مقامات بلندپایه دولتی در برخی از کشورها، به طور ویژه در چین و روسیه، اظهار داشته اند که کشور آن ها به زودی یک ارز رمزنگاری شده ی ملی صادر خواهد کرد. بیشتر مردم در دنیای ارزهای رمزنگاری شده، سردرگم شده اند.
دلیل اصلی به وجود آمدن بیت کوین– ارز رمزنگاری شده ی اصلی- ایجاد ارزی آزاد و عاری از دخالت های دولت ها بوده است چرا که ارزهای فیات(پول های کاغذی) توسط دولت ها دچار تورم و مشکلات متعددی می شوند.
چین، اروپا و ایالات متحده هر کدام عرضه ی پول خودشان را از سال ۲۰۰۸ دوبرابر یا سه برابر کردند که این سیاست به نام “تسهیل کمی” (quantitative easing) شناخته می شود. در ارتباط با سازگار کردن زیان های بانک ها با جامعه از رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸، این کار، بدون هیچ واکنش سیاسی، به مراتب بیشتر از رشد واقعی اقتصاد، بوده است.
قرار است طلا، ارزی باشد که دولت ها نتوانند در آن تورم ایجاد کنند، اما به دلیل این که طلا، حجیم و قابل تشخیص است، دولت ها همچنان می توانند در حمل و نقل آن مداخله کنند یا تمام آن را یکجا خریداری کنند، پس عملاً سودمندی این ارز رد می شود. (طلا مشکلات دیگری نیز دارد که بیت کوین آن ها را حل کرده است).
اما آیا یک دولت بر ارز رمزنگاری شده کنترل دارد؟ کمی ضد و نقیض به نظر می رسد. این کار، مشابه چیست؟
اگر آن ها(دولت ها) بتوانند مانند فیات در ارز رمزنگاری شده نیز تورم ایجاد کنند پس سودمندی این ارز در چیست؟
شما برای پرداخت های الکترونیکی نیازی به ارز رمزنگاری شده ندارید، ما هم اکنون مشابه آن را در پی پال(Paypal) و علی پی(Alipay) داریم.
چند نکته در این باره وجود دارد. بیت کوین، فقط یک ارز دیجیتالی توزیع شده ی محفاظت شده از تورم نیست. (بیت کوین نیز دچار تورم می شود اما بنابر یک فرمول ریاضی که قابل پیش بینی است، اما نه در زمان دوره های انتخاباتی).
بیت کوین، به همراه دیگر ارزهای رمزنگاری شده، فناوری است که شفافیت و ویژگی های اساسی نظیر کیف پول های چند امضایی(multi signature) و قراردادهای هوشمند خودکار(smart contracts)، از جمله توکنیزاسیون(tokenization)(راهکاری امنیتی در پرداخت های موبایلی که اطلاعات حساس کارت با توکن در پیام تراکنش جایگزین می شود) را فراهم می آورد.
هیچ یک از این ویژگی ها، جزء ویژگی ارزهای فیات امروزی نیستند، هرچند که شما می توانید آن را با ساختمان هایی پر از افراد مختلف، وکلا و بروکراسی های رایج، به صورت جعلی به دست آورید. دقیقاً به دلیل این که در حال حاضر این نوع ارز موجود است اما بسیار ناکارآمد است، تهدیدی برای دولت ها به حساب نمی آید (اما ممکن است برای بانک ها تهدید باشد).
در مقابل، برای مثال دولت هایی هستند که دوستدار شفافیت هستند(البته شفافیت از جانب مردم نه از جانب خودشان).
در بعضی از نمونه های ذکر شده، اگر من میلیون ها دلار پول نقد را در کیفی در رستورانی در مرکز شهر به شما بدهم، احتمالاً هیچ کس حتی NSA(آژانس امنیت ملی آمریکا) و VAJA(وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران) هم از آن باخبر نخواهد شد، مگر این که آن ها شما یا من را رهگیری کرده باشند. اگر من با استفاده از یک ارز رمزنگاری شده، به عنوان مثال بیت کوین، برای شما ۵ دلار ارسال کنم، کل انسان های روی سیاره می توانند شاهد این روند باشند یا تا ابد آن را جستجو کنند. اما اکثر مردم نمی دانند(یا توجه نمی کنند) که این پول بین من و شما جابه جا شده است، اما ابزارهای فنی برای سازمان های دولتی وجود دارند که می توانند برای نشان دادن ارتباط آدرس ها با افراد، مورد استفاده قرار گیرند به ویژه این که آن ها به سیستم نظارت الکترونیکی عظیمی برای ثبت آدرس های مبادلات بیت کوین افراد دسترسی دارند.
این به تنهایی یک ویژگی بسیار خوب برای ارز رمزنگاری شده است که پول نقد این ویژگی را ندارد و باعث آرامش خاطر برای دولت می شود. کمی مضحک است که برخی از افراد مشغول به فعالیت های غیرقانونی، استفاده از بیت کوین را به پول نقد ترجیح می دهند. شاید به همین دلیل بسیاری از آن ها در حال حاضر در زندان هستند و محکومیتی طولانی را می گذرانند.(البته به سادگی ردیابی شخصیت پشت هر آدرس کیف پول امکان پذیر نیست)
حتماً که نه ولی به احتمال زیاد برخی از دولت ها بخواهند بیت کوین یا دیگر ارزهای رمزنگاری شده را در آینده ممنوع کنند یا بر روی آن ها قوانین بسیار بسیار سنگینی اعمال کنند. متأسفانه پیش بینی من درباره ی این دولت ها، این است که در دهه های آتی ارز رمزنگاری شده را همانند اینترنت ممنوع کنند: این کار، شما را به وضعیت کره ی شمالی دچار خواهد کرد(و فقط عقب ماندگی و عدم پیشرفت نصیبتان خواهد شد).
اما دانشمندان می گویند چین نشان داده که شما می توانید دسترسی به اینترنت را به شدت کنترل کنید و همچنان اقتصادی چالاک داشته باشید. چیزهایی که چندان هم ساده نیستند( و در بسیاری از کشور ها غیر ممکن).
چشم انداز سیاسی و اجتماعی چین در طول سالیان متمادی با وجود مقررات سنگین و دست و پاگیر، به دلیل وجود آنچه من آن را Chinternet می نامم، تا حد زیادی در بخش های مختلف تغییر کرده است. ممکن است در سال ۲۰۱۷ هنوز هم همانند سال ۲۰۰۱ این امکان وجود نداشته باشد که یک حزب سیاسی در چین تشکیل دهید، اما مردم چین امروزه خیلی بیشتر از زمان قدیم با هم ارتباط دارند. برای مثال، تا سال ۲۰۰۵، اگر می خواستید یک گروه با بیش از ۵ عضو را سازمان دهی کنید -حتی دورهمی کلکسیونر های عروسک! – باید توسط ایستگاه محلی پلیس خود، ثبت نام می شدید، فرمی را پر می کردید و به سؤالاتی درباره اهداف و ملاحظات سیاسی پاسخ می دادید.
همانطور که ممکن است شما هم دریافته باشید، بسیاری از مردم این مسیر را طی نمی کردند. امروزه ظرف چند ثانیه، می توانید صدها نفر را در گره وی چت (WeChat)، بدون نیاز به ثبت توسط پلیس، سازماندهی کنید.
البته، اکانت وی چتِ شما به تلفن همراه شما لینک شده است که آن هم به آیدی شما لینک شده- و telco که یک شرکت دولتی است- و لذا در حقیقت شما توسط دولت نیز ثبت نام شده اید، و این فرآیند به صورت یکپارچه انجام می شود و اگر دقیق تر به قضیه نگاه کنیم هم برای شما و هم برای دولت، بسیار مفید و مؤثر است. به علاوه، دولت این گروه ها را تحت نظر دارد، و آن ها این امکان را دوست دارند، زیرا نه تنها اکنون اطلاع دارند که چه کسی با چه کسی در ارتباط است، بلکه، می دانند مردم چه می گویند؛ که این امکان از زمانی که آن ها در میان فرم های کاغذی در ایستگاه پلیس ایالتی گیر افتاده بودند، بسیار مؤثرتر است. و اکنون آن ها می توانند این فرآیند را به صورت ملی ردیابی کنند. عالی است.(البته از نظر نویسنده و دولت ها)
از سوی دیگر، چند “شورش اینترنتی کوچک” در چین رخ داد، چیزی که دولت کمونیست چین به صورت سنتی مانع آن شده بود و در صدد آن بود که با سانسور کردن، آن ها را سرکوب کند– اما آن هم به صورت تحمیلی کار می کرد. ما اکنون می دانیم که مخالفتی جدی در چین وجود دارد، چرا که ما آن را به صورت آنلاین مشاهده کرده ایم. افراد چینی نیز خودشان این مخالفت را دیده اند. تأثیری که جمله ی “من برای فکر کردن درباره ی این موضوع تنها نیستم“؛ بر آینده چشم انداز سیاسی چین می گذارد هم چنان باقی خواهد ماند.
صرف نظر از موارد مذکور، اگر بخواهیم بدون غرض صحبت کنیم، هیچ شکی نیست که امروزه آزادی های سیاسی در چین بسیار بیشتر از سال ۲۰۰۵ است. این به دلیل برگزاری جلسه حزب کمونیست چین نیست که در آن تصمیم گرفتند این آزادی ها را به مردم چین بدهند. نه، من می توانم با اطمینان به شما بگویم که چنین جلسه ای هیچ گاه تشکیل نشده است. چیزی که رخ داد این بود که به هر حال این آزادی ها، تا حدی به دلیل اقتضای زمانه پدیدار شدند، و دولت چین نیز آن ها را مجاز اعلام کرد چرا که آن ها اکنون ابزاری دارند که به واسطه آن می توانند مطمئن شوند این آزادی ها تهدید برای آن ها محسوب نمی شود(آن ها را سرنگون نمی کند).
من فکر می کنم امری مشابه این نیز برای ارزهای رمزنگاری شده اتفاق خواهد افتاد:
ارز رمزنگاری شده، گردش آزاد امور مالی را در پی خواهد داشت، و ارزهای رمزنگاری شده ی ملی نیز ابزاری خواهند شد که تا حد لازم دولت ها را برای مجاز کردن آن، قانع می کنند که “اقتضاعات زمانه” همان ارز رمزنگاری شده ملی است.
در صورتی که شما طرفدار ایدئولوژیک ارزهای رمزنگاری شده هستید، ممکن است واکنش آنی شما اینگونه باشد: “این بسیار ناخوشایند است“. اما باید بدانید که آن چه در تکنولوژی وجود دارد، همیشه به تمیزی(شسته رفته بودن) آن چه که به صورت ایدئولوژیک از آن تصور کرده اید نخواهد بود.
اگر شما دهه ی ۱۹۹۰، زمانی که بنای اصلی اینترنت مدرن شکل گرفت در دره سیلیکون(Silicon Valley) (ناحیهای در جنوب سانفرانسیسکو که گستردهترین مرکز تجارت و تکنولوژی عالی در جهان محسوب میشود) حضور داشتید، از اغلب طرفداران مشتاق تکنولوژی لیبرال می شنیدید که اینترنت چگونه به غیر از به وجود آوردن بستری برای آمازون(Amazon)، یوتیوب(Youtube) و نت فلیکس(Netflix)، بستر اجرای دموکراسی در سراسر جهان، از جمله خود ایالات متحده را پدید خواهد آورد. همگی قادر به برقراری ارتباط با افراد دیگر خواهند شد و افکار خود را بدون سانسور منتشر خواهند کرد، یا این که در قالب یک انتشاراتی، یک استودیوی هالیوودی یا حتی یک قانونگذار، از گیت های ورود، عبور خواهند کرد(یعنی هیچ مانعی بر سر راه ورود هیچ کسی وجود نخواهد داشت).
تعداد زیادی از همان طرفداران متعصب دموکراسی، سال ها بعد، زمانی که مردم در طول بهار عربی، کشور به کشور از توئیتر برای سازماندهی خود استفاده می کردند تا دولت ها را سرنگون کنند، بسیار خشنود و شادمان بودند. پس از این که دونالد ترامپ مقام ریاست جمهوری را در فیسبوک به دست آورد، بسیاری از این افراد اکنون بیان می کنند که دموکراسی تحت تهاجم است و به سمت برندهای مورد اعتماد نظیر CNN رو آورده اند.
فناوری همه نوع اثری می گذارد. صرف نظر از موقعیت سیاسی شما ، ممکن است شما بعضی اثرات را دوست داشته باشید و بعضی از آن ها را خیر. در واقع، ممکن است بعضی از آن ها را دوست داشته باشید و زمانی که آن ها دیگر به روشی که شما دوست دارید عمل نکردند، از آن ها متنفر شوید.
حقیقت این است که نهایتاً هیچکس، حتی هیچ دولتی، نمی تواند تمام اثرات آن، به خصوص اثراتی که بیشتر جنبه ی اجتماعی دارند، را کنترل و یا پیش بینی کند.
همین اتفاق نیز احتمال دارد برای ارزهای رمزنگاری شده بیفتد. در عین حالی که دولت ها تلاش می کنند با توسل به وضع قوانین مختلف و تعریف ارزهای رمزنگاری شده ملی، ویژگی های مورد نظر خود را(به منظور تحت کنترل داشتن همه ی امور) گلچین کنند، اما در دراز مدت، این رویه عملی نخواهد بود و از طرفی، علیرغم این که ارزهای رمزنگاری شده ملی ممکن است مغایر با تعریف و ماهیت اصلی ارز رمزنگاری شده باشند، اما به باور من، عملاً کمک خواهند کرد تا ارز رمزنگاری شده به اغلب مزایایی که در ذهن مبتکران اصلی آن بود، دست یابد.
نظر شما درباره ارزهای رمزگذاری شده دولتی چیست؟ آیا این یک اقدام مثبت است؟ با توجه به اشتیاق شدید دولت به تحت کنترل دراوردن هر چیزی آیا ارزهای رمزگذاری شده دولتی هم نوعی از ارزهای فیات سنتی نخواند بود که مشکلات اساسی گذشته را با خود همراه داشته باشند؟ در این صنعت و رقابت کدام دولت ها موفق تر خواهند بود و خواهند توانست با دید صحیح از این فناوری جایگاه خود را در جامعه ارزهای رمزگذاری شده تثبیت کنند؟ نظرات و ایده های خود را با ما در میان بگذارید
منبع: hackernoon
در این باره بیشتر بخوانید:
- مذاکره با بانک مرکزی برای ساخت ارزهای دیجیتال داخلی
- مدل آزمایشی ارز دیجیتال ملی آماده شده است
- انتخاب مجدد ترامپ در انتخابات آمریکا چه تأثیری بر بیت کوین و ارزهای دیجیتال خواهد داشت؟
- ۱۰ رویداد مهم حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۰
- بیت کوین از حریم خصوصی حفاظت و با سرکوب مقابله میکند!
- چرا قیمت بیت کوین برای اولین بار در ۱۸ ماه گذشته به ۳۵هزار دلار رسید؟