاره میکند که طی آن، شخصی حقیقی یا حقوقی در داخل کشور اقدام به صدور رمزارز یا توکن دیجیتال جدید نموده و چندین واحد از آن را با اهدافی مانند تامین سرمایه، در اختیار سرمایهگذاران میگذارد. این نوع رمزارز میتواند به دو صورت بدون پشتوانه دارایی یا با پشتوانه صادر شود.
• توکن: یک موجودیت دیجیتال که یک ارزش مجازی یا واقعی را نمایندگی میکند. در این مستند توکن معادل یک رمزارز جدید حاصل از ICO در نظر گرفته میشود.
در این تعاریف اشکالات و استثناهای متعددی وجود دارد که باعث شده واژههای انتخابی بانک مرکزی، جامعیت کافی را ارائه ندهند.
برای مثال در این تعریف، رمزارز نوعی از دارایی است که در بستر زنجیره بلوک یا بلاک چین موجودیت مییابد. طبق این تعریف ارز دیجیتالی مانند آیوتا (IOTA) یا نانو (NANO) که در بستر بلاک چین پیادهسازی نشدهاند و فناوری دفتر کل توزیع شده متفاوتی دارند را نباید رمزارز محسوب کرد. ویژگیهای منسوب به بلاک چین مانند غیرمتمرکز و شفاف بودن هم همانطور که بحث شد کاملاً نسبی هستند.
رمزارز جهانروا که به نظر میرسد ویژگی استفاده بیقید و شرط از آن در سرتاسر جهان یا همان گلوبال (Global) بودن آن را متمایز ساخته، به دو زیردسته بدون پشتوانه دارایی و با پشتوانه دارایی تقسیم شده است. تنها قابلیتی که برای زیردسته اول عنوان شده، قابلیت استخراج است. اشکالی که وجود دارد مشخص نبودن تعریف استخراج است. آیا استخراج به معنای استفاده از ساز و کار اثبات کار است یا اینکه مشارکت در اثبات سهام و نفع بردن از کارمزد تراکنشها (و در برخی پروتکلها پاداش بلاک) نیز میتواند به معنی استخراج تلقی شود؟
همچنین در تعریف ICO اشارهای نشده که رمزارزهای حاصل از ICO همواره به عنوان توکن باقی خواهد ماند یا نه. برای مثال اتریوم نیز برای جمعآوری سرمایه ICO برگزار کرده است. با این حال آیا اتر را باید یک توکن خطاب کرد یا یک رمزارز؟
همچنین در تعریف کلی، توکن به عنوان موجودیت دیجیتالی معرفی شده که نماینده ارزشهای مجازی یا واقعی است. اما در پیشنویس سیاستنامه بانک مرکزی، توکن به عنوان رمزارز حاصل از ICO تعریف شده است. اما در تعریف ملموس دیگر که رایجتر است، واژه توکن در این حوزه بیشتر برای ارزهای دیجیتالی به کار میرود که در بستر شبکه دیگری شکل میگیرند و شبکه آنها وابسته به پلتفرم دیگری است. سکه (Coin) بودن یک ارز دیجیتال وابسته به این مسئله است که فعالیتهای شبکه مستقل از پلتفرمها و شبکههای دیگر انجام شود. برای مثال در صورتی که ارز دیجیتال جدیدی با برگزاری ICO شبکه مستقل خود را راهاندازی کند، دیگر نمیتوان آن را به عنوان یک توکن قلمداد کرد.
بر همین اساس:
۱- واژه کریپتوکارنسی که مقبولیت بالایی یافته، برای جدا ساختن طیفی از پولهای الکترونیک که با ورود بیت کوین مطرح شدند، به کار میرود. بر همین اساس نیز واژه ارز دیجیتال در زبان فارسی مصطلح شده است.
۲- فرهنگ لغتهای معتبر انگلیسی نیز از بیت کوین به عنوان یک ارز دیجیتال (Digital Currency) یاد میکنند، پس استفاده از این واژه برای بیت کوین و ارزهای مشابه کاملاً صحیح است.
۳- استفاده از کلماتی که مورد پذیرش عموم نبوده و تلفظ آنها در زبان فارسی ساده نیست، صرفاً باعث سردرگمی و افزایش اختلاف نظر در رسیدن به اجماع برای یک واژه خواهد گردید.
سخن نهایی
با تمامی این اوصاف و به عنوان جامعه کوچکی از فعالان این حوزه، امید است که مسیر آغاز شده به نقطهای ختم شود که تمامی واژههای اضافه از هویت واقعی چیزی که هماکنون آن را با نامهای مختلفی میشناسیم، به تدریج حذف شوند و عناوینی مانند «ارز»، «پول» و یا حتی «دارایی» به صورت مستقیم به کریپتوکارنسیها، ارزهای دیجیتال، رمزارزها و غیره اشاره داشته باشند.