بخش مهمی از بازار ارزهای دیجیتال و بهطورکلی بازار سرمایه وابسته به احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران است که البته ریشه روانشناختی دارد. فومو (FOMO)، ترس، بلاتکلیفی و تردید (FUD) و بسیاری از احساسات انسانی دیگر بر عملکرد قیمتی داراییها تأثیرگذارند.
این احساسات برای معاملهگران هم میتواند سودآور باشد و هم زیانبار. اصلیترین هدف سرمایهگذاران و معاملهگران از مشارکت در بازار کسب سود است. آنان برای این کار راهبردها و روشهای مختلفی را بسته به شرایط بازار بهکار میگیرند؛ اما گاهی اوقات وسوسه سود کلان باعث میشود اصول و قواعد سرمایهگذاری را نادیده بگیرند.
یکی از رویکردهای کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال که بدون توجه به اصول سرمایهگذاری بهکار گرفته میشود، نظریه احمق بزرگتر است که در این مقاله، قصد داریم آن را بررسی کنیم. اگر میخواهید بدانید نظریه احمق بزرگتر چیست و چه نکاتی دارد و برای درامانماندن از آسیبهایش چه باید کرد، تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
نظریه احمق بزرگتر (The Greater Fool) چیست؟
ایده محوری نظریه احمق بزرگتر این است که میتوان یک دارایی سرمایهگذاری را با هر قیمتی خرید و با قیمت گرانتر به شخص دیگری فروخت، بدون اینکه ارزش بنیادی یا ذاتی آن کالا اهمیت داشته باشد. بهبیان سادهتر، نظریه مذکور بر این باور استوار است که «هرچیزی را با هر قیمتی بخری، احمقی دیگر یا «احمق بزرگتری» پیدا میشود که آن را گرانتر بخرد».
براساس نظریه احمق بزرگتر، قیمت بازارِ هر دارایی لزوماً پیرو ارزش حقیقی آن نیست؛ بلکه متأثر از رفتارهای غیرعقلانی و انتظار مشارکتکنندگان بازار است. بدینترتیب، میتوان با فروش هر دارایی به سرمایهگذار دیگری که به پرداخت قیمت بیشتری تمایل دارد، پول درآورد؛ حتی اگر قیمت بازار آن دارایی تناسبی با معیارهای بنیادیاش مثل درآمد و جریان سرمایه و ارزشگذاری نداشته باشد.
نظریه احمق بزرگتر بر این باور استوار است که «هرچیزی را با هر قیمتی بخری، احمقی دیگر یا احمق بزرگتری پیدا میشود که آن را گرانتر بخرد».
نظریه احمق بزرگتر معمولاً برای تبیین حبابهای سوداگری در بازارهای مالی بهکار میرود. در شرایط حباب، قیمتها بهصورت ناپایداری به سطوح بالا میرود و ناگهان فرومیریزد. منتقدان نظریه احمق بزرگتر میگویند که این نظریه روش پایداری برای پول درآوردن نیست و حبابها درنهایت منفجر میشوند و دارندگان آن دارایی را بهشدت متضرر میکنند.
حال بهراستی چه چیزی باعث میشود که افراد داراییهایی با قیمت غیرواقعی را بخرند که حتی گاهی اوقات بهضرر آنان است؟ برای نمونه، میم کوینها را در نظر بگیرید. شیبا اینو (SHIB) از زمان انتشار تا اوج قیمتش در سال ۲۰۲۱، رشدی حدود ۲میلیوندرصدی را تجربه کرد. چنین قیمتی برای توکنی که بهطورکلی برای شوخی و بدون هدف خاصی ایجاد شده است، ارزشگذاری بسیار زیادی بهحساب میآید و هیچ ربطی به ارزش ذاتی آن ندارد.
نظریه احمق بزرگتر از دیدگاه روانشناسی
حتماً درباره خِرَد جمعی شنیدهاید که میگویند هرچه جمع بزرگتر باشد، هوشمندتر از عقل فردی تصمیمگیری میکند؛ اما درمقابلِ این نظریه، مفهوم تفکر گَلهای هم هست که میگوید مردم تحتتأثیر دیگران و از روی احساسات تصمیمگیری میکنند نه براساس عقلانیت.
احساسی که در اینجا از آن صحبت میشود، همان ترس ازدستدادن یا فومو (Fear of Missing Out) است. مردم وقتی میبینند دیگران پول خوبی درمیآورند، دوست دارند همان کار را بکنند؛ اما درباره درستی یا نادرستی آن سرمایهگذاری هیچ تحقیقی نمیکنند. همانطورکه افراد بیشتر و بیشتری وارد بازار میشوند، قیمتها هم گران و گرانتر و حباب تشکیل میشود.
تفاوت ارزشگذاری ذاتی و نظریه احمق بزرگتر
همانطورکه گفتیم، نظریه احمق بزرگتر به ارزش ذاتی و بنیادین داراییها توجهی نمیکند و صرفاً مبتنیبر این تفکر است که هر داراییای سرانجام خریداری خواهد داشت؛ اما در مدیریت سرمایهگذاری، مفاهیم دقیقتری وجود دارد که بسیاری از فعالان این بازار سرمایهگذاریهای خود را براساس آنها انجام میدهند. این سرمایهگذاران پیش از خرید داراییها، ارزش واقعی آنها را بررسی میکنند. به این فرایند «ارزشگذاری ذاتی» گفته میشود.
کسانی که براساس نظریه احمق بزرگتر سرمایهگذاری میکنند، ممکن است یک دارایی را با قیمتی بخرند که بسیار گرانتر از ارزش ذاتی آن است و هنگام فروشش نیز با مشکل مواجه شوند. چهبسا هیچکسی حاضر نباشد که دارایی مدنظر را با آن قیمت بخرد؛ چراکه ارزش واقعیاش بسیار کمتر است. حال ارزش ذاتی دارایی چگونه تعیین میشود؟
سرمایهگذاران برای تعیین ارزش ذاتی داراییها راستیآزمایی یا ارزیابی موشکافانه (Due Diligence) انجام میدهند. ارزیابی موشکافانه اصطلاحی با معنایی وسیع است که انواعی از تحلیلهای کیفی و کمّی را دربر میگیرد. برخی از ابعاد ارزیابی موشکافانه ازاینقرارند: برآورد ارزش سرمایه یا ارزش کل، تشخیص درآمد و سود و روند بازدهی، تحقیق درباره رقبا و گرایشهای صنعتی، بررسی سرمایهگذاری مدنظر در کلیت بازار و محاسبه چند معیار مثل نرخ قیمت به درآمد (PE)، نرخ قیمت به فروش (P/S) و نرخ قیمت بر درآمد به رشد (PEG).
نمونههای احمق بزرگتر در دنیای سرمایهگذاری و ارزهای دیجیتال
حبابهای قیمتی که با نیت سودجویی پدید میآیند، نتیجه ارزشگذاری غیرعقلانی بهجای بررسی ارزش ذاتی سرمایهگذاری هستند و ترکیدن این حبابها درنهایت میتواند به بحران منجر شود. یکی از نمونههای این حبابها و نظریه احمق بزرگتر بحران مالی سال ۲۰۰۸ در آمریکا بود. مردم از بانک وام میگرفتند تا خانه بخرند، به این امید که قیمت خانه افزایش یابد. این روند تا چند سال جواب داد تا اینکه احمقهای بزرگتر تمام شدند!
وقتی توجه تعداد بیشتری از مردم به ارزش ذاتی مسکن جلب شد، دیگر وامگیرندگان نتوانستند خریداران جدید پیدا کنند. نتیجه این شد که بانکها بخش بزرگی از اعتباری که دراختیار وامگیرندگان گذاشته بودند، از ترازنامه خود حذف کردند. این اتفاق به وضعیتی اضطراری در نظام بانکداری و درنهایت، بحران مالی منجر شد.
نمونه دیگر به بازار سهام مربوط میشود که نظریه احمق بزرگتر درباره آن نیز صادق است. در بازار سهام، تعداد زیادی از سرمایهگذاران در شرکتی غیرسودده سرمایهگذاری میکنند و فرضشان این است که بعدها میتوانند سهامش را با قیمت بیشتری به احمق بزرگتری بفروشند. در این حالت، سرمایهگذاری در سهام باتوجهبه ارزش و ظرفیت ذاتی آن برای بازدهی درخورتوجه انجام نشده؛ بلکه بر این فرض استوار است که کسی پیدا میشود که آن سهام را با قیمت بیشتری بخرد.
نظریه احمق بزرگتر حتی در گذشتههای دور هم طرفدارانی داشته است. هلند که به سرزمین گلها مشهور است، در دهه ۱۶۳۰ دچار «جنون گل لاله» شد و هجوم مردم برای خرید پیاز این گل باعث شد تا قیمتش سربهفلک بگذارد. در اوج این جنون، قیمت هر پیاز لاله بهاندازه درآمد یک سال یک کارگر ماهر بود؛ اما این حباب هم بالاخره ترکید و بسیاری از مردم را ورشکست کرد. داستان جنون لاله فقط هشداری درباره خطرهای هیجان غیرعقلانی نیست؛ بلکه نقش «احمق بزرگتر» را در تداوم حباب بهتصویر میکشد.
همیشه هنگام رشد قیمتها کسانی پیدا میشوند که به پرداخت قیمت بیشتری مایل باشند و امیدشان این است که بتوانند با قیمت گرانتری بفروشند. همین تمایل به خرید با قیمت متورم درحقیقت به تداوم و رشد حباب کمک میکند.
مزایا و معایب استفاده از نظریه احمق بزرگتر
نظریه احمق بزرگتر میتواند در بازار ارزهای دیجیتال سود سرشاری نصیب افراد کند؛ اما فقط وقتی موفقیت آنان تضمینی است که در زمانبندی بازار مهارت کافی داشته باشند. ازآنجاکه اصلاح قیمت در بازار ارزهای دیجیتال رویدادی اجتنابناپذیر است، کلید استفاده از این راهبرد آن است که فرد زودتر از موقعیت معاملاتی خارج شود تا دارایی روی دستش نماند. بهعبارتدیگر، هر معاملهگری باید تلاش کند تا آخرین احمق نباشد! کسب سود سرشار از نظریه احمق بزرگتر امکانپذیر است؛ اما باید توجه کرد که ریسک آن هم زیاد است و البته راههای دیگری هم برای درآمد عالی و طولانیمدت وجود دارد.
اولین مشکل این نظریه در بازار ارزهای دیجیتال آن است که احمقهای بزرگتر معمولاً بهدنبال داراییهای مطرح یا بهاصطلاح ترند (Trend) هستند. آنان به داراییهایی با عملکرد باثبات و زیربنای مستحکم علاقهای ندارند؛ بلکه بهدنبال این هستند که الان چه چیزی در بازار داغ است. درنتیجه، این احمقهای بزرگتر صبر و حوصله داراییهایی را ندارند که روند رشدشان کُند میشود. این افراد با اولین نشانه مشکل از موقعیت خارج میشوند و بهدنبال توکن بعدی میروند که سرخط خبرها را پر کرده است. مسئله این است که احتمال دارد وقتی آنان آن دارایی را رها میکنند، شما دیگر خریداری پیدا نکنید و دارایی روی دستتان بماند.
بازار ارزهای دیجیتال ذاتاً پرنوسان است و همیشه سقوطی در پسِ رشد قیمتها انتظار شما را میکشد. پس مشکل دوم در استفاده از نظریه احمق بزرگتر مسئله زمانبندی است. هیچکسی نمیداند که چه زمانی اصلاح قیمت شروع میشود. اگر معاملهگر در زمانبندی دچار خطا شود، به بزرگترین احمق تبدیل خواهد شد. سومین مسئله این است که نظریه احمق بزرگتر راهبرد زمانبری است. اگر کسی بخواهد در استفاده از این نظریه موفق باشد، باید خیلی حواسجمع باشد. بهترین کار این است که بهصورت مداوم و چندین بار در روز بازار را رصد کند. این کار به صرف زمان و انرژی زیاد و نظم نیاز دارد که بیشتر در معاملهگران تماموقت و ماهر یافت میشود.
چگونه در دنیای ارزهای دیجیتال به احمق بزرگتر تبدیل نشویم؟
اگر نظریه احمق بزرگتر را بهعنوان راهبرد معاملاتی برای خود انتخاب کردهاید؛ پس نباید مشکلی با خرید داراییهایی داشته باشید که قیمتشان بیشتر از ارزش واقعی آنهاست؛ البته حواستان باشد که ممکن است ضرر بزرگی روی دست خود بگذارید. خرید ارزهای دیجیتال بدون توجه به ارزش بنیادی آنها ممکن است باعث شود که از انفجار نهایی حباب قیمتی آن آسیب ببینید. فروش گسترده هر ارز دیجیتال باعث افت قیمت آن میشود و اگر در آن زمان هیچ خریداری را سراغ نداشته باشید، پول زیادی از دست خواهید داد. بااینحال، برای درامانماندن از آسیبهای حباب ارزهای دیجیتال راههایی وجود دارد که درادامه، برخی از آنها را معرفی میکنیم.
- استفاده از حد ضرر (Stop-Loss): سفارشهای استاپلاس ابزاری مؤثر برای بهحداقلرساندن ضرر نوسان قیمت است. با ثبت سفارش استاپلاس، وقتی قیمت دارایی مدنظر به حد تعیینشده شما میرسد، سفارش اجرا میشود. تعیین این حد برای آن است که در نوسانهای ناگهانی از ضرر و کاهش بیشازحد قیمت دارایی جلوگیری شود.
- تنظیم دوباره پورتفولیو: تنظیم دوباره ترکیب پورتفولیو نیز راه دیگری برای جلوگیری از ضرر است. با این کار، مطمئن میشوید که سبد داراییهای شما وابسته به موفقیت یا شکست سرمایهگذاری یا دارایی واحدی نیست.
- اندازهگیری موقعیت معاملاتی: بهبیان ساده، اندازه موقعیت معاملاتی (Position Size) میزان سرمایهای است که معاملهگر با آن قصد دارد به معاملهای وارد شود. انتخاب اندازه مناسب برای سرمایهگذاری و متناسب با ریسک از ضرر جلوگیری میکند. برای مثال، میتوانید از راهبرد مدیریت ریسکی استفاده کنید که براساس آن بیش از ۲درصد از سرمایه خود را در هر معامله بهخطر نیندازید. ازدستدادن ۲ درصد از سرمایه قابلتخصیص، مثلاً در یک میم کوین، بهتر از این است که ضرر بزرگی متوجه کل سرمایه شما باشد.
- تنوعبخشی: حتماً این گزاره عامیانه را شنیدهاید که «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید». این قاعده بنیادی ساده بهنظر میرسد؛ اما عمل به آن کمی مشکل است؛ بهویژه اینکه معاملهگران معمولاً در مواجهه با رشد دارایی خاصی وسوسه میشوند تا همه سرمایهشان را در آن بگذارند. اگر تصمیم گرفتهاید که بخت خود را فقط با یک دارایی بیازمایید، بدانید که ریسک بسیار زیادی را پذیرفتهاید.
جمعبندی
در این مقاله، نظریه احمق بزرگتر را بررسی کردیم که رویکردی در میان سرمایهگذاران بازار ارزهای دیجیتال برای کسب بیشترین سود است. گفتیم که سرمایهگذار در این رویکرد توجهی به ارزش ذاتی داراییها نمیکند و آن را با قیمتی بیشتر از ارزش حقیقیاش میخرد. این سرمایهگذاری تنها به این امید انجام میشود که سرانجام احمق بزرگتری پیدا میشود که حاضر باشد پول بیشتری بابت آن دارایی بپردازد.
ریشه روانشناختی نظریه احمق بزرگتر همان ترس ازدستدادن یا فومو است که با آن آشنا هستیم. مردم بیشتر برای این به خرید ارزهای دیجیتال هجوم میآورند که گمان میکنند اگر نخرند، ضرر میکنند. گفتیم که نظریه احمق بزرگتر بر همین پایه استوار است و هیچ توجهی به ارزیابی موشکافانه دارایی براساس معیارهای شناختهشده مذکور نمیکند.
در مطلب حاضر، از مزایا و معایب استفاده از راهبرد احمق بزرگتر و روشهای جلوگیری از ضرر در هنگام استفاده از آن صحبت کردیم. در پایان، باید بگوییم که سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بدون آگاهی از روشهای مدیریت ریسک و دانش معاملهگری میتواند به اشتباهاتی بزرگ منجر شود. روشهایی مانند احمق بزرگتر ریسکپذیری بسیار زیادی میطلبد که ممکن است به قیمت ورشکستگی سرمایهگذاران تمام شود.