از زمانی که قیمت بیت کوین از مرز ۱۰۰ دلار، ۱۰۰۰ دلار و سپس ۱۰,۰۰۰ دلار گذشت، همواره در سرخط خبرهای روز قرار داشته است. قیمت آن نه تنها توجه سرمایهگذاران بلکه نظر افرادی که عاشق بازیها و سرگرمیهای مختلف هستند را نیز به خودش جلب کرده است. اما واقعا بیت کوین چیست و چرا تا این اندازه همه را سر شوق آورده است؟
واقعیت این است که صحبت کردن دربارهی بیت کوین کمی دشوار است، زیرا بسیاری از مردم عادی دربارهی درک مفاهیمی مانند استخراج، اثبات انجام کار یا بلاک چین مشکل دارند. البته بسیاری از مردم وانمود میکنند معنای این واژگان را میدانند!
در عین حال، افراد کنجکاو به دلیل اینکه دانش کافی دربارهی مفاهیم بنیادی و واژگان ارزهای دیجیتال ندارند تا در بحثهای مرتبط با آنها شرکت کنند، احساس سرخوردگی میکنند و تصور میکنند در این میان بازنده هستند. این تقصیر مردم نیست. از آنجایی که بیت کوین در اقتصاد، ریاضیات و امنیت سایبری ریشه دارد، اگر هر یک از کارشناسان این رشتهها کاملا با مفاهیم بیت کوین آشنا باشند جای تعجب است چه برسد به مردم عادی. در این مطلب تلاش کردهایم تا جایی که ممکن است مفاهیم مربوط به ارزهای دیجیتال را ساده بیان کنیم تا هر کسی با هر میزان دانش بتواند آنها را درک کند.
دو موضوع مهم دربارهی بیت کوین
اولین مانعی که بر سر راه درک بیت کوین قرار دارد، تفاوت بین دو موضوع بسیار مهم است: اینکه بیت کوین چیست و چگونه عمل میکند.
تصور کنید یک روز در بازار مشغول خرید کردن هستید و تصمیم میگیرید قهوه بخورید. به یک کافه میروید، قهوه سفارش میدهید، پولش را نقد میپردازید و روی صندلی مینشینید.
کاری که انجام دادید (خریدن قهوه و پرداخت پول بابت آن) یک تراکنش است. محصولی را دیدهاید و میخواهید آن را خریداری کنید، مبلغش را به شما میگویند و پول آن را به دلار (یا هر واحد پول دیگری که در کشورتان رایج است) از کیفتان بیرون میآورید و به فروشنده پرداخت میکنید. حال شما محصولتان را در اختیار دارید و فروشنده پولش را دارد.
بیت کوین برخلاف پول نقد، فیزیکی نیست. از آنجایی که بیت کوین را نمیتوان لمس کرد و هیچ دولتی هم پشتوانهی آن نیست، مانند طلا عمل میکند. بیت کوین بیثبات است، آزادانه خرید و فروش میشود و مانند کالا با آن رفتار میشود. خوبی آن این است که ارزش آن مستقل است و به هیچ کشوری وابسته نیست و عیب آن در این است که هیچ کشوری وجود ندارد که به طور کامل آن را پذیرفته باشد و همهی مردم آن از بیت کوین استفاده کنند.
خرج دوباره (Double-Spending) و اعتماد
ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را برای حل مشکل اعتماد در حوزهی پرداخت دیجیتال اختراع کرد. (ساتوشی ناکاموتو نامی است که مخترع/ مخترعان بیت کوین برای خودش/ خودشان انتخاب کردند و این هویت تا به امروز ناشناس مانده است.) وقتی چیزی میخرید و پول آن را نقد پرداخت میکنید، مشکلی با مسئلهی اعتماد ندارید. شما را پول را نقد میپردازید و محصولتان را دریافت میکنید و تراکنش غیرقابل برگشت است.
مشکل تراکنشهای دیجیتال، ناپایداری و بینظمی آنها است. یک نفر ممکن است با کپی کردن پول بیشتری به دست آورد، زیرا تراکنشهای دیجیتال از فایلهای دیجیتال که هم قابل کپیکردن هستند و هم به راحتی جعل میشوند استفاده میکند. فرد دیگری ممکن است برای یک محصول پول پرداخت کند، محصول را دریافت کند و در آخرین مرحله با وارون کردن تراکنش قبل از تکمیل آن، پول را به حساب خودش برگرداند. فردی ممکن است وعدهی پرداخت پولی را بدهد، اما چنین فردی با چنین مشخصاتی اصلا وجود نداشته باشد. تمام این موارد انواع مختلف خرج دوباره هستند؛ مشکلی که در آن یک شخص میتواند از یک ارز دو بار یا بیشتر در تراکنشهای جعلی مختلف استفاده کند.
برای جلوگیری از این مشکل، ما به مؤسساتی مانند بانکها و مؤسسات اعتباری اعتماد میکنیم تا فرایند پرداخت را تنظیم، تأیید و استانداردسازی کنند. آنها افزایش و کاهش اعتبار از سوی هر دو طرف معامله را تأیید میکنند و برای این کار کارمزد دریافت میکنند. این امر نیازمند صرف زمان و نیز منابع زیاد است و برای انجامش به یک قدرت مرکزی نیاز است. اما ارزهای دیجیتال بدون چنین پشتوانهای، بسیار ناپایدار و ناامن بودند تا زمانیکه بیت کوین از راه رسید!
قسمت اول: بلاک ها
اصطلاحات «بلاک» و «بلاک چین» پیوند جداییناپذیری با بیت کوین دارند. بالاترین سطح مفهوم بیت کوین بلاک است. بااینحال، بلاک فراتر از آن است که فقط به معنای صفحه (page) باشد. به مفهوم بلاک فراتر از یک صفحه فکر کنید.
دفتر کل حسابدارهای قدیمی را تصور کنید: صفحات این دفتر کل سطرها و ستونهایی داشت که در آن با خودکار مبلغ انتقال پول را مینوشتند و نام پرداختکننده و دریافتکننده به طور کامل در آن درج میشد. بلاک بیت کوین نیز همین است: یک صفحه از دفتر کل.
بااینحال، یک برگ تکی از دفتر کل حساب کاربرد خاصی ندارد. برای دیدن بدهکاریها و بستانکاریها بررسی اجمالی یک برگ فایده ندارد، باید کل دفتر را بررسی کنید. برای مثال اگر در یک صفحه ببینید فردی ۱۵,۰۰۰ دلار دارد، ممکن است به نظر شما ثروتمند بیاید. اما اگر در صفحهی قبل از آن ذکر شده باشد که این فرد ۲,۵۰۰,۰۰۰ دلار بدهی دارد، نظرتان دربارهی او کاملا تغییر خواهد کرد. فقط در صورتی میتوانید درست قضاوت کنید که کل بدهیها و طلبهای این فرد را محاسبه کنید و ماندهی آن وضعیت مالی این فرد را نشان خواهد داد. برای این کار باید حساب این فرد در کل صفحات مربوط به او در دفتر کل ارزیابی شود. این دفتر کل جامع همان بلاک چین است.
بنابراین یک بار دیگر دقت کنید: بلاک بیت کوین یک صفحه است و بلاک چین دفتر کل حساب است. کسی که این صفحات را بررسی میکند، تمام تراکنشها را از جدیدترین به قدیمیترین میبیند (در دفترهای فارسی از چپ به راست، جدید به قدیم خواهد بود). به همین ترتیب، اگر بلاک چین را از بلاکهای جدید به قدیم بررسی کنیم، میتوانیم همهی تراکنشهای بیت کوین را با دنبال کردن بلاکهای قبل از آن ببینیم. هر بلاک جدید به بلاک قبلی متصل است و یک «زنجیره» از بلاکها را تشکیل میدهد، که بلاک چین نامیده میشود. بهطور خلاصه، اگر دفتر کل نشاندهندهی تمام تراکنشهای یک مؤسسه یا نهاد است، بلاک چین نشاندهنده تمام تراکنشهای همهی بیت کوینها است.
ممکن است بپرسید: اگر تمام تراکنشها در یک مکان ثبت و نگهداری شوند، خطرناک نیست؟ هرچند این تراکنشها در شبکه توزیع شدهاند، اما باز هم در یک مکان نگهداری میشوند. برخی افراد جاهطلب و نادان ممکن است از این وضعیت سود ببرند و با خودشان فکر کنند: «شاید بتوانم پنهانی یک تراکنش را وارد بلاکها کنم. شاید بتوانم یک بلاک جعلی ایجاد کنم. شاید بتوانم پنهانی یک یا دو بیت کوین را به کیف پول خودم بفرستم.» تردیدی نیست که این افراد تلاششان را میکنند، اما واقعا بدشانس هستند؛ چون امکان ندارد!
پس از آنکه یک بلاک از سوی بلاک چین تأیید و پذیرفته شد، دیگر نمیتواند تغییر کند. اگر یک بلاک نتواند تغییر کند بنابراین خود بلاک چین هرگز نمیتواند تغییر کند. به این شکل، بلاک چین سابقهی ثبتشدهی همهی تراکنشهای بیت کوین را نگهمیدارد. تنها قسمت بلاک چین که قابل اصلاح است، انتهای زنجیره است. دقیقا همان جایی که بلاک بعدی پذیرفته میشود. پذیرش بلاک جدید استخراج (mining) نامیده میشود.
قسمت دوم: استخراج (ماینینگ) و استخراجکنندگان (ماینرها)
در رشتهی حسابداری، یک حسابدار زیردست معمولا کار سختی به عهده دارد.
حسابدار زیردست اعداد را بررسی، تجزیه و تحلیل و پردازش میکند. او در واقع ستون فقرات کسبوکار است. اما در نهایت، او باز هم یک حسابدار زیردست است. در واقع، این وظیفهی حسابدار ارشد است که کار حسابدار زیردست خودش را بررسی کند و کارهای نهایی را انجام دهد. حسابدار زیردست یافتههایش را ارائه میدهد و حسابدار ارشد آنها را بررسی میکند تا تناقضی وجود نداشته باشد.
اگر دفتر کل حسابدار زیردست درست باشد، معمولا حسابدار ارشد برای او پاداش در نظر میگیرد. حسابدار ارشد مهر تأیید شرکت را بر اسناد میزند و همهچیز خوب پیش میرود. اما اگر در دفتر تناقضی وجود داشته باشد، حسابدار ارشد آن را به حسابدار زیردست برمیگرداند تا خودش اشتباهاتش را تصحیح کند. بلاک چین نیز دقیقا به همین شیوه کار میکند. یعنی همانطور که حسابدار ارشد دفتر را به دقت بررسی و تحلیل میکند و در نهایت به زیردست خودش پاداش میدهد، بلاک چین نیز از طریق یک فرایندِ تأییدکننده به نام استخراج به دقت بلاکها را بررسی و تحلیل میکند و به ماینرها پاداش میدهد.
بدون یک قدرت مرکزی مانند بانک، بیت کوین برای تنظیم تراکنشها با نوعی تهدید امنیتی روبهرو بود. بنابراین بیت کوین به جای اینکه از یک قدرت مرکزی متعلق به یک مؤسسه مانند بانک استفاده کند، تصمیم گرفت به قدرت جهانی ریاضیات تکیه کند. همچنین به جای اینکه از یک حسابدار ارشد برای بررسی کار زیردست خود استفاده کند، از قانون ریاضیات برای بررسی محاسبات انجام شده توسط افرادی که ماینر نامیده میشوند استفاده میکند.
قسمت سوم: اثبات انجام کار (proof-of-work)
تأمین امنیت این صنعت مولتی میلیارد دلاری، از هرزنامهها (ایمیلهای اسپم) شروع میشود. همه میدانیم که سرعت تولید هرزنامهها و ایمیلهای متخلف توسط یک برنامهی کامپیوتری خودکار بسیار بیشتر از سرعت حذف و پاک کردن هرزنامهها برای انسان است. در اواخر دههی ۱۹۹۰ ارائهدهندگان خدمات ایمیل متوجه شدند که بهتر است از مشابه همین روش علیه خود اسپمها استفاده کنند. با استفاده از این روش، امکاناتی قرار دادند که در آن هر درخواست ایمیل برای تأیید به اثبات انجام کار نیاز داشت.
اثبات انجام کار یک مسئلهی ریاضی دشوار است که به قدرت محاسباتی زیادی برای حل شدن نیاز دارد. در این راه هیچ میانبری وجود ندارد که کسی بتواند از طریق آن میانبر زمان کافی برای حل آن داشته باشد. برنامههای خودکار که در یک هزارم ثانیه یک میلیون اسپم تولید میکنند به خوبی نشاندهندهی این مشکل هستند. در این مرحله، برنامههای فرستندهی اسپم دو گزینه برای انتخاب دارند:
۱- قرار دادن محدودیت زمانی برای اثبات انجام کار و جلوگیری از ورود اسپم پس از اتمام زمان تعیین شده.
۲- صرف زمانی که برای حل اثبات انجام کار برای ارسال اسپم نیاز است.
این هر دو، برای برنامههای تولیدکنندهی اسپم دشوار است. انتخاب گزینهی اول از ورود اسپم به صندوق دریافت ممانعت به عمل میآورد و انتخاب گزینهی دوم، توان عملیاتی یک میلیون ایمیل را به ازای هر یک هزارم ثانیه به ۱۰ عدد در هر دقیقه میرساند و آن را کاهش میدهد. اولی اقدامات مورد نظر را خنثی میکند و دومی با اقتصادی که اسپم در آن پیشرفت میکند مبارزه میکند. بلاک چین از مشابه همین پروتکل اثبات انجام کار برای تأیید بلاکهای جدید استفاده میکند.
شاید برایتان جای سؤال باشد: «اگر یک ماینرِ منحرف سعی کرد مقدار منسوب به بیت کوین را در یک بلاک تغییر دهد، از طریق حل یک اثبات انجام کار آن را تأیید کند و بلاک چین آن را قبول کند چه میشود؟»
مطمئن باشید یک ماینر کلاهبردار میتواند سعی کند این کار را انجام دهد. اما آخرین برآوردها نشان دادهاند یک کامپیوتر استاندارد برای حل یک نمونهی واحد از اثبات انجام کار بیت کوین، به یک سال زمان نیاز دارد. اما ممکن است باز هم نگرانیتان برطرف نشده باشد. شاید همین الان دارید فکر میکنید «اگر نهادهای متقلب از ابرکامپیوتر برای تخریب بلاک چین استفاده کنند چه خواهد شد؟» این همان جایی است که اقتصاد وارد میشود.
قسمت چهارم: اقتصاد
بانکداری صنعت عجیب و غریبی است. در واقع تنها صنعتی است که از همان کالایی که تولید میکند برای پرداخت استفاده میکند. نگران نباشید، موضوع پیچیدهای نیست. داریم دربارهی پول صحبت میکنیم.
بیت کوین با این فرایند رقابت میکند.
ماینرها با استفاده از اثبات انجام کار برای تأیید تراکنشها، به منظور یافتن راهحل با یکدیگر رقابت میکنند تا پیش از هر کس دیگری خودشان پاسخ را ارائه کنند. دلیلش این است که هر ماینری که زودتر از دیگران اثبات انجام کار فعلی را حل کند، مقداری از همان ارز دیجیتال تأییدشده (بیت کوین) را به عنوان پاداش دریافت میکند.
پس از آنکه ماینرها همان ارز دیجیتالی را که تأیید کردهاند به عنوان پاداش دریافت میکنند، برای حل اثبات انجام کار بعدی با هم به رقابت میپردازند. اگر یک ابرکامپیوتر را همان شبکهی توزیعی از کامپیوترها بدانیم، استخراج جمعی با کمک ماینرهایی که هر یک منافع شخصی خودشان را دارند یک ابرکامپیوتر است که هدف آن به وضوح تأیید تراکنشهای بیت کوین است. با این حال ممکن است نادیده گرفتن دسیسههای بداندیشان عاقلانه نباشد.
برآورد شده است که انحراف ۳۰ تا ۵۰ درصد از ماینرها میتواند تأیید یک بلاک خراب یا شکسته را امکانپذیر سازد. تخریب بلاک یک تهدید واقعی است، اما همچنان که محبوبیت بیت کوینها افزایش مییابد و استخراج بیشتری صورت میگیرد این کار هر روز غیرمحتملتر میشود. احتمالا حالا دیگر میدانید چرا میگویند هر چه مردم بیشتر از بیت کوین استفاده کنند، این ارز دیجیتال قویتر میشود.
همچنان که ماینرهای بیشتری با یکدیگر به رقابت میپردازند، امنیت ارز دیجیتال بیشتر میشود. هر چه تعداد ماینرهای رقابتکننده بیشتر شود، ارزهای دیجیتال بیشتری استخراج میشود. هر چه ارز دیجیتال بیشتری استخراج شود، تعداد تراکنشها بیشتر میشود. به همین ترتیب هر چه تعداد تراکنشها بیشتر شود، به ماینرهای بیشتری برای تأیید تراکنشها نیاز است. بنابراین این ارز دیجیتال ایمنتر میشود. این یک حلقهی مستقل است و به خودش متکی است.
بااینحال، اگر یک اقتصاددان هستید از همین حالا باید گوش به زنگ باشید. اگر اقتصاد همراه با صداقت و اعتماد نباشد ارزشی ندارد. ارزش بیت کوین فقط و فقط به این موضوع وابسته است که مردم از آن استفاده کنند.
بیت کوین نیز مانند طلا به خودیِ خود هیچ ارزشی ندارد. بیت کوین مانند یک اقتصاد مستقل، خودش هیچ کاربردی ندارد. بدون پشتوانهی ملی، تابلوهای اعلان قیمت بیت کوین را نمایش نخواهند داد و هیچ توکن فیزیکی وجود نخواهد داشت که وجود بیت کوین را اثبات کند. بیت کوین از ابتدا صرفا به عنوان یک ارز دیجیتال به وجود آمد و همیشه به همین شکل باقی خواهد ماند. بااینحال، بیت کوین هرگز با دنیای فیزیکی تداخل پیدا نخواهد کرد. ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را نه برای حرص و طمع، نه برای شهرت و نه برای قدرت اختراع نکرد. روح این ایده، فقط افزایش اعتماد است و همیشه نیز به همین منوال بوده است.
هنوز هم میتوان به بیت کوین اعتماد کرد
قدرت بیت کوین و فناوری بلاک چین مرتبط با آن، تا حدی است که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت. بلاک چین با بهروزرسانی دفتر کل حساب در قرن بیستویکم، سیستم ریاضی و اقتصادی را به وجود آورده است که برای خنثی کردن «حمله مرد میانی» ضروری است (حذف واسطهها). سیستمهای اثبات انجام کار جایگزین نیاز به وجود قدرت مرکزی میشوند و با رقابت با منافع شخصی صنعت مالی یک ارتش حقیقی از ماینرها ایجاد میکند که برای تقویت امنیت اثبات انجام کار مبارزه میکنند. بااینحال علیرغم موفقیت بیت کوین به عنوان ارز دیجیتال، این ارز هنوز مورد اعتماد باقی مانده است. بیت کوین در برابر قدرت مرکزی قرار میگیرد که بانکها، مؤسسات اعتباری و افراد دیگری که درست مانند خود ما ناکامل هستند ارائه میدهند. درست است که بیت کوین هنوز کامل نشده است و همچنان در مرحلهی پیشرفت قرار دارد، اما توجهاتی که اخیرا به خود جلب کرده است همان چیزی است که ایدهی ناکاموتو بوده است.
منبع: medium